با درود،
این مقاله توسط مذهبیون به نگارش در آماده و احتمالا در آن از خدا و خدا باوری و شیطانی و امثال اینها جیزهایی موجود است. نظر به اینکه من خود یک بیخدا هستم، این مقاله را فقط به خاطر واقعیتهای تاریخی منتشر کردم و نه به عنوان اینکه مذهب را راه حل کمونیسم بدانم. از نظر شخصی من هر دو مردود و در میدان عمل شرکت خورده اند و در واقع شخص خود من هیج تفاوتی میان مذهب و ایده الوژی نمیبینم، مگر آنکه این جیزی زمینی است و آن آسمان ای. ولی در کلّ خاصیت هر دو یکی است.
dl660k
.
این مقاله توسط مذهبیون به نگارش در آماده و احتمالا در آن از خدا و خدا باوری و شیطانی و امثال اینها جیزهایی موجود است. نظر به اینکه من خود یک بیخدا هستم، این مقاله را فقط به خاطر واقعیتهای تاریخی منتشر کردم و نه به عنوان اینکه مذهب را راه حل کمونیسم بدانم. از نظر شخصی من هر دو مردود و در میدان عمل شرکت خورده اند و در واقع شخص خود من هیج تفاوتی میان مذهب و ایده الوژی نمیبینم، مگر آنکه این جیزی زمینی است و آن آسمان ای. ولی در کلّ خاصیت هر دو یکی است.
dl660k
.
فصل 5
تباني جيانگ زِمين و حزب کمونيست چين براي آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا)
مقدمه
خانم جانگ فوجن (Zhang Fuzhen)، حدود 38 ساله، كارمند پارك شيانهه (Xianhe) شهر پينگدو (Pingdu) واقع در استان شاندونگ چين بود. او در ماه نوامبر 2000 جهت استيناف فالون گونگ(فالون دافا) به پكن رفت و چندي بعد توسط مقامات ربوده شد. بر اساس گفتهي افرادي كه شاهدان ماجرا بودهاند، پليس او را مورد شكنجه و تمسخر قرار داد، او را لخت كرده و سر او را تراشيد. چهار دست و پاي او را باز كرده و به تخت بستند و او مجبور بود كه قضاي حاجت خود را بروي همان تخت انجام دهد. بعدها پليس زهري ناشناخته به او تزريق كرد. پس از اين تزريق، جانگ به چنان درد مهلكي دچار شد كه مشاعرش را از دست داد. او با درد دست و پنجه نرم كرد تا در آخر مرد. تمامي اين جريانات را مقامات ادارهي محلي 610 شاهد بودند. (برگرفته از گزارش 23 جولاي 2004 سايت اينترنتي Clearwisdom [1])
خانم يانگ ليرونگ (Yang lirong)، 38 ساله از اهالي خيابان بيمن (Beimen)، شهر دينگجو (Dingzhou)، استان هبي (Hebei) بود. خانوادهي او اغلب توسط پليس مورد آزار و اذيت قرار ميگرفت چرا كه او فالون گونگ(فالون دافا) را تمرين ميکرد. در هشتم فوريهي سال 2002 پس از يك حملهي شبانهي پليس به خانهشان، شوهر خانم يانگ كه رانندهي ادارهي استاندارد و هواشناسي بود احساس كرد كه ممكن است شغلش را از دست بدهد. او قدرت تحمل فشار زيادي را كه مقامات محلي به او وارد ميكردند نداشت. صبح روز بعد پس از اينكه والدين پيرش در ساعات اوليه صبح از خانه خارج شدند همسرش را حلق آويز كرد. يانگ ليرونگ با بيرحمي تمام كشته شد و از او يك پسر 10 ساله به جاي ماند، بلافاصله شوهرش مورد را به مقامات اطلاع داد. پليس با عجله به صحنه رفت تا جنازه او را كه هنوز گرم بود جهت اتوپسي (كالبد شكافي) به مركز ببرد. آنها تحت عنوان اتوپسي بسياري از اعضاي دروني بدن او را خارج كردند در حالي كه اين اعضا همچنان گرم بوده و خون از آنها جاري بود. يكي از كاركنان ادارهي سري دينگجو (Dingzhou) گفت : ”اين كار درواقع اتوپسي نيست بلكه جداسازي اعضاي زنده جهت پيوند اعضاست“ (برگرفته از گزارش 25 سپتامبر 2004 از سايت اينترنتي Clearwisdom [2])
در اردوگاه كار اجباري وانجيا (Wanjia) واقع در استان هيلانگجيانگ (Heilongjiang) يك زن باردار كه 7 ماهه حامله بود از تيركي آويخته شد. هر دو دست او را با طناب كلفتي بسته و طناب را از قرقرههايي كه به تيرك وصل شده بود رد كردند. چهار پايه زير پاي زن را كشيده و او در بين زمين و آسمان آويزان شد. اين تيرك 3 تا 4 متر از زمين فاصله داشت. طناب از درون قرقره رد شده و به دست يك زندانبان داده شده بود. وقتي كه زندانبان طناب را ميكشيد، زن بالا رفته و آويزان ميشد و وقتي به بالا ميرسيد زندانبان طناب را رها كرده و زن محكم به زمين ميخورد. اين زن آنقدر شكنجه داده شد تا بچهاش از بين رفت. ظالمانهتر آن بود كه شوهرش را مجبور كردند تا شاهد اين شكنجه باشد. (برگرفته از گزارش پانزدهم نوامبر سال 2004 در سايت مينگهويي (Minghui) و مصاحبه با خانم وانگ يوجي (Wang Yuzhi) كه مدت 100 روز در اردوگاه كار اجباري وانجيا شكنجه شد.)[3]
چنين فجايع تكاندهندهاي نه در چين قديم بلكه در چين مدرن امروزي اتفاق افتاده است. اينها تنها نمونهاي از شكنجهها و اعدامهاي بيشماري بود كه بر سر تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در طول 5 سال آزار و شکنجهي مستمر آمد.
از زماني كه چين در دههي 70 اصلاحات خود را آغاز كرد، حكچ همواره سعي در ايجاد يك وجههي مثبت ليبرال داشت. با اين وجود، اعدامها و شكنجههاي وسيع و بياساس و ظالمانهاي كه بر سر پيروان فالون گونگ(فالون دافا) آمد باعث شد تا مجامع بينالمللي بار ديگر چهرهي واقعي و مخوف حزب کمونيست چين (ح ک چ) را شاهد باشند و از طرف ديگر برگ سياه و ننگين ديگري به پروندهي نقض حقوق بشر توسط اين حزب اضافه گردد. عمدهي جمعيت كشور چين با اين خيال واهي كه حزب كمونيست در حال پيشرفت و توسعه است به فساد پليس اين كشور و عدم پايبندي به اصول اخلاقي و زورگويي نشأت گرفته از نظام قضايي و اجرايي آن عادت كردهاند. ولي از جهت ديگر، آزار و شکنجهي برنامهريزي شده و ظالمانهي پيروان فالون گونگ(فالون دافا) چنان در تمامي سطوح جامعه و در بين افراد مختلف مشهود است كه همگان آشكارا به نقض حقوق بشر توسط اين حزب اذعان دارند. بسياري از مردم هنوز از آزار و شکنجهي ستمگرانه و وسيعي كه در اين كشور صورت ميگيرد حيرتزدهاند و باورشان نميشود كه حكومت بتواند تا اين حد ظالم باشد. نظم و آرامش 20 سال پيش پس از هرج و مرج ناشي از انقلاب فرهنگي شكل گرفت. ولي چرا پس از اين مدت طولاني جامعهي چين دوباره شاهد چنين كابوسهايي شده است؟ چرا فالون گونگ(فالون دافا) كه طلايهدار اصول ”درستكاري، شفقت و بردباري“ است و در 60 كشور مختلف در سراسر جهان جاري است تنها در چين است كه سركوب ميشود نه در هيچ كشور ديگري؟ رابطهي بين جيانگ زمين و حزب كمونيست در اين آزار و شکنجه چيست؟
جيانگ زمين فاقد توانايي و استحكام شخصيت اخلاقي است. او بدون ماشين ايجاد خشونت خود كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) بوده و خود بر پايهي جلادي و دروغ ساخته شده هرگز قادر به انجام چنين نسلكشي كه در سراسر چين جاري است و حتي به خارج مرزهاي اين كشور نيز كشيده شده، نميبود. به همين ترتيب حزب کمونيست چين (ح ک چ) به آساني به مبارزه با جريان گرايشات تاريخي و محيط ساخته شده توسط اصلاحات اقتصادي اخير حزب کمونيست چين (ح ک چ) و تلاشهاي آن براي اتصال به جهان نرفته است؛ تنها يك ديكتاتور خودكامه مثل جيانگ زمين ميتوانست وقوع اين امر را امکانپذير ساخته باشد. تباني و رزونانس بين جيانگ زمين و روح شيطاني حزب كمونيست است كه به ظلم و كشتار در چنين سطح وسيعي منجر گرديده است. درست شبيه بازآوايي بين صدا و لرزش خفيف تجهيزات يك كوهنورد با تودهي عظيم انباشت برف در كوهستان كه ميتواند نهايتاً به بهمن منجر شده و بسيار مخرب باشد.
الف- پيشينههاي مشابه ميتواند حس بحرانطلبي مشابهي در بر داشته باشد
جيانگ زمين در سال پر آشوب 1926 متولد شد. درست مثل حزب کمونيست چين (ح ک چ) كه سعي در مخفي كردن گذشته جنايتكار خود دارد، جيانگ زمين نيز گذشتهي خود به عنوان يك خائن به كشور را پنهان ساخته است.
در همان سالي كه جيانگ زمين 17 ساله شد، جنگ ضد فاشيسم در همه جاي جهان ادامه داشت. زماني كه جوانان وطنپرست براي دفاع از كشورشان در مقابل ژاپن به جبهه ميرفتند، جيانگ زمين در سال 1942 ادامه تحصيل در دانشگاه مركزي را كه توسط رژيم دست نشاندهي وانگ جينگوي (Wang Jingwei) در نانجينگ (Nanjing) تحت كنترل ژاپن تأسيس شده بود انتخاب كرد. بررسيهاي انجام شده بر اساس منابع مختلف نشان ميدهد كه دليل واقعي اين بود که پدر جيانگ زمين كه جيانگ شيجون (Jiang Shijun) نام داشت زماني يكي از افسران عاليرتبه ادارهي تبليغات ضد چين متعلق به ارتش ژاپن در زمان اشغال و غارت استان جيانگسو (Jiangsu) توسط ژاپن بوده است. جيانگ شيجون به راستي يك خائن به كشور چين بود.
از لحاظ خيانت و وطنستيزي، جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) شبيه همديگر هستند؛ آنها به قدري نسبت به مردم چين بياحسـاس و بيرحم هستند كه جرأت ميکنند بدون تحقيق در موردشان آنها را بيگناه و بيتقصير بكشند.
جيانگ زمين به خاطر نفوذ به حزب کمونيست چين (ح ک چ) و ارتقاء مقام و ثـروت خود پس از آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ) در جنگهاي داخلي پيروز شد، به دروغ ادعا كرد كه او توسط عمويش بنام جيانگ شانگچينگ (Jiang Shangqing) كه در دوران نوجواني به حزب کمونيست چين (ح ک چ) پيوسته و بعدها توسط راهزنان به ضرب گلوله كشته شده بود بزرگ شد. بواسطهي تاريخچهي خانوادگي دروغيني كه براي خود جعل كرد توانست تنها در مدت چند سال از مقام يك افسر دونپايه به جانشيني وزير صنعت الكترونيك برسد. ارتقاء جيانگ به علت تواناييهاي او نبود بلكه بدليل رابطهها و ارتباطات خاص او با مقامات بود. او در زمان صدارتش بعنوان دبير حزب کمونيست چين (ح ک چ) در شهر شانگهاي از هيچ تلاشي براي نزديك كردن خود به رهبران ارشد حزب کمونيست چين (ح ک چ) مثل لي شياننيان (Li Xiannian) و چن يون (Chen Yun) [4] كه هر ساله به مناسبت جشنوارهي بهار به اين شهر ميآمدند فروگذار نكرد. او حتي به عنوان دبير حزب شهر شانگهاي يكبار ساعتها در برف به انتظار لي شياننيان ايستاد تا خود شخصأ كيك تولد او را به او هديه كند.
كشتار و قتلعام ميدان تيانآنمن در سال 1989 نقطهي عطف ديگري در زندگي جيانگ زمين بود. او با سركوبي و انحلال روزنامهي آزاديخواه پيك اقتصاد جهان (World Economic Herald) و دستگيري رهبر كنگرهي مردمي، وان لي (Wan Li) در خانهاش و حمايت از كشتار ميدان تيانآنمن به مقام دبير كلي حزب کمونيست چين (ح ک چ) رسيد. حتي قبل از كشتار ميدان تيانآنمن، جيانگ زمين طي نامههاي سري كه به دنگ شيائوپينگ نوشته بود خواستار ”اقدام قاطع“ عليه دانشجويان شده بود و خاطر نشان كرده بود كه در غير اينصورت ”هم كشور و هم حزب به خطر خواهد افتاد.“ در 15 سال گذشته، جيانگ تحت نام ”ثبات بعنوان اولويت نخست“ سركوبي و كشتار وسيعي را در مورد گروههاي مسـتقل اتخاذ كرده است.
از سال 1991 كه چين و شوروي متحداً بـررسـي مرزهاي مشترك خود را آغاز كردهاند، جيانگ زمين همواره چپاول و تجاوز به مرزهاي چين توسط روسيهي تزاري و بعدها اتحاد جماهير شوروي را پذيرفته و تمام پيمانهاي ناعادلانهي منعقد شده بين اين دو كشور از زمان پيمان آيگون (Aigun) را به رسميت شناخته است. بيش از يك ميليون كيلومتر مربع از اراضي چين براي هميشه بدست او پيشكش شده است.
جيانگ زمين با پيشينهي دروغين ساختگي كه در آن خود را فرزند يتيم يك شهيد حزب کمونيست چين (ح ک چ) معرفي كرده و پنهان كردن شخصيت واقعي خود به عنوان پسر يك خائن به كشور، انطباق بسيار زيادي با سياست حقه و كلك حزب کمونيست چين (ح ک چ) دارد. او با پشتيبانياش از قتل عام ”چهارم ژوئن“ و سركوب جنبشهاي دمكراتيك و اعتقادات مذهبي، شخصاً از رسم كشتار حزب کمونيست چين (ح ک چ) اقتباس کرده است. درست همانطور كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) تحت فرمان اتحاد جماهير شوروي به عنوان شاخهي خاور دور كمونيسم بينالمللي عمل ميكرده، جيانگ زمين نيز اراضي چين را به آنها ميبخشد و به هويت وطن فروشي حزب کمونيست چين (ح ک چ) جامهي عمل ميپوشاند.
جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) از تاريخچه و خواستگاه مشترك شرمآوري برخوردارند. به همين دليل هر دو شديداً نسبت به قدرت خود احساس ناامني ميكنند.
ب- جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) هر دو به يكاندازه از ”راستي، شفقت، بردباري“ در هراسند
تاريخچهي جنبش كمونيسم بينالملل با خون صدها ميليون انسان نوشته شد. تقريباً تمامي كشورهاي كمونيست دورهاي مشابه دوران سركوبي ضد انقلابيون توسط استالين در اتحاد جماهير شوروي سابق را گذراندهاند. ميليونها و يا بلكه دهها ميليون نفر انسان بيگناه در اين دوران كشته شدهاند.
در دههي 1990، شوروي سابق فرو پاشيد و كشورهاي اروپاي شرقي دستخوش تحولات بسياري شدند. بلوك كمونيست يك شبه نيمي از قلمروي خود را از دست داد. از اين اتفاقات حزب کمونيست چين (ح ک چ) درس گرفت و متوجه شد كه توقف سركوبي و اختناق و آزاد گذاشتن جناح راست براي آزادي بيان ميتواند به نابودي آن منتهي شود. اگر مردم اجازه ميداشتند که نظرات خود را آزادانه بيان كنند، چگونه حزب کمونيست چين (ح ک چ) ميتوانست جنايات و ستمهاي خود را مخفي کند؟ چگونه ميتوانست ايدئولوژي فريبآميزش را توجيه کند؟ اگر اختناق خاتمه داده ميشد و مردم از تهديدات و ترسها آزاد ميشدند آيا آنها جرأت پيدا نميکردند که اعتقاد و سبک زندگياي بجز كمونيست انتخاب کنند؟ در اين صورت حزب كمونيست چگونه ميتوانست پايگاه اجتماعي لازم براي ادامهي حيات خود را حفظ كند؟
حزب کمونيست چين (ح ک چ) بدون توجه به هرگونه تغيير سطحي انجام شده، در عمق تحول نيافته است. پس از كشتار ”چهارم ژوئن“ جيانگ زمين فرياد برآورد كه ”تمام عوامل بيثباتي را در نطفه خفه كنيد.“ او با ذهني مملو از ترس به اين نتيجه رسيد كه هرگز از دروغگويي به مردم دست بر ندارد و سركوب مردم را تا زماني كه كاملاً آنها را بيدفاع كند ادامه دهد.
در همين زمان بود كه فالون گونگ در چين معرفي شد. در ابتدا بسياري آن را نوعي ورزش چيگونگ (Qigong) [5] با خاصيت خارقالعادهاي در حفظ سلامت و تندرستي ميدانستند. بعدها كم كم به اين نتيجه رسيدند كه فالون گونگ(فالون دافا) تنها پنج حركت سادهي ورزشي نيست. در عوض جوهر فالون گونگ(فالون دافا) آموزش مردم برپايهي سه اصل ”راستي، شفقت و بردباري“ براي بهتر شدن بود.
فالون گونگ(فالون دافا) ”راستي، شفقت و بردباري“ را ميآموزد، حزب كمونيست ”دروغگويي، تنفر و مبارزه“ را اشاعه ميدهد
فالون گونگ(فالون دافا) مروج ”راستي“ است كه عبارت است از گفتن حقيقت و عمل صالح. حزب کمونيست چين (ح ک چ) براي شستشوي مغزي مردم به دروغ متوسل ميشود. اگر هر کسي چيزي جز حقيقت نميگفت، عامهي مردم درمييافتند كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) با چاپلوسي اتحاد جماهير شوروي، جنايت، آدم ربايي، سوء استفاده، كشت ترياك، وسيله قرار دادن آرمان مبارزه و ايستادگي در برابر غارت ژاپن و غيره رشد يافت. حزب کمونيست چين (ح ک چ) يك بار به صراحت گفت كه: ”هيچ موفقيت چشمگيري بدون دروغگويي كسب نخواهد شد.“ پس از آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ) قدرت را بدست گرفت شروع به راهاندازي جنبشهاي سياسي كرد كه متحمل بدهكاري بيحد و حساب شد. بنابراين تشويق مردم به درستكاري و صداقت سرنوشت ناگواري براي حكچ به بار ميآورد.
فالون گونگ(فالون دافا) مروج ”شفقت“ است كه به معني مقدم شمردن ديگران و مهرباني با آنها در تمامي شرايط است. حزب کمونيست چين (ح ک چ) همواره اشاعه دهندهي ”مبارزات خونين و سرکوب بيرحمانه“ بوده است. سمبل قهرماني حزب کمونيست چين (ح ک چ) لي فنگ (Lei Feng) در جايي گفت: ”ما بايد با دشمنانمان بيرحمانه رفتار كنيم و در مقابل آنها به سردي زمستان باشيم.“ در حقيقت حزب کمونيست چين (ح ک چ) نه تنها با دشمنانش چنين رفتار ميكرد بلكه با اعضاي خود نيز رفتاري بهتر از اين نداشت. مؤسسان حزب كمونيست، فرماندهان ارشد و مارشالها و حتي وزير كشور بيرحمانه باز جويي شده، ظالمانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با قساوت توسط اعضاي حزب خودشان شكنجه شدهاند. كشتار افرادي كه به آنها ”دشمنان طبقاتي“ اطلاق ميشد آنقدر بيرحمانه بود كه هر كسي با شنيدن آن موي بر تنش راست ميشود. اگر شفقت و مهرباني در جامعه حاكم بود، جنبشهاي بسيار زيادي كه توسط حزب كمونيست آغاز شدند هرگز شكل نميگرفتند.
مطابق بيانيهي حزب كمونيست ”تاريخچهي تمامي جوامع موجود تاكنون تاريخچهي مبارزات طبقاتي بوده است.“ اين نشان دهندهي فهم حزب كمونيست از تاريخ و جهان است. فالون گونگ(فالون دافا) معتقد است كه در صورت رويارويي با درگيري، درون خود را جستجو كرده تا نقطه ضعف خود را بيابيد. اين ديدگاه دروننگر و خويشتنداري كاملاً متضاد فلسفهي مبارزه و حملهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) است.
مبارزه همواره اصليترين ابزار حزب كمونيست براي بدست آوردن قدرت و ادامهي حيات بوده است. حزب كمونيست به فواصل زماني مختلف جنبشهاي سياسي را براي سركوبي گروه خاصي از مردم آغاز كرده تا انرژي از دست رفته خود را بازيافته و ”روحيهي متخاصم انقلابي خود را روحي تازه ببخشد.“ اين روند بر اساس خشونت و دروغ تكرار شده تا ترس را در مردم تقويت كرده و به قدرت حزب حيات بخشد.
از لحاظ ايدئولوژيكي، فلسفهاي كه حزب كمونيست براي ادامهي حيات خود به آن تكيه ميكند كاملاً در تضاد با آنچه فالون گونگ(فالون دافا) ميآموزد است.
افرادي با اعتقادات درست و صالح از چيزي ترسي ندارند، حال آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ) بر ترس مردم تکيه ميکند تا قدرت سياسياش را حفظ کند
كساني كه حقيقت را ميفهمند از چيزي ترسي ندارند. مسيحيت به مدت 300 سال آزار و اذيت شد. تعداد بسيار زيادي از مسيحيان سرشان از بدن جدا و يا در آتش سوزانده و يا در دريا غرق شدند. حتي بسياري از آنها جلوي شيران گرسنه انداخته شدند ولي مسيحيان دست از اعتقاد خود برنداشتند. زماني كه بوديسم در تاريخ، رنج و محنت دارما (Dharma) را تجربه كرد بوديستها نيز با وفـاداري كامل همينگونه رفتار كردند.
تبليغات الحادي و شركآميز با اين هدف انجام ميگيرد كه مردم را متقاعد كند كه بهشت و جهنم و روز جزايي وجود ندارد تا مردم ديگر خود را به پيروي از وجدانشان محدود نكنند. در عوض هَم و غَم خود را بر مالاندوزي و رفاهطلبي گذاشته و آنها را واقعيات جهان هستي بشمارند. از نقاط ضعف انسانها ميتوان بهره برد و از تهديد و وسوسه ميتوان براي كنترل كامل مردم سود برد. با اين وجود كساني كه اعتقاد راسخ دارند ميتوانند حقيقت زندگي و مرگ را ببينند. توهمات اين جهان دنيوي بر آنان تأثيري ندارد. آنها وسوسههاي اين دنياي خاکي و تهديد به مرگ را سبک ميگيرند، از اين رو حزب کمونيست چين (ح ک چ) را در هر تلاشي براي کنترل آنان ناتوان ميسازند.
معيارهاي اخلاقي والاي فالون گونگ(فالون دافا)، حزب کمونيست چين (ح ک چ) را شرمنده ميکند
پس از كشتار ”چهارم ژوئن“ در سال 1989 ايدئولوژي حكچ به شدت شكست خورد. در ماه اوت 1991 حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي فرو پاشيد كه تغييرات بسيار عميقي را در كشورهاي اروپاي شرقي به همراه داشت. اين امر باعث ترس و نگراني شديد حزب کمونيست چين (ح ک چ) شد. قانوني بودن حكومتش و در عين حال ادامهي حياتش در آينده به واسطهي بحرانهاي به وجود آمدهي داخلي و خارجي به شدت به خطر افتاد. در آن زمان حزب کمونيست چين (ح ک چ) ديگر نميتوانست اعضايش را با مكتب و ايدئولوژي اصلي ماركسيسم، لنينيسم، و مائويسم، متحد و هماهنگ سازد. در عوض براي حفظ حزب دست اعضا را در انجام هرگونه فساد مالي و غيره باز گذاشت. به تعبير ديگر هر كسي كه از حزب پيروي ميكرد اجازه داشت تا براي نفع شخصياش به هر گونه فساد و اختلاس دست بزند، چيزي كه براي افراد غيرعضو غيرممكن مينمود. بخصوص بعد از سفر دنگ شيائوپينگ به جنوب چين در سال 1992 [6]، سودجويي و فساد مالي مقامات دولتي در زمينهي املاك و بازار بورس به نهايت رسيد. در حال حاضر همسران دوم غيرقانوني و قاچاق در همه جا به چشم ميخورد. فيلمها و عكسهاي مستهجن، قمار و مواد مخدر در سرتاسر چين رواج دارد. گرچه عادلانه نيست كه گفته شود حتي يك فرد سالم و درستكار نيز در حزب كمونيست وجود نداشت، با اين وجود مدت زمان مديدي است كه مردم اعتمادشان را به اقدامات ضد فساد حزب از دست دادهاند و معتقدند كه بيش از نيمي از مقامات بلندپايه و مياني دولت چين درگير فساد هستند.
همزمان با اين رسواييها، معيارهاي اخلاقي والاي ارائه شده توسط تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) كه ”راستي، شفقت، بردباري“ را عمل ميکنند با مهرباني موجود در قلب مردم همآوا شد. بيش از يكصد ميليون نفر جذب فالون گونگ(فالون دافا) شده و تمرين آنرا شروع كردند. فالون گونگ(فالون دافا) همچون آينهاي ساخته شده از حق و انصاف است كه بيعدالتي و ظلم حزب کمونيست چين (ح ک چ) را در خود منعكس كرده و به نمايش ميگذارد.
حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین) به روش گسترش و ادارهي فالون گونگ(فالون دافا) حسادت ميورزيد
روش منحصر بهفرد انتشار فالون گونگ(فالون دافا) از شخصي به شخص ديگر و از قلبي به قلب ديگر است. نحوهي مديريت آن بسيار ساده و آزاد بود بطوريكه هركسي ميتوانست به دلخواه وارد شود يا از آن منفك شود. از اين لحاظ اختلاف فاحشي بين اين مديريت و حزب کمونيست چين (ح ک چ) كه از سازماندهي پيچيده و سختگيري برخوردار بود ميتوان يافت. عليرغم اين ساختار سفت و سخت، مطالعات سياسي و فعاليتهاي گروهي که هفتگي يا دورهي طولانيتري انجام ميشد فقط در ظاهر وجود داشت. اكثر اعضاي حزب با ايدئولوژي آن موافق نبودند. برعكس، تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) آگاهانه و بنا به ميل باطني از اصول آن مبني بر ”راستي، شفقت، بردباري“ پيروي ميكردند. بدليل تأثير عميق فالون گونگ(فالون دافا) بر بهبود وضعيت فكري و جسمي مردم، تعداد كساني كه آنرا تمرين ميکردند به طور تصاعدي افزايش مييافت. تمرينکنندگان آن بطور داوطلبانه سري كتابهاي آقاي لي هنگجي (Li Hongzhi) را مطالعه كرده و به هزينهي شخصي خود فالون گونگ(فالون دافا) را ترويج ميدادند. تنها در مدت 7 سال تعداد تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) از هيچ به 100 ميليون نفر رسيد. هنگام ورزش صبحگاهي، موسيقي تمرينات ورزشي فالون گونگ(فالون دافا) تقريبأ از تمام پاركها به گوش ميرسيد.
حزب كمونيست اذعان داشت كه فالون گونگ(فالون دافا) از لحاظ جذب تودهها با حزب کمونيست چين (ح ک چ) در ”رقابت“ است و آن را به عنوان يك ”مذهب“ ناميد. در واقع آنچه كه فالون گونگ(فالون دافا) به مردم ميدهد فرهنگ و راه و رسم زندگي است، آن يك فرهنگ آبا و اجدادي كه ريشه در سنتهايي كه چينيها سالها قبل از دست داده بودند دارد. جيانگ زمين و حزب كمونيست از فالون گونگ(فالون دافا) در هراس بودند چرا كه اگر اين اصل اخلاقي سنتي توسط عامهي مردم پذيرفته ميشد، ديگر هيچ چيز نميتوانست جلوي گسترش سريع آن را بگيرد. اعتقادات سنتي چينيها براي چندين دههي متوالي توسط حزب كمونيست سركوب و تحريف شده بود. اين انتخاب تاريخ بود كه به سنت بازگردد. اين راه بازگشتي بود كه توسط اكثريت مردم پس از مدتها رنج و بدبختي انتخاب شده بود. زمانيكه چنين حق انتخابي به مردم داده شود آنها مسلماً درستي را از نادرستي تشخيص داده و به شرارت پشت ميكنند. اين چيزي بجز يك انكار آشكار و ترك آنچه حزب كمونيست سعي در اشاعه آن داشت نيست. مثل ضربهاي بود كه به ساختار رو به زوال حزب کمونيست چين (ح ک چ) وارد شد. زمانيكه تعداد تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) از تعداد اعضاي حزب پيشي گرفت، براحتي ميتوان تجسم كرد كه حزب چه حسادت و ترسي را تجربه كرده است.
در كشور چين، حزب کمونيست چين (ح ک چ) به تمامي بخشهاي جامعه نظارت دارد. در مناطق روستايي و خارج از شهر، شعبات و شاخههاي حزب حتي در روستاهاي دور افتاده نيز تأسيس شدهاند. در مناطق شهري دفاتر حزب کمونيست چين (ح ک چ) در تمامي ادارات و محلهها فعال هستند. در ارتش، دولت و بخشهاي تجاري شاخههاي حزب ريشههاي بسيار عميق دواندهاند. انحصار طلبي مطلق و فريب و تقلب از ضروريترين اقداماتي هستند كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) براي حفظ رژيم خود انجام ميدهد. اين پديده چنانكه با استفاده از كلمات زيبا در قانون اساسي ذكر شده ”پشتيباني از رهبري حزب“ نام دارد. از طرف ديگر تمرينکنندگان فالون گونگ تمايل بيشتري براي قرار دادن ”راستي، شفقت و بردباري“ به عنوان اصول خود از خود نشان دادهاند. حزب کمونيست چين (ح ک چ) اين را چيزي كمتر از انكار رهبري حزب نميدانست، چيزي که مطلقاً براي حزب نپذيرفتني بود.
حزب كمونيست اعتقاد داشتن فالون گونگ(فالون دافا) به خدا را تهديدي در برابر مشروعيت رژيم كمونيستي تلقي ميكند
هر اعتقادي كه بر پايهي يكتا پرستي باشد مبارزهاي جدي با حزب كمونيست محسوب ميشود. از آنجا كه مشروعيت حزب كمونيست بر پايهي ”ماترياليسم ديالكتيک“ و آرزوي ساختن بهشت به روي زمين است، تنها ميتواند متكي بر رهبر ”پيشگام در دنيا“ يا بهعبارت ديگر حزب كمونيست باشد. در عين حال اشاعهي كفر و الحاد اين قدرت را به حزب کمونيست داد تا هر طور كه ميخواهد خوب و بد را تعريف كند. در نتيجه عملاً تمايز و برتري اخلاق بين آنچه خوب و بد ناميده ميشود وجود ندارد. تنها چيزي كه مردم بايد به ياد داشته باشند اينست كه حزب همواره ”بزرگ، با شكوه و بر حق“ است.
اين در حالي است كه خدا شناسي به مردم معيارهاي غير قابل تغييري از خوب و بد ارائه ميكند. تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) خوب و بد را بر اساس ”درستكاري، شفقت و بردباري“ ارزيابي ميكنند. چنين اعتقادي آشكارا مانعي است در راه تلاشهاي بيوقفهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) در جهت ”يكي كردن افكار مردم“.
در ادامهي اين تحليل به دلايل ديگري نيز برميخوريم. به هرحال هر يك از پنج دليل ذكر شده براي حزب کمونيست چين (ح ک چ) سرنوشتساز است. در حقيقت جيانگ زمين نيز بنا به همين دلايل به سركوب آن اصرار ورزيد. او دوران كاري خود را با دروغ دربارهي گذشتهاش آغاز كرد چرا كه از ”حقيقت“ هراس داشت. با سركوب و كشتار مردم به موفقيت و قدرت آني رسيد بنابرين جاي شك نيست كه او از ”شفقت“ متنفر است. او قدرتش را از طريق درگيري و مبارزه با اعضاي ديگر حزب حفظ كرد. پس واضح است كه از ”بردباري“ نيز متنفر است.
از بررسي يك مورد كوچك ميتوانيم بفهميم كه جيانگ زمين تا چه حد حقير و حسود است. موزهي خرابههاي فرهنگي همودو (Hemudu Cultural Ruins) [7] در بخش يويائو (Yuyao) (درحال حاضر بهعنوان شهر طبقهبندي شده است)، از استان زجيانگ (Zhejiang) يكي از اماكن فرهنگي و تاريخي بسيار مهم تحت حفاظت دولت است. در اصل اين چيائو شي (Qiao shi) [8] بود كه اولين بار دفتر بازديد اين موزه را امضاء كرد. در ماه سپتامبر 1992 جيانگ زمين زماني كه در حال باز ديد از اين موزه بود امضاء را ديد و ناگهان چهرهاش تيره شد و در هم رفت. كساني كه او را همراهي ميكردند بسيار مضطرب شدند چرا كه ميدانستند جيانگ از چيائو شي بيزار بود و دوست داشت كه به هر كجا كه ميرود دفترهاي بازديد را نوشته و امضاء كند، حتي زماني كه براي بازديد بخش پليس راهنمايي و رانندگي ادارهي امنيت ملي در شهر جينان (Jinan) و نهاد مهندسان بازنشستهي شهر جِنگجو (Zhengzhou) رفته بود. كاركنان موزه جرأت بياعتنايي به جيانگ زمين حقير را نداشتند. نتيجتاً در ماه مي 1993 به بهانهي نوسازي موزه، دفتر امضاء شده توسط چيائو شي را قبل از باز گشايي موزه با دفتر امضاء شده توسط جيانگ زمين عوض كردند.
گفته ميشود مائو زدانگ ”چهار جلد كتاب پر محتوا و داراي مفاهيم قوي و عميق“ نوشته است و اين در حاليست كه كتاب ”آثار برگزيدهي دنگ شيائو پينگ حاوي مبحث كاربردي بنام ”تئوري گربه“ [9] است. جيانگ زمين مدتها به مغز خود فشار آورد و تنها توانست سه جمله بنويسد كه خود آنها را ”نمودهاي سهگانه“ ناميد. اين جملات به صورت كتابي منتشر شده و در ردههاي مختلف سازمانهاي دولتي توسط حكچ تبليغ و عرضه شد. مردم آنرا ميخريدند چرا كه مجبور به اينكار بودند. با تمام اين تفاسير اعضاي حزب كوچكترين احترامي براي آن قائل نبودند. آنها دربارهي ارتباط او با يك خواننده، بخشهاي نامطلوب و خجالت آور آوازش”خورشيد من“ (O Sole Mio) زماني که به خارج سفر کرد و همچنين شانه كردن موهايش در حضور پادشاه اسپانيا شايعه پراكني ميكردند. زماني كه بنيانگذار فالون گونگ(فالون دافا) آقاي لي هنگجي كه خود از طبقهي معمولي اجتماع بود سخنراني ميكرد، تالار سخنراني مملو از اساتيد دانشگاه، متخصصان و دانشجويان چيني دانشگاههاي خارجي بود. بسياري از تحصيلكردههاي داراي مدارك دانشگاهي دكترا يا فوق ليسانس هزاران مايل راه را با هواپيما ميآمدند تا به سخنراني او گوش فرا دهند. آقاي لي ساعتها به فصاحت و شيوايي سخنراني ميكرد بدون آنكه از ياداشت استفاده كند. بعد از آن سخنراني ضبط شده بروي كاغذ آورده شده و به صورت كتاب چاپ ميشد. تحمل چنين چيزي براي جيانگ زمين كه از شخصيت توخالي حسود و حقيري برخوردار بود غير ممكن مينمود.
جيانگ زمين زندگي بسيار پر ريخت و پاش، بي بندوبار و شهواني و فاسدي دارد. او 900 ميليون يوان (معادل 110 ميليون دلار آمريكا) براي خريد يك هواپيماي شخصي بسيار تجملي پرداخت. او بدفعات دهها ميليارد يوان از حسابها و ذخاير عمومي برداشت كرد تا در تجارت پسرش به كار برد. او تبارگماري را به حدي رسانده كه تمامي اعضاي خانواده و فاميلش از پستهاي بالاي وزارتي برخوردارند و براي پوشش دادن جرايم و فسادش از هيچ اقدامي فروگذار نميكند. همهي آنچه گفته شد دلايلي بر ترس او از اقتدار اصول اخلاقي فالون گونگ(فالون دافا) است و اين ترس بيشتر از همه در زمينهي اعتقاد به بهشت و جهنم و اصول اعمال خير و شر و عواقب آنها به چشم ميخورد چرا كه به اين مفاهيم در فالون گونگ(فالون دافا) اشاره شده است.
اگر چه جيانگ داراي قدرتمندترين پايگاه حزب کمونيست چين (ح ک چ) بود، اما از آنجا كه فاقد موفقيتهاي سياسي و استعداد لازم بود همواره اين نگراني را داشت كه در مبارزات حزبي بر سر قدرت از صحنه بدر شود. او حساسيت بالايي نسبت به موقعيت خودش به عنوان ”هستهي“ قدرت حزب كمونيست داشت. براي از بين بردن خطر چنين كشمكشهايي او اقدام به توطئهچيني بر ضد دشمنان سياسي خود يعني يانگ شانگ كون (Yang Shang Kun) و برادر او يانگ بايبينگ (Yang Baibing) كرد. در پانزدهمين كنگرهي ملي كميتهي حزب كمونيست (CPC) در سال 1997 و شانزدهمين كنگره در سال 2002، جيانگ رقباي خود را بزور وادار به ترك پستهايشان كرد ولي خود او به تمامي قوانين بياعتنايي كرده و سِمت خود را با دو دست چسبيد.
در سال 1989، دبير كل جديد حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، جيانگ زمين كنفرانس مطبوعاتي براي خبرنگاران داخلي و خارجي ترتيب داد. يك خبرنگار فرانسوي از او در مورد دانشجوي دختري پرسيد كه به علت شركت در جنبش دانشجويي چهارم ژوئن در ميدان تيانآنمن به مزرعهاي در استان سيچوان (Sichuan) تبعيد شده و به كار حمل آجر از محلي به محل ديگر گمارده شده بود و به كرات توسط كشاورزان آن منطقه مورد تجاوز جنسي قرار گرفته بود. جيانگ در پاسخ گفت: ”من نميدانم آيا آنچه ميگوييد درست است يا غلط ولي آن زن يك شورشي است. حتي اگر اين گفتهها حقيقت داشته باشد او سزاوار آن بوده است.“ در زمان انقلاب بزرگ فرهنگي جانگ جيشين (Zhang Zhixin) [10] در زندان مورد تجاوز دسته جمعي قرار گرفت و قبل از اعدام گلويش را بريدند (تا نتواند حقيقت را برملا کند). به اعتقاد جيانگ زمين احتمالاً او نيز سزاوار آنچه به سرش آمده، بوده است. با بررسي اين افكار به سادگي ميتوان به ذهنيت رذل و منحرف و ظالم جيانگ زمين پي برد.
بطور خلاصه ميتوان گفت كه تشنگي جيانگ زمين در زمينهي قدرت خودكامه، ظلم و در عين حال ترس او از سه اصل ”درستكاري، شفقت و بردباري“ دلايل سركوب بدون منطق فالون گونگ(فالون دافا) است. اين ديدگاه درست همان چيزي است كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) از آن پيروي ميكند.
- تباني و توطئهي مشترك جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)
جيانگ زمين به تظاهر و به كارگيري حيلههاي سياسي معروف است. بيلياقتي و جهالت او نيز از كسي پوشيده نيست. گر چه او از ته دل قصد داشت تا از روي بغض و كينهي شخصي فالون گونگ(فالون دافا) را ريشهکن کند ولي كار چنداني از پيش نبرد چرا كه فالون گونگ(فالون دافا) در فرهنگ سنتي چين ريشه داشته و از چنان محبوبيتي برخوردار شده كه در ميان جامعه پايگاه محكمي يافته است. جداي از آن، مكانيزم ستمگري و شقاوت حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز كه در طي جنبشهاي بيشمار به حد اعلاي خود رسيده بود با تمام قدرت شروع به كاركرد و حزب نيز كمر به ريشهكن كردن فالون گونگ(فالون دافا) بست. جيانگ زمين از موقعيت خود به عنوان دبير كل حزب كمونيست سوء استفاده كرده و مبارزه عليه فالون گونگ(فالون دافا) را آغاز كرد. تأثير اين تباني حكچ و جيانگ زمين همچون بهمن بزرگي بود كه بدليل فرياد يك كوهنورد فرود آيد.
قبل از آنكه جيانگ فرمان مبارزه عليه فالون گونگ(فالون دافا) را رسماً صادر كند، حكچ سركوب، نظارت و جاسوسي، بررسـي و دروغ پراكني به منظور اتهام سازي عليه فالون گونگ(فالون دافا) را شروع كرده بود. ذات پليد حزب کمونيست چين (ح ک چ) بنا به غريزه، از اصول ”راستي، شفقت، بردباري“ هراس داشت چه برسد به گسترش بسيار سريع آن در بين مردم. عُمّال امنيتي لباس شخصي حزب کمونيست چين (ح ک چ) از سال 1994 به درون فالون گونگ(فالون دافا) رخنه كرده بودند ولي قادر به يافتن هيچگونه خطايي نشده بودند و كار به جايي رسيده بود كه بعضي از همين افراد به فالون گونگ(فالون دافا) گرويده بودند. در سال 1996 روزنامهي گوانگمينگ (Guangming) سياست اجتماعي ”سه محدوديت“ درخصوص چيگونگ را نقض كرد، (به اين معني كه بر اساس اين سياست، دولت فعاليتهاي چيگونگ را ”نه تبليغ كرده، نه در آن دخالت ميكند و نه آن را سركوب مينمايد“) و در پي آن مقالهاي چاپ نمود و در آن ايدئولوژي فالون گونگ(فالون دافا) را محكوم كرد. در پي آن سياستمداراني كه سابقهي كارهاي امنيت عمومي داشتند با عنوان دانشمند و محقق شروع به آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا) كردند. در اوايل سال 1997، لوئو گان (Luo Gan) دبير كميتهي سياسي و قضايي كميتهي مركزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) با استفاده از مقامش به ادارهي امنيت عمومي فرمان داد تا يك بررسي همه جانبه در سطح كل كشور به منظور يافتن اتهامات لازم براي ممنوع كردن فالون گونگ(فالون دافا) صورت گيرد. پس از آنكه از همه جاي كشور گزارشات مبني بر عدم وجود مدركي عليه فالون گونگ(فالون دافا) دريافت شد، لوئو گان بخشنامهي شمارهي 555 با عنوان ”اخطاريه جهت آغاز بررسي فالون گونگ(فالون دافا)“ را از ادارهي اول وزارت امنيت عمومي (كه ادارهي امنيت سياسي نيز ناميده ميشود) صادر كرد. او در ابتدا فالون گونگ(فالون دافا) را به عنوان يك ”فرقهي شيطاني“ مورد اتهام قرار داد و سپس به تمامي ادارات پليس همه جاي كشور فرماني داد تا بطور منظم فالون گونگ(فالون دافا) را تحت پيگرد قرار داده و در اين كار از افراد مخفي و لباس شخصي براي جمع آوري مدارك استفاده كنند. اين بررسيها نيز مدركي دال بر محكوميت فالون گونگ(فالون دافا) ارائه نكرد.
قبل از آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، اين نهاد پليد و شيطاني بتواند سرکوب فالون گونگ(فالون دافا) را آغاز کند، بايد فردي را مييافت كه مكانيزم عمل سركوب را آغاز نمايد. چگونگي اتخاذ اين عمل توسط رئيس حزب کمونيست چين (ح ک چ) از حساسيت بالايي برخوردار بود. به عنوان يك فرد، رئيس حزب داراي هر دو خصلت خوبي و زشتي بود - دو وجه متضاد موجود در فطرت انسان. اگر او از بُعد نيك خود پيروي ميكرد، ميبايست كه غليان فطري حزب را بطور موقت فرو مينشاند؛ اگر به بُعد پليد آن عمل ميكرد، طبيعت و فطرت شيطاني حزب به طور كامل هويدا ميشد.
در جريان جنبشهاي خواستار دمكراسي دانشجويي در سال 1989، جائو زيانگ (Zhao Ziyang) كه در آن زمان دبير كل كميتهي مركزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) بود قصد سركوب كردن دانشجويان را نداشت. هشت نفر ديگر از مقامات رده بالاي حزب در امر سركوب دانشجويان اصرار ورزيدند. دنگ شيائوپينگ در آن زمان گفت: ”ما دويست هزار نفر را در مقابل 20 سال ثبات حكومت ميكشيم.“ 20 سال ثبات در حقيقت به معني 20 سال حكومت حزب کمونيست چين (ح ک چ) بود. اين عقيده با ذات خودكامهي حكچ تطابق داشت بنابرين توسط حكچ پذيرفته شد.
در برخورد با قضيهي فالون گونگ(فالون دافا) از ميان هفت عضو دائم كميتهي مركزي حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، جيانگ زمين تنها كسي بود كه تأكيد زيادي بر سركوبكردن داشت. بهانهاي كه او براي اين كار تراشيد ”نجات حزب و كشور“ بود. با اين كار او بر نقطهي حساس حزب انگشت گذاشت و حزب را به مبارزه تحريك نمود. تلاش جيانگ زمين براي حفظ قدرت شخصياش و تلاش حكچ براي حفظ ديكتاتوري و حكومت تك حزبياش در اينجا هم راستا و متحد گرديد.
در عصر روز نوزدهم جولاي 1999، كنفرانسي توسط مقامات بلند پايهي حكچ به رياست جيانگ زمين تشكيل شد. او با استفاده از قدرت سياسياش قانون را زير پا گذاشته، شخصاً به افكار اعضاء جهت داد و تصميم بر آغاز يك سركوبي و مبارزهي همه جانبه عليه فالون گونگ اتخاذ كرد. او فالون گونگ(فالون دافا) را به نام دولت چين ممنوع اعلام كرده و عامهي مردم را فريب داد. حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، دولت چين و مكانيزم خشن تحت كنترل حزب همگي در يك سركوبي همه جانبه و تمام عيار عليه ميليونها تمرين کنندهي بيگناه فالون گونگ(فالون دافا) به كار گرفته شدند.
اگر در آن زمان دبير كل حزب کمونيست چين (ح ک چ) هر كس ديگري بجز جيانگ زمين بود، سركوبي فالون گونگ(فالون دافا) صورت نميگرفت. در اين مورد خاص ميتوانيم بگوييم كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) از جيانگ زمين بهره برد.
از طرف ديگر اگر حزب کمونيست چين (ح ک چ) چنان جرايم و ستمهايي را بواسطهي ذات رذل، پست و وحشي خود مرتكب نشده بود هرگز فالون گونگ(فالون دافا) را تهديدي عليه خود نميدانست. بدون نظارت و كنترل همهجانبهاي كه حكچ بر تمامي بخشهاي جامعه اعمال ميكرد، نقشهي جيانگ زمين براي سركوب فالون گونگ(فالون دافا) نميتوانست از برنامهريزي منظم، پشتيباني مالي و تبليغي، و هواداري ديپلماتها و پرسنل، تجهيزات، هماهنگي زندانها، پليس، دپارتمان امنيت ملي، ارتش، پشتيبانيهاي تحت نام مجامع مذهبي، علمي و تكنولوژي، احزاب دموكراتيك، اتحاديهي كارگري، كميتههاي جوانان، جامعهي زنان و غيره برخوردار گردد.
ت- چگونگي استفادهي جيانگ زمين از حزب کمونيست چين (ح ک چ) در آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا)
جيانگ زمين با سوء استفاده از اصول سازماندهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) مبني بر اينكه ”تمامي اعضاي حزب بايد تابع كميتهي مركزي باشند“ نظام كنترلي حزب کمونيست چين (ح ک چ) را با هدف آزار و شكنجهي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) به خدمت گرفت. ابزارهاي كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) عبارتند از ارتش، رسانهها، کارکنان امنيت اجتماعي، پليس، پليس نيروهاي مسلح، نيروهاي امنيت كشوري، سيستم قضايي، كنگره ملي مردمي، ديپلماتها و گروههاي مذهبي شياد و دروغين. تمامي اعضاي پليس نيروهاي مسلح تحت نظارت و كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) در دستگيري و آدمرباييهاي لازم براي مبارزه با تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) شركت كردند. رسانههاي چين نيز با ابزارهاي دروغ پراكني خود فالون گونگ(فالون دافا) را مورد حمله قرار دادند. نظام امنيت كشوري نيز تحت نفوذ شخص جيانگ زمين به جمعآوري و ارائه اطلاعات، دروغ پراكني و وارونه جلوه دادن حقايق ميپرداخت. كنگرهي ملي مردمي و سيستم قضايي نيز تمهيدات قانوني را مهيا كرده و با توجيههاي قانوني جرايم جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) را موجه جلوه داده و مردم را در تمامي سطوح اجتماعي فريب ميدادند. آنها از خود ابزاري براي حفاظت و حمايت از جيانگ زمين ساخته بودند. در عين حال سيستم ديپلماتيك نيز با دروغ پراكني در مجامع بينالمللي و اغفال دولتهاي خارجي و مقامات ارشد و رسانههاي بينالمللي با ايجاد انگيزههاي سياسي و اقتصادي به گونهاي عمل كرد كه آنان در مقابل آزار و شکنجهي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) سكوت كنند.
در خلال كار كنفرانس كميتهي مركزي كه دستور سركوب تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) از آن صادر شده بود، جيانگ زمين ادعا كرد: ”من باورم نميشود كه حزب كمونيست نتواند فالون گونگ(فالون دافا) را شكست دهد“. در برنامهريزي استراتژي سركوب، سه سياست به كار برده شد: ”خدشه دار كردن آبرو و اعتبار [تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا)]، سوق دادن [آنها] به سمت ورشكستگي مالي و آسيبرساني فيزيكي [به آنها]“. متعاقب آن مبارزات سركوبسازي با تمام قدرت آغاز گرديد.
سوء استفاده از رسانهها در جهت سانسور جريانات خبري
سياست ”وارد آوردن خدشه به آبروي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا)“ وظيفهي رسانهها بود كه خود تحت كنترل مطلق حزب کمونيست چين (ح ک چ) بودند. در روز 22 جولاي 1999 يعني 3 روز پس از شروع مبارزه و دستگيري تمرينکنندگان فالون گونگ در سراسر كشور، رسانههاي خبري تحت كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) يك حملهي تبليغاتي تمام عيار را بر ضد فالون گونگ(فالون دافا) آغاز كردند. براي مثال در اينجا به تلويزيون مركزي چين (CCTV) واقع در پكن ميپردازيم. در طول ماههاي باقي مانده تا پايان سال 1999 اين ايستگاه تلويزيوني روزي 7 ساعت برنامهي از قبل ضبط شده در جهت دروغ پراكني بر ضد فالون گونگ(فالون دافا) پخش ميكرد. توليد كنندههاي اين برنامهها كار خود را با تحريف و دروغ جلوه دادن سخنرانيهاي آقاي لي هنگجي بنيانگذار فالون گونگ(فالون دافا) آغاز كرده و سپس به مواردي تحت نام خودكشي، جنايت و مرگ به علت امتناع از درمانهاي پزشكي پرداختند. آنها هر چه توانستند در جهت لكهدار كردن حيثيت و وارد كردن اتهام به فالون گونگ(فالون دافا) و مؤسس آن انجام دادند.
يكي از بارزترين مواردي كه در تبليغات مورد استفاده قرار گرفت تغيير كلمه ”ندارد“ به ”دارد“ در آنچه آقاي لي هنگجي در يكي از گردهماييهاي عمومي بيان كرده بود است. جمله اين است: ”واقعهاي به نام انفجار كرهي زمين وجود ندارد.“ CCTV اين جمله را به اين صورت تحريف كرد كه: ”انفجار زمين وجود دارد.“ و در پي آن ادعا کردند که فالون گونگ(فالون دافا)، تئوريهاي مربوط به روز قيامت پخش ميکند. ترفندهايي نظير ربط دادن مجرمين عادي به تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نيز از جمله اقداماتي بود كه براي گمراه كردن اذهان عمومي به كار ميرفت. جنايت انجام شده توسط شخصي ديوانه به نام فو ييبين (Fu Yibin) در پكن و خودكشي توسط سم توسط يك متكدي در استان زجيانگ (Zhejiang) هر دو به تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نسبت داده ميشد. در پي اين شايعه پراكنيها، حزب کمونيست چين (ح ک چ) با استفاده از رسانهها به ايجاد تنفر در اذهان فريب خوردهي عامهي مردم نسبت به فالون گونگ(فالون دافا) ميپرداخت تا جنايات رذيلانهي خود را توجيه كرده و از حمايت مردم برخوردار گردد.
بيش از 2000 روزنامه، 1000 مجله و صدها ايستگاه راديويي و تلويزيوني محلي تحت كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) با تمام قدرت شروع به حمله و ضربه زدن به فالون گونگ(فالون دافا) كردند. اين برنامههاي تبليغاتي از طريق خبرگزاري رسمي شينهوآ (Xinhua)، سرويسهاي خبري چين، خبرگزاري H.K چين و ديگر رسانههاي برون مرزي تحت كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) به خارج از مرزهاي چين و كشورهاي ديگر نيز ارسال ميشد. بر اساس يك آمار غير رسمي، در طول 6 ماه بيش از 300،000 عنوان خبري و برنامه در جهت مبارزه با فالون گونگ(فالون دافا) پخش گرديد كه همگي در جهت مسموم كردن ذهن عامهي مردم و فريب آنها بود.
در سفارتخانهها و كنسولگريهاي خارج كشور نيز تعداد زيادي آلبوم، لوح فشرده و جرايد در جهت انتقاد و ”افشاگري“ فالون گونگ(فالون دافا) عرضه شد. ستون مخصوصي در وب سايت وزارت امور خارجه براي انتقاد و ”افشاگري“ فالون گونگ(فالون دافا) قرار داده شد.
علاوه بر اين در اواخر سال 1999 و در زمان اجلاس همكاري اقتصادي كشورهاي آسيايي و حوزهي اقيانوس آرام (APEC) كه در كشور نيوزلند برگزار شد، جيانگ زمين براي خدشهدار كردن وجههي فالون گونگ(فالون دافا) در بين سران كشورهاي ديگر، جزوهها و كتابچههايي را بين سران كشورهاي شركت كننده در اجلاس توزيع كرد. در فرانسه، جيانگ زمين درست بر خلاف آنچه در قانون اساسي اين كشور آمده، فالون گونگ(فالون دافا) را يك فرقهي شيطاني ناميد تا به آبروي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) لطمه وارد كند.
ابرهاي سياه تشويش و تعدي كه كل كشور را در برگرفته بود خبر از فاجعهاي ديگر و انقلاب فرهنگي مجدد ميداد.
يكي از نفرت انگيزترين كارهايي كه انجام شد، واقعهاي به نام ”خودسوزي“ بود كه در ماه ژانويهي سال 2001 به وقوع پيوست و به سرعت و با سرعتي بيسابقه توسط خبرگزاري شينهوآ پخش شد. اين واقعه توسط بسياري از نهادهاي بينالمللي مورد انتقاد قرار گرفت از جمله ارگان غير دولتي آژانس توسعه و آموزش بينالمللي سازمان ملل در ژنو كه آن را يك عمل برنامهريزي شده توسط دولت و در جهت فريب مردم معرفي كرد. در طول سؤال و جوابهاي انجام شده يكي از كاركنان تلويزيون اقرار كرد كه بعضي از گزارشات پخش شده از CCTV در واقع ساختگي بوده و بعد از واقعه بازسازي شده بودند. در اينجا ذات پليد سركوبكنندگان نمايان ميشود. در اينجا اين سؤال پيش ميآيد كه چگونه ممكن است اين ”مريدان فالون گونگ(فالون دافا) که بدون ترس با مرگ مواجه ميشوند“( کساني که خودسوزي ميکنند) آنقدر منظم و دقيق با مقامات حزب کمونيست چين (ح ک چ) هماهنگ شده باشند كه آنها بتوانند چنين تصاويري را گرفته باشند.
خورشيد هرگز زير ابر پنهان نميماند. حزب کمونيست چين (ح ک چ) در كنار دروغ پردازيها و شايعه پراكنيهايش با تمام توان از گسترش اخبار و اطلاعات مربوطه نيز جلوگيري ميكرد. گزارشات برون مرزي مربوط به فعاليتهاي فالون گونگ(فالون دافا) را در نطفه خفه كرد و از گسترش اخبار مربوط به دفاعيات تمرينکنندگان آن جلوگيري ميكرد. تماميكتابها و مدارك مربوط به فالون گونگ(فالون دافا) بدون استثناء از بين برده شد. اقدامات شديد امنيتي در جهت جلوگيري از موفقيت تلاشهاي خبرگزاريهاي خارجي در جهت مصاحبه با تمرينکنندگان فالون گونگ در چين اتخاذ گرديد، اقداماتي از قبيل بيرون كردن روزنامهنگاران از كشور، تحت فشار گذاشتن خبرگزاريهاي خارجي و اجبار آنها به سكوت با توسل به تهديد و ممنوعيت ادامهي كارشان در چين.
زماني كه تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) اقدام به تلاش براي ارسال حقايق و مدارك دال بر سركوب غيرانساني مقامات چين به خارج از كشور را آغاز كردند، حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز اقدامات بسيار خشن و ظالمانهاي را در جهت كنترل آنان آغاز كرد. خانم لي يانهوآ (Li Yanhua) اهل شهر داشيچيان (Dashiqian) واقع در استان ليانينگ (Lianing) كه حدود 60 سال سن داشت و در تاريخ اول فوريه سال 2001 در حال تحويل مدارك و اطلاعات در مورد آزار و شكنجهي فالون گونگ(فالون دافا) بود كه توسط پليس دستگير شد و سپس زير كتك كشته شد. پليس براي سرپوش گذاشتن روي اين جنايت اينگونه عنوان كرد كه او در اثر ”مسحور شدن توسط فالون گونگ(فالون دافا)“ مرده است.
در دانشگاه تسينگهوآ (Tsinghua) به تنهايي بيش از 12 استاد و دانشجو به علت توزيع مطالب مربوط به فالون گونگ(فالون دافا) به حبسهاي طولاني محكوم شدند. پس از فاش کردن خبر تجاوز به خانم وي شينگيان (Wei Xingyan) در زندان، يك دانشجوي تمرينکنندهي فالون گونگ(فالون دافا) دانشگاه چونگچينگ (Chongqing) و هفت تمرينکنندهي ديگر شهر چونگچينگ به زندانهاي بلند مدت محكوم شدند.
اعمال جريمه و جستجو و غارت منازل بدون هيچ رويهي قانوني
عُمال حزب کمونيست چين (ح ک چ) سياستي را در كل كشور اتخاذ كردند كه آن ”ورشكست كردن [تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا)]“ بود. در مدت 5 سال از شروع سركوب، صدها هزار تمرينکنندهي فالون گونگ(فالون دافا) به جريمههاي نقدي سنگين از هزاران تا دهها هزار يوان محكوم شدهاند. اين اقدامات همه در جهت وارد كردن خسارات مالي سنگين به آنان انجام گرفته است. بدون هيچ گونه توجيهي، دولتهاي محلي، اماكن كاري، كلانتريها و ادارات امنيت عمومي جريمههاي دلخواه خود را بر آنان تحميل كردهاند. به آناني كه اموالشان ضبط شده يا جريمه كردهاند هيچگونه رسيدي داده نشده و هيچ قسمت از قانون در مورد آن صدق نكرده است. براي اين كار هيچ رويهي قانوني وجود ندارد.
جستجوي خانهها و غارت آنها از ديگر شكلهاي دزدي و تهديد تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) است. آنهايي كه بر اعتقادشان پا فشاري ميكردند منازلشان وقت و بي وقت توسط پليس بدون حكم تفتيش مورد بازرسي قرار گرفته و پول نقد و اشياء قيمتيشان بدون هيچ توجيه قانوني مصادره شده است. در مناطق خارج از شهر حتي از آذوقهي غذايي و غلات آنان چشمپوشي نکردهاند. هيچ يك از اقلام مصادره شده از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در جايي ثبت نگرديده و هيچ رسيدي در مقابل آن صادر نگرديده است. معمولاً كساني كه اموال را ضبط ميكنند آنها را براي خود نگه ميدارند.
در عين حال تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) با خطر بيكار شدن نيز روبه رو هستند. در مناطق خارج از شهر روستاييان به مصادرهي زمينهايشان تهديد شدهاند. حزب کمونيست چين (ح ک چ) حتي افراد سالمند بازنشسته را نيز مستثني نكرده، مقرري ماهيانهشان قطع شده و دولت آنها را از محل سكونتشان اخراج كرده است. اموال برخي از تمرينکنندگان كه در كار تجارت هستند مصادره گرديده و حسابهاي بانكيشان مسدود شده است.
در ادامهي اين سياستها، حزب کمونيست چين (ح ک چ) سياست ”تنبيه براي همه“ را اتخاذ كرده است. بدين معني كه اگر در هرگونه محل كاري اعم از تجاري يا دولتي، تمرينکنندهي فالون گونگ(فالون دافا) پيدا شود، مديران و كاركنان آن واحد همگي تنبيه گرديده و از دريافت مزاياي شغلي و ارتقاء محروم ميگردند. هدف از اين كار ايجاد تنفر از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در جامعه است. خانواده و اقوام شخص تمرينکنندهي فالون گونگ نيز در معرض تهديد هستند. تهديد به از دست دادن كارشان، بيرون كردن فرزندشان از مدرسه و اخراج از محل سكونتشان. هدف تمامي اين كارها يكي است: قطع كردن تمامي منابع درآمد براي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در جهت اجبار آنها به تسليم و دست كشيدن از اعتقادشان.
اعمال شكنجههاي سخت و كشتار وحشيانه
سياست كثيف ”وارد آوردن صدمات جسمي به تمرينکنندگان فالون گونگ“ اساساً توسط پليس، دادستاني [11] و دادگاه چين به اجرا گذارده شده است. بر اساس آمار جمع آوري شده توسط سايت اينترنتي Clearwisdom، حداقل در پنج سال اخير 1143 نفر از تمرينکنندگان فالون گونگ در اثر آزار و شكنجه جان سپردهاند. اين تعداد مرگ و مير در30 استان، مناطق مستقل و مناطق شهرداري تحت رهبري دولت مركزي اتفاق افتاده است. تا ماه اكتبر 2004 استانهايي كه بيشتر تعداد كشته را داشته اند عبارتند از، هيلانگ جيانگ (Heilongjiang)، جيلين (Jilin)، ليائونينگ (Liaoning)، هبي (Hebei)، شاندونگ (Shandong)، سيچوان (Sichuan) و هوبي (Hubei). كم سن و سالترين شخص كشته شده 10 ماهه و مسنترين شخص 82 ساله بودهاند. 3/51 درصد كشتهشدگان را زنان و از اين تعداد 8/38 درصد بالاي 50 سال بودهاند. مقامات حزب کمونيست چين (ح ک چ) بطور غير علني اعتراف كردهاند كه تعداد كشتهشدگان تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) بيش از اينها بوده است.
شكنجههاي وحشيانهي انجام گرفته بروي تمرينکنندگان فالون گونگ بسيار متنوع هستند. كتك زدن، شلاق زدن، شكنجه با شوك الكتريكي، قرار دادن شخص در سرماي شديد در حد يخ زدن، بستن با طناب، دستبند و پا بند زدن براي مدت طولاني، سوزاندن با شعله آتش، آتش سيگار و آهن داغ، دستبند زدن و آويزان كردن، اجبار به ايستادن يا زانو زدن براي مدت طولاني، كتك زدن با چوب ني يا كابل، سوء استفادهي جنسي و تجاوز به عنف تنها بخشي از اين شكنجهها را تشكيل ميدهد. در اكتبر سال 2000 زندانبانان زندان ماسانجييا (Masanjia) هجده زن تمرينکنندهي فالون گونگ را مجبور به در آوردن لباسها بطور كامل كرده و آنها را به درون سلولهاي زندان مردها انداختند تا به آنها تجاوز كنند. تمامي اين جرايم به طور كامل ثبت گرديده و ليستهاي بيشماري را تشكيل دادهاند.
يكي ديگر از انواع معمول شكنجههاي غير انسانيِ مورد استفاده روش ”روان درماني“ است. افراد نرمال، عاقل و برخوردار از سلامتي كامل را به طور غير قانوني در اتاقكهاي مجهز به تجهيزات روان درماني محبوس كرده و به آنها داروهاي ناشناختهاي تزريق ميكنند كه به روي سيستم مركزي اعصاب اثر تخريبي دارد. در اثر اين داروها بعضي از اين تمرينکنندگان به طور ناحيهاي و يا كامل فلج گرديدهاند. بعضي بينايي دو چشم و يا شنوايي هر دو گوش خود را از دست دادهاند. در بعضي ديگر عضلات و يا اعضاي داخلي بدن تخريب گرديده است. بعضي ديگر حافظهي خود را به طور كامل از دست داده و عقبافتادهي ذهني شدهاند. به اعضاي داخلي بدن بعضي از آنها شديداً جراحت وارد آوردهاند. بعضي به طور كامل مشاعر خود را از دست دادهاند و بعضي ديگر مدت كوتاهي بعد از تزريق مردهاند.
آمار نشان ميدهد كه موارد شكنجهي رواني در مورد تمرينکنندگان فالون گونگ در 23 استان از 33 استان، مناطق مستقل، مناطق شهرداري تحت نظارت دولت مركزي چين انجام ميگيرد. حداقل يكصد محل مجهز به تجهيزات آزار رواني در استانها، شهرها، روستاها و يا مناطق به كار گرفته ميشوند. بر اساس پراكندگي منظم اين مراكز در جاهاي مختلف كشور ميتوان چنين نتيجهگيري كرد كه استفاده از داروهاي رواني بر روي تمرينکنندگان فالون گونگ يك نقشهي از قبل برنامهريزي شده، منظم و به دستور مقامات بالاست. حداقل هزار نفر از تمرينکنندگان كه از سلامت كامل برخوردار بودهاند به اين مراكز فرستاده شدهاند و به وسيلهي تجهيزات و داروها تحت آزار قرار گرفتهاند، بسياري از آنها بهزور مورد تزريق قرار گرفته و يا مجبور به خوردن داروهايي شدهاند كه به روي سيستم عصبيشان تأثير مخرب داشته است. اين تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نيز با طناب بسته شده و تحت شكنجه و شوك الكتريكي قرار گرفتهاند. حداقل 15 نفر از آنها در اثر استفادهي بيش از حد از اين داروها فوت كردهاند.
ادارهي 610 همچون اختاپوس نظام قضايي را دربرگرفته
در تاريخ هفتم ژوئن سال 1999، جيانگ زمين تهمت و افتراهاي بيپايه و اساس خود را در جلسهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) به فالون گونگ(فالون دافا) وارد كرد. او موضوع فالون گونگ(فالون دافا) را به عنوان يك مبارزهي تبليغاتي مطرح كرد و به تمرينکنندگان آن انگ دشمنان سياسي حزب کمونيست چين (ح ک چ) زد و حزب را در جهت مبارزه با آن تحريك كرد و دستور تأسيس ”ادارهي مبارزه با فالون گونگ“ را در كميتهي مركزي صادر كرد. از تاريخ دهم ژوئن كه اين دفتر تأسيس شد، به نام ”ادارهي 610“ معروف گرديد. پس از آن، ادارهي 610 در سرتاسر كشور و در سطوح مختلف دولت از بالاترين رده تا پايينترين آن تأسيس گرديد تا منحصراً در زمينهي سركوب فالون گونگ(فالون دافا) فعاليت كند. كميتهي سياسي و قضايي، رسانهها، نهادهاي امنيت اجتماعي، دادستانيها، دادگاهها و نهادهاي امنيت ملي تحت امر رهبري حزب کمونيست چين (ح ک چ) به عنوان جانيان و مزدوران آدم كش ادارهي 610 وارد عمل شدند. ادارهي 610 در ظاهر وظيفهي اطلاعرساني فني به شوراي دولت را دارد ولي در عمل يك نهاد حزبي است كه ميتواند بدون هيچگونه محدوديت قانوني و يا سياسي پا را از چهار چوب قوانين دولت چين فراتر بگذارد. اين نهاد يك سازمان مستقل و كاملاً قدرتمند و چيزي شبيه گشتاپو در زمان آلمان نازي است كه از اختياراتي به مراتب فراتر از قوانين قانوني و قضايي برخوردار است و هر آنچه از منابع كشور را كه لازم بداند مورد استفاده قرار ميدهد. در تاريخ 22 جولاي 1999 پس از صدور فرمان سركوبي توسط جيانگ زمين، خبرگزاري شينهوآ صحبتهاي برخي از افراد مسئول در وزارت حکومتي مرکزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) و وزارت تبليغات مرکزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) را پخش كرد كه در آن فالون گونگ(فالون دافا) را محكوم ميكردند و از اين طريق آزار آنها توسط جيانگ زمين را حمايت ميكردند. تمامي اين موارد با هماهنگي اكيد حزب کمونيست چين (ح ک چ) انجام شده بود تا قصد پليد جيانگ زمين جامهي عمل بپوشد.
در جريان بسياري از اين موارد ثابت شد كه هيچ يك از ادارات امنيت عمومي، دادستانيها و دادگاهها قدرت تصميم گيري در مورد فالون گونگ(فالون دافا) را ندارند و بايد از ادارهي 610 كسب تكليف كنند. زماني كه خانوادهي بسياري از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) كه دستگير و زنداني شده و يا تحت شكنجه قرار گرفته و يا فوت كرده بودند به امنيت عمومي و دادستانيها شكايت بردند به آنها گفته شد كه تمام تصميمگيريها در ادارهي 610 انجام ميگيرد.
با اين همه، وجود ادارهي 610 از بيخ و بن غير قانوني بود. زمانيكه به نهادهاي تحت نظام حزب کمونيست چين (ح ک چ) فرمان ميداد، اين فرمانها معمولاً كتبي نبودند و تنها به صورت شفاهي صادر ميگشتند. علاوه بر اين چنين شرط كرده بودند كه تمام كساني كه فرامين را دريافت ميكردند حق ضبط صدا يا تصوير و يا يادداشت كردن آن را نداشتند.
استفاده از اينگونه ابزار فشار به طور موقت و اِعمال ديكتاتوري، ترفندي بود كه حزب بارها تكرار كرده بود و به هيچ عنوان در چارچوب قانون نميگنجيد. در خلال تمام پاكسازيهاي سياسي گذشته، حزب همواره از ترفندهاي موقت و تأسيس نهادهاي موقت مثل تيم مركزي انقلاب فرهنگي سود ميبرد تا بتواند ظلم خود را برتمامي نقاط كشور حاكم كند.
در تمام مدت حكومت طولاني و خودكامهاش، حزب يكي از قويترين نظامهاي شيطاني ايجاد رعب از طريق خشونت، دروغ و سانسور خبري را بنا كرده است. سطح فجايع غير انساني و خدعه و نيرنگ آن از درجهي كاملاً حرفهاي برخوردار است. مقياس و اندازهي آن بيرقيب است. در تماميجنبشهاي سياسي گذشته، حزب به جمعآوري روشهاي منظم و مؤثر براي تنبيه، لطمه زدن و كشتن مردم با ظالمانهترين و فريبكارانهترين روش ممكن مشغول بوده است. در يكي از مواردي كه قبلاً نيز ذكر شد، شوهر در مقابل اذيتهاي دائم پليس تاب نياورد و همسر مهربانش را كشت. اين ميوهي شيطاني حكومت رعب و وحشت حزب کمونيست چين (ح ک چ) است كه كار آن فريب از طريق رسانهها، فشارهاي سياسي، تنبيه براي همه و تهديد بهمنظور منحرف كردن فطرت بشري و ايجاد بغض و نفرت در دلها است.
استفاده از منابع مالي ملي و نظامي براي به انجام رساندن آزار و اذيت
كنترل تمامي نيروهاي نظامي كشور در دست حزب است و اين امر حزب را قادر ساخته تا در هر زمان و به هر نحو كه بخواهد بدون هيچ ترسي مردم را سركوب كند. در سركوبي فالون گونگ(فالون دافا)، جيانگ زمين نه تنها از پليس و پليس شبه نظامي استفاده نمود بلكه نيروهاي مسلح را نيز به طور مستقيم وارد صحنه نمود تا در طول ماههاي جولاي و اوت سال 1999 صدها هزار و يا بلكه ميليونها نفر از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) غير مسلح و بيدفاع را كه از سراسر كشور به سمت پكن به راه افتاده بودند تا در مقابل زورگويي اعتراض كنند سركوب نمايند. سربازان در مكانهاي زيادي در شهر پكن مستقر شدند. تمامي راههاي اصلي به پكن توسط سربازاني كه با اسلحههاي پر به خط شده بودند كنترل ميشد. آنها براي دستگيري تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) كه براي اعتراض به سمت پكن به راه افتاده بودند با پليس همكاري ميكردند. بكارگيري نيروهاي مسلح حزب کمونيست چين (ح ک چ) توسط جيانگ زمين راه را براي يك كشتار خونين هموار ميكرد.
اختيار منابع مالي كه جيانگ زمين از آن به عنوان پشتوانهي مالي براي كشتار فالون گونگ(فالون دافا) استفاده كرد در دست حزب کمونيست چين (ح ک چ) است. يكي از افسران بلند پايهي دپارتمان قضايي استان ليائونينگ (Liaoning) يك بار در كنفرانس تشكيل شده در اردوگاه كار اجباري در همان استان گفت: ”منابع مالي اختصاص داده شده براي مبارزه با فالون گونگ(فالون دافا) از آنچه براي يك جنگ در نظر گرفته ميشود بيشتر است.“
هنوز مشخص نيست كه چه مقدار از منابع اقتصادي كشور كه حاصل تلاش و زحمت مردم است توسط حزب در جهت سركوب و آزار فالون گونگ(فالون دافا) به مصرف رسيده است. با اين همه مبلغ هنگفت اين بودجه را ميتوان به آساني حدس زد. در سال 2001 اطلاعات به دست آمده از درون ادارهي امنيت عمومي حزب نشان داد كه تنها در محل ميدان تيانآنمن، هزينهي صرف شده براي دستگير كردن تمرينكنندگان فالون گونگ چيزي بالغ بر 7/1 تا 5/2 ميليون يوان در روز بوده كه معادل 620 تا 910 ميليون يوان در سال است. در سراسر كشور، از شهرها گرفته تا روستاهاي دور افتاده، از پليس در كلانتريها و ادارات امنيت عمومي گرفته تا كاركنان دفاتر و شعبات ادارهي 610، جيانگ زمين حداقل چند ميليون نفر را براي آزار تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) به خدمت گرفته است. تنها هزينهي حقوق اين افراد بيش از يكصد ميليون يوان در سال است. علاوه بر اين، جيانگ زمين مبالغ هنگفتي را جهت توسعهي اردوگاههاي كار اجباري جهت زندانيكردن تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) و ساختن مراكز شستشوي مغزي و پايگاههاي ديگر هزينه كرد. براي مثال در ماه دسامبر سال 2001، جيانگ زمين مبلغ 2/4 ميليارد يوان را به يكباره براي ساخت مراكز شستشوي مغزي و پايگاههايي براي ”ايجاد دگرگوني“ در تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) اختصاص داد. او همچنين بوسيلهي ايجاد انگيزههاي مالي سعي در ترغيب و تشويق تعداد بيشتري از مردم براي آزار و اذيت تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نمود. در بسياري از مناطق جايزهي دستگيري يك نفر از تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا)، چندين هزار و حتي تا ده هزار يوان نيز تصويب شد. اردوگاه كار اجباري ماسانجيا (Masanjia) واقع در استان ليائونينگ (Liaoning) يكي از مخوفترين مکانها از لحاظ شكنجه و اذيت پيروان فالون گونگ(فالون دافا) است. حزب يكبار مبلغ پنجاه هزار يوان به مدير آن و سيهزار يوان به معاونش به عنوان پاداش پرداخت كرد.
جيانگ زمين، دبيركل اسبق حزب کمونيست چين (ح ک چ) كسي است كه شكنجه و آزار تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) را پيشنهاد كرد و با توطئهچيني فرمان به آغاز آن داد. او براي انجام اين كار از مكانيزم و تواناييهاي حزب کمونيست چين (ح ک چ) بهره گرفت. او مسئول بدون قيد و شرط اين جنايت تاريخي است. با اين حال اگر حزب کمونيست چين (ح ک چ) با مکانيزم خشونتش که از طريق جنبشهاي سياسي زيادي شکل گرفت نبود، جيانگ زمين قادر به راهاندازي و ادامهي اين آزار و اذيتها نبود.
جيانگ زمين و حزب از يكديگر كمك ميگيرند. آنها مردم را به گمراهي كشيده تا با اصول ”راستي، شفقت و بردباري“ فالون گونگ(فالون دافا) مخالفت كنند و اين همه در جهت منافع يك شخص و يك حزب است. تباني و همدستي اين دو است كه باعث بروز چنين جنايات بزرگي ميشود.
ث- جيانگ زمين باعث پوسيدن حزب كمونيست چين از داخل است
جيانگ زمين تنها از روي انگيزههاي فردي از ذات شيطاني حزب کمونيست چين (ح ک چ) استفاده كرد تا آن را به عنوان ابزاري در جهت آزار همه جانبهي مردم بيگناهي كه به دنبال ”راستي، شفقت و بردباري“ بودند بشوراند. او جنبش كيفري و تنبيهي را بر ضد كساني برپا داشت كه سودمندترين و كمآزارترين افراد براي جامعه و كشور به حساب ميآيند. اينگونه آزارها نهتنها مردم و كشور را به سمت جرم و تباهي سوق ميدهد بلكه مانند تيشهاي است به ريشهي خود حزب.
جيانگ زمين از حزب استفاده کرد تا بهطور بيرحمانهاي تمام روشهاي شيطاني در سراسر جهان را در مواجهه با فالون گونگ(فالون دافا) به كار گيرد. قانون، انسانيت و اخلاق همگي متحمل ضربهي سنگيني شدند كه در اصل اين ضربه باعث سستشدن پايههاي رژيم و قدرت آن ميگردد.
جيانگ زمين تمامي منابع مالي، مادي و انساني را جهت سركوب فالون گونگ(فالون دافا) بكار گرفت كه بار سنگيني به روي دوش كشور و جامعه و فشار عظيمي بر نظام مالي كشور بود. حزب چارهاي به جز ادامهي اين آزارهاي شريرانه براي مدت زماني طولاني نداشته و براي ادامه آن تنها ميتواند به اندوختههاي مردم، ثروت ملي و جذب فريبكارانهي سرمايهگذاري خارجي اتكا كند.
در زمان آزار فالون گونگ(فالون دافا)، حزب و جيانگ زمين به تمامي انواع حيلههاي شنيع و رذيلانه متكي شده و از تمامي ظرفيت خود براي خيانت بهره جستند تا فالون گونگ(فالون دافا) را از پا دربياورند.
جيانگ زمين و حزب از تمامي ابزارهاي تبليغاتي و دروغ پراكني براي خرابكردن وجههي فالون گونگ(فالون دافا) استفاده كردند تا بهانهاي براي آزار و سركوب آنها داشته باشند. با اين همه هيچ دروغي نيست كه تا ابد بماند. زماني كه در نهايت دروغهايشان نقش بر آب شود نقشههاي آزار و سركوبشان شكست بخورد، ديگر روشهاي دروغپراكني و تبليغاتيشان كاري از پيش نخواهد برد. حزب اعتبار خود را از دست داده و ديگر جايي در قلب مردم نخواهد داشت.
در ابتداي سركوب فالون گونگ(فالون دافا) در سال 1999، جيانگ زمين قصد داشت تا مسئلهي فالون گونگ(فالون دافا) را در مدت سه ماه حل ميكند. به نظر ميرسد كه حزب قدرت فالون گونگ(فالون دافا) و نيروي سنت و اعتقادات را دست كم گرفته بود. از روزگار باستان هميشه اينگونه بوده كه باطل نتوانسته حق را از بين ببرد و هنوز هم نميتواند محبت و مهرباني را از قلب مردم ريشهكن كند. پنج سال از آن زمان گذشته است. فالون گونگ(فالون دافا) هنوز نيز فالون گونگ(فالون دافا) است. علاوه بر آن فالون گونگ(فالون دافا) بهطور وسيعي به بسياري از كشورهاي جهان راه يافته است. جيانگ زمين و حزب در اين نبرد بين حق و باطل بشدت شكست خوردهاند و ذات پليد، ظالم و رذلشان كاملاً آشكار شده است. جيانگ زمين بدنام در حال حاضر مظان بسياري از اتهامات چه در داخل و چه خارج كشورش است و دادگاههاي بسياري را كه خواستار آوردن او به ميز محاكمه هستند پيش رو دارد.
حزب اساساً قصد داشت تا با استفاده از سركوب، ظلم خود را منسجم كند، حال آنكه به جاي ”تقويت بنيهي خود“ باعث هدر رفتن انرژي خود شد. اكنون نيز براي به خود آمدن بسيار دير شده است. حزب اكنون مانند يك درخت خشك و پوسيده است كه با يك باد شديد فرو ميافتد. هر گونه خيال باطلي درجهت نجات حزب کمونيست چين (ح ک چ) بر خلاف روند تاريخ است. اين تلاش نهتنها بيهوده مينمايد بلكه باعث نابودي آيندهي كساني كه در جهت عملي شدن آن قدم بردارند خواهد شد.
نتيجهگيري
دبير كل اسبق حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، جيانگ زمين كسي بود كه آزار و اذيت خبيثانهي فالون گونگ(فالون دافا) را توطئهچيني و عملي ساخت. جيانگ زمين از تمامي قدرت، جايگاه، روشهاي تنبيهي و مكانيزمهاي حزب براي راهاندازي جنبشهاي سياسي در جهت آغاز آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا) استفاده كرد. او مسئوليت كامل اين جنايت تاريخي را به دوش ميكشد. از طرف ديگر، اگر حزب کمونيست چين (ح ک چ) وجود نداشت، جيانگ زمين به تنهايي قادر به آغاز و رهبري اين اعمال رذيلانه نبود. حزب کمونيست چين (ح ک چ) از اولين روز پيدايش خود در مقابل درستكاري و نيكي موضع گرفت. با سركوبي به عنوان ابزار و آزار و اذيت به عنوان تخصص، حزب کمونيست چين (ح ک چ) حكومت خود را پايهريزي كرد، حكومتي بر پايهي كنترل افكار و سوق دادن آنها به سمت يك حزب مركزي. حزب کمونيست چين (ح ک چ) بر اساس فطرتش مخالف ”راستي، شفقت و بردباري“ است و فالون گونگ(فالون دافا) را دشمن خود ميداند. به همين علت هم سركوب و آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا) امري اجتناب ناپذير است. جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) با حملهي خود به ”راستي، شفقت و بردباري“ زمينه را براي رشد دروغ، خباثت، شرارت و فساد فراهم كردند. حاصل اين كار نزول گستردهي معيارهاي اخلاقي در سراسر سرزمين چين بود كه تمامي مردم را تحت تأثير قرار داد.
تباني بين حزب کمونيست چين (ح ک چ) و جيانگ زمين سرنوشت آن دو را به هم گره زده است. فالون گونگ(فالون دافا) در حال حاضر در حال كشيدن جيانگ زمين به دادگاه است. روزي كه او به دادگاه برده شود سرنوشت حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز به خودي خود روشن است.
اصول الهي هرگز تحمل آزار و اذيت غير انساني انسانهاي خوبي را كه به دنبال ”راستي، شفقت و بردباري“ هستند ندارد. اعمال شيطاني جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز درسي آموزنده و ابدي براي بشريت خواهد بود.
تباني جيانگ زِمين و حزب کمونيست چين براي آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا)
مقدمه
خانم جانگ فوجن (Zhang Fuzhen)، حدود 38 ساله، كارمند پارك شيانهه (Xianhe) شهر پينگدو (Pingdu) واقع در استان شاندونگ چين بود. او در ماه نوامبر 2000 جهت استيناف فالون گونگ(فالون دافا) به پكن رفت و چندي بعد توسط مقامات ربوده شد. بر اساس گفتهي افرادي كه شاهدان ماجرا بودهاند، پليس او را مورد شكنجه و تمسخر قرار داد، او را لخت كرده و سر او را تراشيد. چهار دست و پاي او را باز كرده و به تخت بستند و او مجبور بود كه قضاي حاجت خود را بروي همان تخت انجام دهد. بعدها پليس زهري ناشناخته به او تزريق كرد. پس از اين تزريق، جانگ به چنان درد مهلكي دچار شد كه مشاعرش را از دست داد. او با درد دست و پنجه نرم كرد تا در آخر مرد. تمامي اين جريانات را مقامات ادارهي محلي 610 شاهد بودند. (برگرفته از گزارش 23 جولاي 2004 سايت اينترنتي Clearwisdom [1])
خانم يانگ ليرونگ (Yang lirong)، 38 ساله از اهالي خيابان بيمن (Beimen)، شهر دينگجو (Dingzhou)، استان هبي (Hebei) بود. خانوادهي او اغلب توسط پليس مورد آزار و اذيت قرار ميگرفت چرا كه او فالون گونگ(فالون دافا) را تمرين ميکرد. در هشتم فوريهي سال 2002 پس از يك حملهي شبانهي پليس به خانهشان، شوهر خانم يانگ كه رانندهي ادارهي استاندارد و هواشناسي بود احساس كرد كه ممكن است شغلش را از دست بدهد. او قدرت تحمل فشار زيادي را كه مقامات محلي به او وارد ميكردند نداشت. صبح روز بعد پس از اينكه والدين پيرش در ساعات اوليه صبح از خانه خارج شدند همسرش را حلق آويز كرد. يانگ ليرونگ با بيرحمي تمام كشته شد و از او يك پسر 10 ساله به جاي ماند، بلافاصله شوهرش مورد را به مقامات اطلاع داد. پليس با عجله به صحنه رفت تا جنازه او را كه هنوز گرم بود جهت اتوپسي (كالبد شكافي) به مركز ببرد. آنها تحت عنوان اتوپسي بسياري از اعضاي دروني بدن او را خارج كردند در حالي كه اين اعضا همچنان گرم بوده و خون از آنها جاري بود. يكي از كاركنان ادارهي سري دينگجو (Dingzhou) گفت : ”اين كار درواقع اتوپسي نيست بلكه جداسازي اعضاي زنده جهت پيوند اعضاست“ (برگرفته از گزارش 25 سپتامبر 2004 از سايت اينترنتي Clearwisdom [2])
در اردوگاه كار اجباري وانجيا (Wanjia) واقع در استان هيلانگجيانگ (Heilongjiang) يك زن باردار كه 7 ماهه حامله بود از تيركي آويخته شد. هر دو دست او را با طناب كلفتي بسته و طناب را از قرقرههايي كه به تيرك وصل شده بود رد كردند. چهار پايه زير پاي زن را كشيده و او در بين زمين و آسمان آويزان شد. اين تيرك 3 تا 4 متر از زمين فاصله داشت. طناب از درون قرقره رد شده و به دست يك زندانبان داده شده بود. وقتي كه زندانبان طناب را ميكشيد، زن بالا رفته و آويزان ميشد و وقتي به بالا ميرسيد زندانبان طناب را رها كرده و زن محكم به زمين ميخورد. اين زن آنقدر شكنجه داده شد تا بچهاش از بين رفت. ظالمانهتر آن بود كه شوهرش را مجبور كردند تا شاهد اين شكنجه باشد. (برگرفته از گزارش پانزدهم نوامبر سال 2004 در سايت مينگهويي (Minghui) و مصاحبه با خانم وانگ يوجي (Wang Yuzhi) كه مدت 100 روز در اردوگاه كار اجباري وانجيا شكنجه شد.)[3]
چنين فجايع تكاندهندهاي نه در چين قديم بلكه در چين مدرن امروزي اتفاق افتاده است. اينها تنها نمونهاي از شكنجهها و اعدامهاي بيشماري بود كه بر سر تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در طول 5 سال آزار و شکنجهي مستمر آمد.
از زماني كه چين در دههي 70 اصلاحات خود را آغاز كرد، حكچ همواره سعي در ايجاد يك وجههي مثبت ليبرال داشت. با اين وجود، اعدامها و شكنجههاي وسيع و بياساس و ظالمانهاي كه بر سر پيروان فالون گونگ(فالون دافا) آمد باعث شد تا مجامع بينالمللي بار ديگر چهرهي واقعي و مخوف حزب کمونيست چين (ح ک چ) را شاهد باشند و از طرف ديگر برگ سياه و ننگين ديگري به پروندهي نقض حقوق بشر توسط اين حزب اضافه گردد. عمدهي جمعيت كشور چين با اين خيال واهي كه حزب كمونيست در حال پيشرفت و توسعه است به فساد پليس اين كشور و عدم پايبندي به اصول اخلاقي و زورگويي نشأت گرفته از نظام قضايي و اجرايي آن عادت كردهاند. ولي از جهت ديگر، آزار و شکنجهي برنامهريزي شده و ظالمانهي پيروان فالون گونگ(فالون دافا) چنان در تمامي سطوح جامعه و در بين افراد مختلف مشهود است كه همگان آشكارا به نقض حقوق بشر توسط اين حزب اذعان دارند. بسياري از مردم هنوز از آزار و شکنجهي ستمگرانه و وسيعي كه در اين كشور صورت ميگيرد حيرتزدهاند و باورشان نميشود كه حكومت بتواند تا اين حد ظالم باشد. نظم و آرامش 20 سال پيش پس از هرج و مرج ناشي از انقلاب فرهنگي شكل گرفت. ولي چرا پس از اين مدت طولاني جامعهي چين دوباره شاهد چنين كابوسهايي شده است؟ چرا فالون گونگ(فالون دافا) كه طلايهدار اصول ”درستكاري، شفقت و بردباري“ است و در 60 كشور مختلف در سراسر جهان جاري است تنها در چين است كه سركوب ميشود نه در هيچ كشور ديگري؟ رابطهي بين جيانگ زمين و حزب كمونيست در اين آزار و شکنجه چيست؟
جيانگ زمين فاقد توانايي و استحكام شخصيت اخلاقي است. او بدون ماشين ايجاد خشونت خود كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) بوده و خود بر پايهي جلادي و دروغ ساخته شده هرگز قادر به انجام چنين نسلكشي كه در سراسر چين جاري است و حتي به خارج مرزهاي اين كشور نيز كشيده شده، نميبود. به همين ترتيب حزب کمونيست چين (ح ک چ) به آساني به مبارزه با جريان گرايشات تاريخي و محيط ساخته شده توسط اصلاحات اقتصادي اخير حزب کمونيست چين (ح ک چ) و تلاشهاي آن براي اتصال به جهان نرفته است؛ تنها يك ديكتاتور خودكامه مثل جيانگ زمين ميتوانست وقوع اين امر را امکانپذير ساخته باشد. تباني و رزونانس بين جيانگ زمين و روح شيطاني حزب كمونيست است كه به ظلم و كشتار در چنين سطح وسيعي منجر گرديده است. درست شبيه بازآوايي بين صدا و لرزش خفيف تجهيزات يك كوهنورد با تودهي عظيم انباشت برف در كوهستان كه ميتواند نهايتاً به بهمن منجر شده و بسيار مخرب باشد.
الف- پيشينههاي مشابه ميتواند حس بحرانطلبي مشابهي در بر داشته باشد
جيانگ زمين در سال پر آشوب 1926 متولد شد. درست مثل حزب کمونيست چين (ح ک چ) كه سعي در مخفي كردن گذشته جنايتكار خود دارد، جيانگ زمين نيز گذشتهي خود به عنوان يك خائن به كشور را پنهان ساخته است.
در همان سالي كه جيانگ زمين 17 ساله شد، جنگ ضد فاشيسم در همه جاي جهان ادامه داشت. زماني كه جوانان وطنپرست براي دفاع از كشورشان در مقابل ژاپن به جبهه ميرفتند، جيانگ زمين در سال 1942 ادامه تحصيل در دانشگاه مركزي را كه توسط رژيم دست نشاندهي وانگ جينگوي (Wang Jingwei) در نانجينگ (Nanjing) تحت كنترل ژاپن تأسيس شده بود انتخاب كرد. بررسيهاي انجام شده بر اساس منابع مختلف نشان ميدهد كه دليل واقعي اين بود که پدر جيانگ زمين كه جيانگ شيجون (Jiang Shijun) نام داشت زماني يكي از افسران عاليرتبه ادارهي تبليغات ضد چين متعلق به ارتش ژاپن در زمان اشغال و غارت استان جيانگسو (Jiangsu) توسط ژاپن بوده است. جيانگ شيجون به راستي يك خائن به كشور چين بود.
از لحاظ خيانت و وطنستيزي، جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) شبيه همديگر هستند؛ آنها به قدري نسبت به مردم چين بياحسـاس و بيرحم هستند كه جرأت ميکنند بدون تحقيق در موردشان آنها را بيگناه و بيتقصير بكشند.
جيانگ زمين به خاطر نفوذ به حزب کمونيست چين (ح ک چ) و ارتقاء مقام و ثـروت خود پس از آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ) در جنگهاي داخلي پيروز شد، به دروغ ادعا كرد كه او توسط عمويش بنام جيانگ شانگچينگ (Jiang Shangqing) كه در دوران نوجواني به حزب کمونيست چين (ح ک چ) پيوسته و بعدها توسط راهزنان به ضرب گلوله كشته شده بود بزرگ شد. بواسطهي تاريخچهي خانوادگي دروغيني كه براي خود جعل كرد توانست تنها در مدت چند سال از مقام يك افسر دونپايه به جانشيني وزير صنعت الكترونيك برسد. ارتقاء جيانگ به علت تواناييهاي او نبود بلكه بدليل رابطهها و ارتباطات خاص او با مقامات بود. او در زمان صدارتش بعنوان دبير حزب کمونيست چين (ح ک چ) در شهر شانگهاي از هيچ تلاشي براي نزديك كردن خود به رهبران ارشد حزب کمونيست چين (ح ک چ) مثل لي شياننيان (Li Xiannian) و چن يون (Chen Yun) [4] كه هر ساله به مناسبت جشنوارهي بهار به اين شهر ميآمدند فروگذار نكرد. او حتي به عنوان دبير حزب شهر شانگهاي يكبار ساعتها در برف به انتظار لي شياننيان ايستاد تا خود شخصأ كيك تولد او را به او هديه كند.
كشتار و قتلعام ميدان تيانآنمن در سال 1989 نقطهي عطف ديگري در زندگي جيانگ زمين بود. او با سركوبي و انحلال روزنامهي آزاديخواه پيك اقتصاد جهان (World Economic Herald) و دستگيري رهبر كنگرهي مردمي، وان لي (Wan Li) در خانهاش و حمايت از كشتار ميدان تيانآنمن به مقام دبير كلي حزب کمونيست چين (ح ک چ) رسيد. حتي قبل از كشتار ميدان تيانآنمن، جيانگ زمين طي نامههاي سري كه به دنگ شيائوپينگ نوشته بود خواستار ”اقدام قاطع“ عليه دانشجويان شده بود و خاطر نشان كرده بود كه در غير اينصورت ”هم كشور و هم حزب به خطر خواهد افتاد.“ در 15 سال گذشته، جيانگ تحت نام ”ثبات بعنوان اولويت نخست“ سركوبي و كشتار وسيعي را در مورد گروههاي مسـتقل اتخاذ كرده است.
از سال 1991 كه چين و شوروي متحداً بـررسـي مرزهاي مشترك خود را آغاز كردهاند، جيانگ زمين همواره چپاول و تجاوز به مرزهاي چين توسط روسيهي تزاري و بعدها اتحاد جماهير شوروي را پذيرفته و تمام پيمانهاي ناعادلانهي منعقد شده بين اين دو كشور از زمان پيمان آيگون (Aigun) را به رسميت شناخته است. بيش از يك ميليون كيلومتر مربع از اراضي چين براي هميشه بدست او پيشكش شده است.
جيانگ زمين با پيشينهي دروغين ساختگي كه در آن خود را فرزند يتيم يك شهيد حزب کمونيست چين (ح ک چ) معرفي كرده و پنهان كردن شخصيت واقعي خود به عنوان پسر يك خائن به كشور، انطباق بسيار زيادي با سياست حقه و كلك حزب کمونيست چين (ح ک چ) دارد. او با پشتيبانياش از قتل عام ”چهارم ژوئن“ و سركوب جنبشهاي دمكراتيك و اعتقادات مذهبي، شخصاً از رسم كشتار حزب کمونيست چين (ح ک چ) اقتباس کرده است. درست همانطور كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) تحت فرمان اتحاد جماهير شوروي به عنوان شاخهي خاور دور كمونيسم بينالمللي عمل ميكرده، جيانگ زمين نيز اراضي چين را به آنها ميبخشد و به هويت وطن فروشي حزب کمونيست چين (ح ک چ) جامهي عمل ميپوشاند.
جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) از تاريخچه و خواستگاه مشترك شرمآوري برخوردارند. به همين دليل هر دو شديداً نسبت به قدرت خود احساس ناامني ميكنند.
ب- جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) هر دو به يكاندازه از ”راستي، شفقت، بردباري“ در هراسند
تاريخچهي جنبش كمونيسم بينالملل با خون صدها ميليون انسان نوشته شد. تقريباً تمامي كشورهاي كمونيست دورهاي مشابه دوران سركوبي ضد انقلابيون توسط استالين در اتحاد جماهير شوروي سابق را گذراندهاند. ميليونها و يا بلكه دهها ميليون نفر انسان بيگناه در اين دوران كشته شدهاند.
در دههي 1990، شوروي سابق فرو پاشيد و كشورهاي اروپاي شرقي دستخوش تحولات بسياري شدند. بلوك كمونيست يك شبه نيمي از قلمروي خود را از دست داد. از اين اتفاقات حزب کمونيست چين (ح ک چ) درس گرفت و متوجه شد كه توقف سركوبي و اختناق و آزاد گذاشتن جناح راست براي آزادي بيان ميتواند به نابودي آن منتهي شود. اگر مردم اجازه ميداشتند که نظرات خود را آزادانه بيان كنند، چگونه حزب کمونيست چين (ح ک چ) ميتوانست جنايات و ستمهاي خود را مخفي کند؟ چگونه ميتوانست ايدئولوژي فريبآميزش را توجيه کند؟ اگر اختناق خاتمه داده ميشد و مردم از تهديدات و ترسها آزاد ميشدند آيا آنها جرأت پيدا نميکردند که اعتقاد و سبک زندگياي بجز كمونيست انتخاب کنند؟ در اين صورت حزب كمونيست چگونه ميتوانست پايگاه اجتماعي لازم براي ادامهي حيات خود را حفظ كند؟
حزب کمونيست چين (ح ک چ) بدون توجه به هرگونه تغيير سطحي انجام شده، در عمق تحول نيافته است. پس از كشتار ”چهارم ژوئن“ جيانگ زمين فرياد برآورد كه ”تمام عوامل بيثباتي را در نطفه خفه كنيد.“ او با ذهني مملو از ترس به اين نتيجه رسيد كه هرگز از دروغگويي به مردم دست بر ندارد و سركوب مردم را تا زماني كه كاملاً آنها را بيدفاع كند ادامه دهد.
در همين زمان بود كه فالون گونگ در چين معرفي شد. در ابتدا بسياري آن را نوعي ورزش چيگونگ (Qigong) [5] با خاصيت خارقالعادهاي در حفظ سلامت و تندرستي ميدانستند. بعدها كم كم به اين نتيجه رسيدند كه فالون گونگ(فالون دافا) تنها پنج حركت سادهي ورزشي نيست. در عوض جوهر فالون گونگ(فالون دافا) آموزش مردم برپايهي سه اصل ”راستي، شفقت و بردباري“ براي بهتر شدن بود.
فالون گونگ(فالون دافا) ”راستي، شفقت و بردباري“ را ميآموزد، حزب كمونيست ”دروغگويي، تنفر و مبارزه“ را اشاعه ميدهد
فالون گونگ(فالون دافا) مروج ”راستي“ است كه عبارت است از گفتن حقيقت و عمل صالح. حزب کمونيست چين (ح ک چ) براي شستشوي مغزي مردم به دروغ متوسل ميشود. اگر هر کسي چيزي جز حقيقت نميگفت، عامهي مردم درمييافتند كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) با چاپلوسي اتحاد جماهير شوروي، جنايت، آدم ربايي، سوء استفاده، كشت ترياك، وسيله قرار دادن آرمان مبارزه و ايستادگي در برابر غارت ژاپن و غيره رشد يافت. حزب کمونيست چين (ح ک چ) يك بار به صراحت گفت كه: ”هيچ موفقيت چشمگيري بدون دروغگويي كسب نخواهد شد.“ پس از آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ) قدرت را بدست گرفت شروع به راهاندازي جنبشهاي سياسي كرد كه متحمل بدهكاري بيحد و حساب شد. بنابراين تشويق مردم به درستكاري و صداقت سرنوشت ناگواري براي حكچ به بار ميآورد.
فالون گونگ(فالون دافا) مروج ”شفقت“ است كه به معني مقدم شمردن ديگران و مهرباني با آنها در تمامي شرايط است. حزب کمونيست چين (ح ک چ) همواره اشاعه دهندهي ”مبارزات خونين و سرکوب بيرحمانه“ بوده است. سمبل قهرماني حزب کمونيست چين (ح ک چ) لي فنگ (Lei Feng) در جايي گفت: ”ما بايد با دشمنانمان بيرحمانه رفتار كنيم و در مقابل آنها به سردي زمستان باشيم.“ در حقيقت حزب کمونيست چين (ح ک چ) نه تنها با دشمنانش چنين رفتار ميكرد بلكه با اعضاي خود نيز رفتاري بهتر از اين نداشت. مؤسسان حزب كمونيست، فرماندهان ارشد و مارشالها و حتي وزير كشور بيرحمانه باز جويي شده، ظالمانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با قساوت توسط اعضاي حزب خودشان شكنجه شدهاند. كشتار افرادي كه به آنها ”دشمنان طبقاتي“ اطلاق ميشد آنقدر بيرحمانه بود كه هر كسي با شنيدن آن موي بر تنش راست ميشود. اگر شفقت و مهرباني در جامعه حاكم بود، جنبشهاي بسيار زيادي كه توسط حزب كمونيست آغاز شدند هرگز شكل نميگرفتند.
مطابق بيانيهي حزب كمونيست ”تاريخچهي تمامي جوامع موجود تاكنون تاريخچهي مبارزات طبقاتي بوده است.“ اين نشان دهندهي فهم حزب كمونيست از تاريخ و جهان است. فالون گونگ(فالون دافا) معتقد است كه در صورت رويارويي با درگيري، درون خود را جستجو كرده تا نقطه ضعف خود را بيابيد. اين ديدگاه دروننگر و خويشتنداري كاملاً متضاد فلسفهي مبارزه و حملهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) است.
مبارزه همواره اصليترين ابزار حزب كمونيست براي بدست آوردن قدرت و ادامهي حيات بوده است. حزب كمونيست به فواصل زماني مختلف جنبشهاي سياسي را براي سركوبي گروه خاصي از مردم آغاز كرده تا انرژي از دست رفته خود را بازيافته و ”روحيهي متخاصم انقلابي خود را روحي تازه ببخشد.“ اين روند بر اساس خشونت و دروغ تكرار شده تا ترس را در مردم تقويت كرده و به قدرت حزب حيات بخشد.
از لحاظ ايدئولوژيكي، فلسفهاي كه حزب كمونيست براي ادامهي حيات خود به آن تكيه ميكند كاملاً در تضاد با آنچه فالون گونگ(فالون دافا) ميآموزد است.
افرادي با اعتقادات درست و صالح از چيزي ترسي ندارند، حال آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ) بر ترس مردم تکيه ميکند تا قدرت سياسياش را حفظ کند
كساني كه حقيقت را ميفهمند از چيزي ترسي ندارند. مسيحيت به مدت 300 سال آزار و اذيت شد. تعداد بسيار زيادي از مسيحيان سرشان از بدن جدا و يا در آتش سوزانده و يا در دريا غرق شدند. حتي بسياري از آنها جلوي شيران گرسنه انداخته شدند ولي مسيحيان دست از اعتقاد خود برنداشتند. زماني كه بوديسم در تاريخ، رنج و محنت دارما (Dharma) را تجربه كرد بوديستها نيز با وفـاداري كامل همينگونه رفتار كردند.
تبليغات الحادي و شركآميز با اين هدف انجام ميگيرد كه مردم را متقاعد كند كه بهشت و جهنم و روز جزايي وجود ندارد تا مردم ديگر خود را به پيروي از وجدانشان محدود نكنند. در عوض هَم و غَم خود را بر مالاندوزي و رفاهطلبي گذاشته و آنها را واقعيات جهان هستي بشمارند. از نقاط ضعف انسانها ميتوان بهره برد و از تهديد و وسوسه ميتوان براي كنترل كامل مردم سود برد. با اين وجود كساني كه اعتقاد راسخ دارند ميتوانند حقيقت زندگي و مرگ را ببينند. توهمات اين جهان دنيوي بر آنان تأثيري ندارد. آنها وسوسههاي اين دنياي خاکي و تهديد به مرگ را سبک ميگيرند، از اين رو حزب کمونيست چين (ح ک چ) را در هر تلاشي براي کنترل آنان ناتوان ميسازند.
معيارهاي اخلاقي والاي فالون گونگ(فالون دافا)، حزب کمونيست چين (ح ک چ) را شرمنده ميکند
پس از كشتار ”چهارم ژوئن“ در سال 1989 ايدئولوژي حكچ به شدت شكست خورد. در ماه اوت 1991 حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي فرو پاشيد كه تغييرات بسيار عميقي را در كشورهاي اروپاي شرقي به همراه داشت. اين امر باعث ترس و نگراني شديد حزب کمونيست چين (ح ک چ) شد. قانوني بودن حكومتش و در عين حال ادامهي حياتش در آينده به واسطهي بحرانهاي به وجود آمدهي داخلي و خارجي به شدت به خطر افتاد. در آن زمان حزب کمونيست چين (ح ک چ) ديگر نميتوانست اعضايش را با مكتب و ايدئولوژي اصلي ماركسيسم، لنينيسم، و مائويسم، متحد و هماهنگ سازد. در عوض براي حفظ حزب دست اعضا را در انجام هرگونه فساد مالي و غيره باز گذاشت. به تعبير ديگر هر كسي كه از حزب پيروي ميكرد اجازه داشت تا براي نفع شخصياش به هر گونه فساد و اختلاس دست بزند، چيزي كه براي افراد غيرعضو غيرممكن مينمود. بخصوص بعد از سفر دنگ شيائوپينگ به جنوب چين در سال 1992 [6]، سودجويي و فساد مالي مقامات دولتي در زمينهي املاك و بازار بورس به نهايت رسيد. در حال حاضر همسران دوم غيرقانوني و قاچاق در همه جا به چشم ميخورد. فيلمها و عكسهاي مستهجن، قمار و مواد مخدر در سرتاسر چين رواج دارد. گرچه عادلانه نيست كه گفته شود حتي يك فرد سالم و درستكار نيز در حزب كمونيست وجود نداشت، با اين وجود مدت زمان مديدي است كه مردم اعتمادشان را به اقدامات ضد فساد حزب از دست دادهاند و معتقدند كه بيش از نيمي از مقامات بلندپايه و مياني دولت چين درگير فساد هستند.
همزمان با اين رسواييها، معيارهاي اخلاقي والاي ارائه شده توسط تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) كه ”راستي، شفقت، بردباري“ را عمل ميکنند با مهرباني موجود در قلب مردم همآوا شد. بيش از يكصد ميليون نفر جذب فالون گونگ(فالون دافا) شده و تمرين آنرا شروع كردند. فالون گونگ(فالون دافا) همچون آينهاي ساخته شده از حق و انصاف است كه بيعدالتي و ظلم حزب کمونيست چين (ح ک چ) را در خود منعكس كرده و به نمايش ميگذارد.
حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین) به روش گسترش و ادارهي فالون گونگ(فالون دافا) حسادت ميورزيد
روش منحصر بهفرد انتشار فالون گونگ(فالون دافا) از شخصي به شخص ديگر و از قلبي به قلب ديگر است. نحوهي مديريت آن بسيار ساده و آزاد بود بطوريكه هركسي ميتوانست به دلخواه وارد شود يا از آن منفك شود. از اين لحاظ اختلاف فاحشي بين اين مديريت و حزب کمونيست چين (ح ک چ) كه از سازماندهي پيچيده و سختگيري برخوردار بود ميتوان يافت. عليرغم اين ساختار سفت و سخت، مطالعات سياسي و فعاليتهاي گروهي که هفتگي يا دورهي طولانيتري انجام ميشد فقط در ظاهر وجود داشت. اكثر اعضاي حزب با ايدئولوژي آن موافق نبودند. برعكس، تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) آگاهانه و بنا به ميل باطني از اصول آن مبني بر ”راستي، شفقت، بردباري“ پيروي ميكردند. بدليل تأثير عميق فالون گونگ(فالون دافا) بر بهبود وضعيت فكري و جسمي مردم، تعداد كساني كه آنرا تمرين ميکردند به طور تصاعدي افزايش مييافت. تمرينکنندگان آن بطور داوطلبانه سري كتابهاي آقاي لي هنگجي (Li Hongzhi) را مطالعه كرده و به هزينهي شخصي خود فالون گونگ(فالون دافا) را ترويج ميدادند. تنها در مدت 7 سال تعداد تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) از هيچ به 100 ميليون نفر رسيد. هنگام ورزش صبحگاهي، موسيقي تمرينات ورزشي فالون گونگ(فالون دافا) تقريبأ از تمام پاركها به گوش ميرسيد.
حزب كمونيست اذعان داشت كه فالون گونگ(فالون دافا) از لحاظ جذب تودهها با حزب کمونيست چين (ح ک چ) در ”رقابت“ است و آن را به عنوان يك ”مذهب“ ناميد. در واقع آنچه كه فالون گونگ(فالون دافا) به مردم ميدهد فرهنگ و راه و رسم زندگي است، آن يك فرهنگ آبا و اجدادي كه ريشه در سنتهايي كه چينيها سالها قبل از دست داده بودند دارد. جيانگ زمين و حزب كمونيست از فالون گونگ(فالون دافا) در هراس بودند چرا كه اگر اين اصل اخلاقي سنتي توسط عامهي مردم پذيرفته ميشد، ديگر هيچ چيز نميتوانست جلوي گسترش سريع آن را بگيرد. اعتقادات سنتي چينيها براي چندين دههي متوالي توسط حزب كمونيست سركوب و تحريف شده بود. اين انتخاب تاريخ بود كه به سنت بازگردد. اين راه بازگشتي بود كه توسط اكثريت مردم پس از مدتها رنج و بدبختي انتخاب شده بود. زمانيكه چنين حق انتخابي به مردم داده شود آنها مسلماً درستي را از نادرستي تشخيص داده و به شرارت پشت ميكنند. اين چيزي بجز يك انكار آشكار و ترك آنچه حزب كمونيست سعي در اشاعه آن داشت نيست. مثل ضربهاي بود كه به ساختار رو به زوال حزب کمونيست چين (ح ک چ) وارد شد. زمانيكه تعداد تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) از تعداد اعضاي حزب پيشي گرفت، براحتي ميتوان تجسم كرد كه حزب چه حسادت و ترسي را تجربه كرده است.
در كشور چين، حزب کمونيست چين (ح ک چ) به تمامي بخشهاي جامعه نظارت دارد. در مناطق روستايي و خارج از شهر، شعبات و شاخههاي حزب حتي در روستاهاي دور افتاده نيز تأسيس شدهاند. در مناطق شهري دفاتر حزب کمونيست چين (ح ک چ) در تمامي ادارات و محلهها فعال هستند. در ارتش، دولت و بخشهاي تجاري شاخههاي حزب ريشههاي بسيار عميق دواندهاند. انحصار طلبي مطلق و فريب و تقلب از ضروريترين اقداماتي هستند كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) براي حفظ رژيم خود انجام ميدهد. اين پديده چنانكه با استفاده از كلمات زيبا در قانون اساسي ذكر شده ”پشتيباني از رهبري حزب“ نام دارد. از طرف ديگر تمرينکنندگان فالون گونگ تمايل بيشتري براي قرار دادن ”راستي، شفقت و بردباري“ به عنوان اصول خود از خود نشان دادهاند. حزب کمونيست چين (ح ک چ) اين را چيزي كمتر از انكار رهبري حزب نميدانست، چيزي که مطلقاً براي حزب نپذيرفتني بود.
حزب كمونيست اعتقاد داشتن فالون گونگ(فالون دافا) به خدا را تهديدي در برابر مشروعيت رژيم كمونيستي تلقي ميكند
هر اعتقادي كه بر پايهي يكتا پرستي باشد مبارزهاي جدي با حزب كمونيست محسوب ميشود. از آنجا كه مشروعيت حزب كمونيست بر پايهي ”ماترياليسم ديالكتيک“ و آرزوي ساختن بهشت به روي زمين است، تنها ميتواند متكي بر رهبر ”پيشگام در دنيا“ يا بهعبارت ديگر حزب كمونيست باشد. در عين حال اشاعهي كفر و الحاد اين قدرت را به حزب کمونيست داد تا هر طور كه ميخواهد خوب و بد را تعريف كند. در نتيجه عملاً تمايز و برتري اخلاق بين آنچه خوب و بد ناميده ميشود وجود ندارد. تنها چيزي كه مردم بايد به ياد داشته باشند اينست كه حزب همواره ”بزرگ، با شكوه و بر حق“ است.
اين در حالي است كه خدا شناسي به مردم معيارهاي غير قابل تغييري از خوب و بد ارائه ميكند. تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) خوب و بد را بر اساس ”درستكاري، شفقت و بردباري“ ارزيابي ميكنند. چنين اعتقادي آشكارا مانعي است در راه تلاشهاي بيوقفهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) در جهت ”يكي كردن افكار مردم“.
در ادامهي اين تحليل به دلايل ديگري نيز برميخوريم. به هرحال هر يك از پنج دليل ذكر شده براي حزب کمونيست چين (ح ک چ) سرنوشتساز است. در حقيقت جيانگ زمين نيز بنا به همين دلايل به سركوب آن اصرار ورزيد. او دوران كاري خود را با دروغ دربارهي گذشتهاش آغاز كرد چرا كه از ”حقيقت“ هراس داشت. با سركوب و كشتار مردم به موفقيت و قدرت آني رسيد بنابرين جاي شك نيست كه او از ”شفقت“ متنفر است. او قدرتش را از طريق درگيري و مبارزه با اعضاي ديگر حزب حفظ كرد. پس واضح است كه از ”بردباري“ نيز متنفر است.
از بررسي يك مورد كوچك ميتوانيم بفهميم كه جيانگ زمين تا چه حد حقير و حسود است. موزهي خرابههاي فرهنگي همودو (Hemudu Cultural Ruins) [7] در بخش يويائو (Yuyao) (درحال حاضر بهعنوان شهر طبقهبندي شده است)، از استان زجيانگ (Zhejiang) يكي از اماكن فرهنگي و تاريخي بسيار مهم تحت حفاظت دولت است. در اصل اين چيائو شي (Qiao shi) [8] بود كه اولين بار دفتر بازديد اين موزه را امضاء كرد. در ماه سپتامبر 1992 جيانگ زمين زماني كه در حال باز ديد از اين موزه بود امضاء را ديد و ناگهان چهرهاش تيره شد و در هم رفت. كساني كه او را همراهي ميكردند بسيار مضطرب شدند چرا كه ميدانستند جيانگ از چيائو شي بيزار بود و دوست داشت كه به هر كجا كه ميرود دفترهاي بازديد را نوشته و امضاء كند، حتي زماني كه براي بازديد بخش پليس راهنمايي و رانندگي ادارهي امنيت ملي در شهر جينان (Jinan) و نهاد مهندسان بازنشستهي شهر جِنگجو (Zhengzhou) رفته بود. كاركنان موزه جرأت بياعتنايي به جيانگ زمين حقير را نداشتند. نتيجتاً در ماه مي 1993 به بهانهي نوسازي موزه، دفتر امضاء شده توسط چيائو شي را قبل از باز گشايي موزه با دفتر امضاء شده توسط جيانگ زمين عوض كردند.
گفته ميشود مائو زدانگ ”چهار جلد كتاب پر محتوا و داراي مفاهيم قوي و عميق“ نوشته است و اين در حاليست كه كتاب ”آثار برگزيدهي دنگ شيائو پينگ حاوي مبحث كاربردي بنام ”تئوري گربه“ [9] است. جيانگ زمين مدتها به مغز خود فشار آورد و تنها توانست سه جمله بنويسد كه خود آنها را ”نمودهاي سهگانه“ ناميد. اين جملات به صورت كتابي منتشر شده و در ردههاي مختلف سازمانهاي دولتي توسط حكچ تبليغ و عرضه شد. مردم آنرا ميخريدند چرا كه مجبور به اينكار بودند. با تمام اين تفاسير اعضاي حزب كوچكترين احترامي براي آن قائل نبودند. آنها دربارهي ارتباط او با يك خواننده، بخشهاي نامطلوب و خجالت آور آوازش”خورشيد من“ (O Sole Mio) زماني که به خارج سفر کرد و همچنين شانه كردن موهايش در حضور پادشاه اسپانيا شايعه پراكني ميكردند. زماني كه بنيانگذار فالون گونگ(فالون دافا) آقاي لي هنگجي كه خود از طبقهي معمولي اجتماع بود سخنراني ميكرد، تالار سخنراني مملو از اساتيد دانشگاه، متخصصان و دانشجويان چيني دانشگاههاي خارجي بود. بسياري از تحصيلكردههاي داراي مدارك دانشگاهي دكترا يا فوق ليسانس هزاران مايل راه را با هواپيما ميآمدند تا به سخنراني او گوش فرا دهند. آقاي لي ساعتها به فصاحت و شيوايي سخنراني ميكرد بدون آنكه از ياداشت استفاده كند. بعد از آن سخنراني ضبط شده بروي كاغذ آورده شده و به صورت كتاب چاپ ميشد. تحمل چنين چيزي براي جيانگ زمين كه از شخصيت توخالي حسود و حقيري برخوردار بود غير ممكن مينمود.
جيانگ زمين زندگي بسيار پر ريخت و پاش، بي بندوبار و شهواني و فاسدي دارد. او 900 ميليون يوان (معادل 110 ميليون دلار آمريكا) براي خريد يك هواپيماي شخصي بسيار تجملي پرداخت. او بدفعات دهها ميليارد يوان از حسابها و ذخاير عمومي برداشت كرد تا در تجارت پسرش به كار برد. او تبارگماري را به حدي رسانده كه تمامي اعضاي خانواده و فاميلش از پستهاي بالاي وزارتي برخوردارند و براي پوشش دادن جرايم و فسادش از هيچ اقدامي فروگذار نميكند. همهي آنچه گفته شد دلايلي بر ترس او از اقتدار اصول اخلاقي فالون گونگ(فالون دافا) است و اين ترس بيشتر از همه در زمينهي اعتقاد به بهشت و جهنم و اصول اعمال خير و شر و عواقب آنها به چشم ميخورد چرا كه به اين مفاهيم در فالون گونگ(فالون دافا) اشاره شده است.
اگر چه جيانگ داراي قدرتمندترين پايگاه حزب کمونيست چين (ح ک چ) بود، اما از آنجا كه فاقد موفقيتهاي سياسي و استعداد لازم بود همواره اين نگراني را داشت كه در مبارزات حزبي بر سر قدرت از صحنه بدر شود. او حساسيت بالايي نسبت به موقعيت خودش به عنوان ”هستهي“ قدرت حزب كمونيست داشت. براي از بين بردن خطر چنين كشمكشهايي او اقدام به توطئهچيني بر ضد دشمنان سياسي خود يعني يانگ شانگ كون (Yang Shang Kun) و برادر او يانگ بايبينگ (Yang Baibing) كرد. در پانزدهمين كنگرهي ملي كميتهي حزب كمونيست (CPC) در سال 1997 و شانزدهمين كنگره در سال 2002، جيانگ رقباي خود را بزور وادار به ترك پستهايشان كرد ولي خود او به تمامي قوانين بياعتنايي كرده و سِمت خود را با دو دست چسبيد.
در سال 1989، دبير كل جديد حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، جيانگ زمين كنفرانس مطبوعاتي براي خبرنگاران داخلي و خارجي ترتيب داد. يك خبرنگار فرانسوي از او در مورد دانشجوي دختري پرسيد كه به علت شركت در جنبش دانشجويي چهارم ژوئن در ميدان تيانآنمن به مزرعهاي در استان سيچوان (Sichuan) تبعيد شده و به كار حمل آجر از محلي به محل ديگر گمارده شده بود و به كرات توسط كشاورزان آن منطقه مورد تجاوز جنسي قرار گرفته بود. جيانگ در پاسخ گفت: ”من نميدانم آيا آنچه ميگوييد درست است يا غلط ولي آن زن يك شورشي است. حتي اگر اين گفتهها حقيقت داشته باشد او سزاوار آن بوده است.“ در زمان انقلاب بزرگ فرهنگي جانگ جيشين (Zhang Zhixin) [10] در زندان مورد تجاوز دسته جمعي قرار گرفت و قبل از اعدام گلويش را بريدند (تا نتواند حقيقت را برملا کند). به اعتقاد جيانگ زمين احتمالاً او نيز سزاوار آنچه به سرش آمده، بوده است. با بررسي اين افكار به سادگي ميتوان به ذهنيت رذل و منحرف و ظالم جيانگ زمين پي برد.
بطور خلاصه ميتوان گفت كه تشنگي جيانگ زمين در زمينهي قدرت خودكامه، ظلم و در عين حال ترس او از سه اصل ”درستكاري، شفقت و بردباري“ دلايل سركوب بدون منطق فالون گونگ(فالون دافا) است. اين ديدگاه درست همان چيزي است كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) از آن پيروي ميكند.
- تباني و توطئهي مشترك جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)
جيانگ زمين به تظاهر و به كارگيري حيلههاي سياسي معروف است. بيلياقتي و جهالت او نيز از كسي پوشيده نيست. گر چه او از ته دل قصد داشت تا از روي بغض و كينهي شخصي فالون گونگ(فالون دافا) را ريشهکن کند ولي كار چنداني از پيش نبرد چرا كه فالون گونگ(فالون دافا) در فرهنگ سنتي چين ريشه داشته و از چنان محبوبيتي برخوردار شده كه در ميان جامعه پايگاه محكمي يافته است. جداي از آن، مكانيزم ستمگري و شقاوت حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز كه در طي جنبشهاي بيشمار به حد اعلاي خود رسيده بود با تمام قدرت شروع به كاركرد و حزب نيز كمر به ريشهكن كردن فالون گونگ(فالون دافا) بست. جيانگ زمين از موقعيت خود به عنوان دبير كل حزب كمونيست سوء استفاده كرده و مبارزه عليه فالون گونگ(فالون دافا) را آغاز كرد. تأثير اين تباني حكچ و جيانگ زمين همچون بهمن بزرگي بود كه بدليل فرياد يك كوهنورد فرود آيد.
قبل از آنكه جيانگ فرمان مبارزه عليه فالون گونگ(فالون دافا) را رسماً صادر كند، حكچ سركوب، نظارت و جاسوسي، بررسـي و دروغ پراكني به منظور اتهام سازي عليه فالون گونگ(فالون دافا) را شروع كرده بود. ذات پليد حزب کمونيست چين (ح ک چ) بنا به غريزه، از اصول ”راستي، شفقت، بردباري“ هراس داشت چه برسد به گسترش بسيار سريع آن در بين مردم. عُمّال امنيتي لباس شخصي حزب کمونيست چين (ح ک چ) از سال 1994 به درون فالون گونگ(فالون دافا) رخنه كرده بودند ولي قادر به يافتن هيچگونه خطايي نشده بودند و كار به جايي رسيده بود كه بعضي از همين افراد به فالون گونگ(فالون دافا) گرويده بودند. در سال 1996 روزنامهي گوانگمينگ (Guangming) سياست اجتماعي ”سه محدوديت“ درخصوص چيگونگ را نقض كرد، (به اين معني كه بر اساس اين سياست، دولت فعاليتهاي چيگونگ را ”نه تبليغ كرده، نه در آن دخالت ميكند و نه آن را سركوب مينمايد“) و در پي آن مقالهاي چاپ نمود و در آن ايدئولوژي فالون گونگ(فالون دافا) را محكوم كرد. در پي آن سياستمداراني كه سابقهي كارهاي امنيت عمومي داشتند با عنوان دانشمند و محقق شروع به آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا) كردند. در اوايل سال 1997، لوئو گان (Luo Gan) دبير كميتهي سياسي و قضايي كميتهي مركزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) با استفاده از مقامش به ادارهي امنيت عمومي فرمان داد تا يك بررسي همه جانبه در سطح كل كشور به منظور يافتن اتهامات لازم براي ممنوع كردن فالون گونگ(فالون دافا) صورت گيرد. پس از آنكه از همه جاي كشور گزارشات مبني بر عدم وجود مدركي عليه فالون گونگ(فالون دافا) دريافت شد، لوئو گان بخشنامهي شمارهي 555 با عنوان ”اخطاريه جهت آغاز بررسي فالون گونگ(فالون دافا)“ را از ادارهي اول وزارت امنيت عمومي (كه ادارهي امنيت سياسي نيز ناميده ميشود) صادر كرد. او در ابتدا فالون گونگ(فالون دافا) را به عنوان يك ”فرقهي شيطاني“ مورد اتهام قرار داد و سپس به تمامي ادارات پليس همه جاي كشور فرماني داد تا بطور منظم فالون گونگ(فالون دافا) را تحت پيگرد قرار داده و در اين كار از افراد مخفي و لباس شخصي براي جمع آوري مدارك استفاده كنند. اين بررسيها نيز مدركي دال بر محكوميت فالون گونگ(فالون دافا) ارائه نكرد.
قبل از آنكه حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، اين نهاد پليد و شيطاني بتواند سرکوب فالون گونگ(فالون دافا) را آغاز کند، بايد فردي را مييافت كه مكانيزم عمل سركوب را آغاز نمايد. چگونگي اتخاذ اين عمل توسط رئيس حزب کمونيست چين (ح ک چ) از حساسيت بالايي برخوردار بود. به عنوان يك فرد، رئيس حزب داراي هر دو خصلت خوبي و زشتي بود - دو وجه متضاد موجود در فطرت انسان. اگر او از بُعد نيك خود پيروي ميكرد، ميبايست كه غليان فطري حزب را بطور موقت فرو مينشاند؛ اگر به بُعد پليد آن عمل ميكرد، طبيعت و فطرت شيطاني حزب به طور كامل هويدا ميشد.
در جريان جنبشهاي خواستار دمكراسي دانشجويي در سال 1989، جائو زيانگ (Zhao Ziyang) كه در آن زمان دبير كل كميتهي مركزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) بود قصد سركوب كردن دانشجويان را نداشت. هشت نفر ديگر از مقامات رده بالاي حزب در امر سركوب دانشجويان اصرار ورزيدند. دنگ شيائوپينگ در آن زمان گفت: ”ما دويست هزار نفر را در مقابل 20 سال ثبات حكومت ميكشيم.“ 20 سال ثبات در حقيقت به معني 20 سال حكومت حزب کمونيست چين (ح ک چ) بود. اين عقيده با ذات خودكامهي حكچ تطابق داشت بنابرين توسط حكچ پذيرفته شد.
در برخورد با قضيهي فالون گونگ(فالون دافا) از ميان هفت عضو دائم كميتهي مركزي حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، جيانگ زمين تنها كسي بود كه تأكيد زيادي بر سركوبكردن داشت. بهانهاي كه او براي اين كار تراشيد ”نجات حزب و كشور“ بود. با اين كار او بر نقطهي حساس حزب انگشت گذاشت و حزب را به مبارزه تحريك نمود. تلاش جيانگ زمين براي حفظ قدرت شخصياش و تلاش حكچ براي حفظ ديكتاتوري و حكومت تك حزبياش در اينجا هم راستا و متحد گرديد.
در عصر روز نوزدهم جولاي 1999، كنفرانسي توسط مقامات بلند پايهي حكچ به رياست جيانگ زمين تشكيل شد. او با استفاده از قدرت سياسياش قانون را زير پا گذاشته، شخصاً به افكار اعضاء جهت داد و تصميم بر آغاز يك سركوبي و مبارزهي همه جانبه عليه فالون گونگ اتخاذ كرد. او فالون گونگ(فالون دافا) را به نام دولت چين ممنوع اعلام كرده و عامهي مردم را فريب داد. حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، دولت چين و مكانيزم خشن تحت كنترل حزب همگي در يك سركوبي همه جانبه و تمام عيار عليه ميليونها تمرين کنندهي بيگناه فالون گونگ(فالون دافا) به كار گرفته شدند.
اگر در آن زمان دبير كل حزب کمونيست چين (ح ک چ) هر كس ديگري بجز جيانگ زمين بود، سركوبي فالون گونگ(فالون دافا) صورت نميگرفت. در اين مورد خاص ميتوانيم بگوييم كه حزب کمونيست چين (ح ک چ) از جيانگ زمين بهره برد.
از طرف ديگر اگر حزب کمونيست چين (ح ک چ) چنان جرايم و ستمهايي را بواسطهي ذات رذل، پست و وحشي خود مرتكب نشده بود هرگز فالون گونگ(فالون دافا) را تهديدي عليه خود نميدانست. بدون نظارت و كنترل همهجانبهاي كه حكچ بر تمامي بخشهاي جامعه اعمال ميكرد، نقشهي جيانگ زمين براي سركوب فالون گونگ(فالون دافا) نميتوانست از برنامهريزي منظم، پشتيباني مالي و تبليغي، و هواداري ديپلماتها و پرسنل، تجهيزات، هماهنگي زندانها، پليس، دپارتمان امنيت ملي، ارتش، پشتيبانيهاي تحت نام مجامع مذهبي، علمي و تكنولوژي، احزاب دموكراتيك، اتحاديهي كارگري، كميتههاي جوانان، جامعهي زنان و غيره برخوردار گردد.
ت- چگونگي استفادهي جيانگ زمين از حزب کمونيست چين (ح ک چ) در آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا)
جيانگ زمين با سوء استفاده از اصول سازماندهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) مبني بر اينكه ”تمامي اعضاي حزب بايد تابع كميتهي مركزي باشند“ نظام كنترلي حزب کمونيست چين (ح ک چ) را با هدف آزار و شكنجهي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) به خدمت گرفت. ابزارهاي كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) عبارتند از ارتش، رسانهها، کارکنان امنيت اجتماعي، پليس، پليس نيروهاي مسلح، نيروهاي امنيت كشوري، سيستم قضايي، كنگره ملي مردمي، ديپلماتها و گروههاي مذهبي شياد و دروغين. تمامي اعضاي پليس نيروهاي مسلح تحت نظارت و كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) در دستگيري و آدمرباييهاي لازم براي مبارزه با تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) شركت كردند. رسانههاي چين نيز با ابزارهاي دروغ پراكني خود فالون گونگ(فالون دافا) را مورد حمله قرار دادند. نظام امنيت كشوري نيز تحت نفوذ شخص جيانگ زمين به جمعآوري و ارائه اطلاعات، دروغ پراكني و وارونه جلوه دادن حقايق ميپرداخت. كنگرهي ملي مردمي و سيستم قضايي نيز تمهيدات قانوني را مهيا كرده و با توجيههاي قانوني جرايم جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) را موجه جلوه داده و مردم را در تمامي سطوح اجتماعي فريب ميدادند. آنها از خود ابزاري براي حفاظت و حمايت از جيانگ زمين ساخته بودند. در عين حال سيستم ديپلماتيك نيز با دروغ پراكني در مجامع بينالمللي و اغفال دولتهاي خارجي و مقامات ارشد و رسانههاي بينالمللي با ايجاد انگيزههاي سياسي و اقتصادي به گونهاي عمل كرد كه آنان در مقابل آزار و شکنجهي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) سكوت كنند.
در خلال كار كنفرانس كميتهي مركزي كه دستور سركوب تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) از آن صادر شده بود، جيانگ زمين ادعا كرد: ”من باورم نميشود كه حزب كمونيست نتواند فالون گونگ(فالون دافا) را شكست دهد“. در برنامهريزي استراتژي سركوب، سه سياست به كار برده شد: ”خدشه دار كردن آبرو و اعتبار [تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا)]، سوق دادن [آنها] به سمت ورشكستگي مالي و آسيبرساني فيزيكي [به آنها]“. متعاقب آن مبارزات سركوبسازي با تمام قدرت آغاز گرديد.
سوء استفاده از رسانهها در جهت سانسور جريانات خبري
سياست ”وارد آوردن خدشه به آبروي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا)“ وظيفهي رسانهها بود كه خود تحت كنترل مطلق حزب کمونيست چين (ح ک چ) بودند. در روز 22 جولاي 1999 يعني 3 روز پس از شروع مبارزه و دستگيري تمرينکنندگان فالون گونگ در سراسر كشور، رسانههاي خبري تحت كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) يك حملهي تبليغاتي تمام عيار را بر ضد فالون گونگ(فالون دافا) آغاز كردند. براي مثال در اينجا به تلويزيون مركزي چين (CCTV) واقع در پكن ميپردازيم. در طول ماههاي باقي مانده تا پايان سال 1999 اين ايستگاه تلويزيوني روزي 7 ساعت برنامهي از قبل ضبط شده در جهت دروغ پراكني بر ضد فالون گونگ(فالون دافا) پخش ميكرد. توليد كنندههاي اين برنامهها كار خود را با تحريف و دروغ جلوه دادن سخنرانيهاي آقاي لي هنگجي بنيانگذار فالون گونگ(فالون دافا) آغاز كرده و سپس به مواردي تحت نام خودكشي، جنايت و مرگ به علت امتناع از درمانهاي پزشكي پرداختند. آنها هر چه توانستند در جهت لكهدار كردن حيثيت و وارد كردن اتهام به فالون گونگ(فالون دافا) و مؤسس آن انجام دادند.
يكي از بارزترين مواردي كه در تبليغات مورد استفاده قرار گرفت تغيير كلمه ”ندارد“ به ”دارد“ در آنچه آقاي لي هنگجي در يكي از گردهماييهاي عمومي بيان كرده بود است. جمله اين است: ”واقعهاي به نام انفجار كرهي زمين وجود ندارد.“ CCTV اين جمله را به اين صورت تحريف كرد كه: ”انفجار زمين وجود دارد.“ و در پي آن ادعا کردند که فالون گونگ(فالون دافا)، تئوريهاي مربوط به روز قيامت پخش ميکند. ترفندهايي نظير ربط دادن مجرمين عادي به تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نيز از جمله اقداماتي بود كه براي گمراه كردن اذهان عمومي به كار ميرفت. جنايت انجام شده توسط شخصي ديوانه به نام فو ييبين (Fu Yibin) در پكن و خودكشي توسط سم توسط يك متكدي در استان زجيانگ (Zhejiang) هر دو به تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نسبت داده ميشد. در پي اين شايعه پراكنيها، حزب کمونيست چين (ح ک چ) با استفاده از رسانهها به ايجاد تنفر در اذهان فريب خوردهي عامهي مردم نسبت به فالون گونگ(فالون دافا) ميپرداخت تا جنايات رذيلانهي خود را توجيه كرده و از حمايت مردم برخوردار گردد.
بيش از 2000 روزنامه، 1000 مجله و صدها ايستگاه راديويي و تلويزيوني محلي تحت كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) با تمام قدرت شروع به حمله و ضربه زدن به فالون گونگ(فالون دافا) كردند. اين برنامههاي تبليغاتي از طريق خبرگزاري رسمي شينهوآ (Xinhua)، سرويسهاي خبري چين، خبرگزاري H.K چين و ديگر رسانههاي برون مرزي تحت كنترل حزب کمونيست چين (ح ک چ) به خارج از مرزهاي چين و كشورهاي ديگر نيز ارسال ميشد. بر اساس يك آمار غير رسمي، در طول 6 ماه بيش از 300،000 عنوان خبري و برنامه در جهت مبارزه با فالون گونگ(فالون دافا) پخش گرديد كه همگي در جهت مسموم كردن ذهن عامهي مردم و فريب آنها بود.
در سفارتخانهها و كنسولگريهاي خارج كشور نيز تعداد زيادي آلبوم، لوح فشرده و جرايد در جهت انتقاد و ”افشاگري“ فالون گونگ(فالون دافا) عرضه شد. ستون مخصوصي در وب سايت وزارت امور خارجه براي انتقاد و ”افشاگري“ فالون گونگ(فالون دافا) قرار داده شد.
علاوه بر اين در اواخر سال 1999 و در زمان اجلاس همكاري اقتصادي كشورهاي آسيايي و حوزهي اقيانوس آرام (APEC) كه در كشور نيوزلند برگزار شد، جيانگ زمين براي خدشهدار كردن وجههي فالون گونگ(فالون دافا) در بين سران كشورهاي ديگر، جزوهها و كتابچههايي را بين سران كشورهاي شركت كننده در اجلاس توزيع كرد. در فرانسه، جيانگ زمين درست بر خلاف آنچه در قانون اساسي اين كشور آمده، فالون گونگ(فالون دافا) را يك فرقهي شيطاني ناميد تا به آبروي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) لطمه وارد كند.
ابرهاي سياه تشويش و تعدي كه كل كشور را در برگرفته بود خبر از فاجعهاي ديگر و انقلاب فرهنگي مجدد ميداد.
يكي از نفرت انگيزترين كارهايي كه انجام شد، واقعهاي به نام ”خودسوزي“ بود كه در ماه ژانويهي سال 2001 به وقوع پيوست و به سرعت و با سرعتي بيسابقه توسط خبرگزاري شينهوآ پخش شد. اين واقعه توسط بسياري از نهادهاي بينالمللي مورد انتقاد قرار گرفت از جمله ارگان غير دولتي آژانس توسعه و آموزش بينالمللي سازمان ملل در ژنو كه آن را يك عمل برنامهريزي شده توسط دولت و در جهت فريب مردم معرفي كرد. در طول سؤال و جوابهاي انجام شده يكي از كاركنان تلويزيون اقرار كرد كه بعضي از گزارشات پخش شده از CCTV در واقع ساختگي بوده و بعد از واقعه بازسازي شده بودند. در اينجا ذات پليد سركوبكنندگان نمايان ميشود. در اينجا اين سؤال پيش ميآيد كه چگونه ممكن است اين ”مريدان فالون گونگ(فالون دافا) که بدون ترس با مرگ مواجه ميشوند“( کساني که خودسوزي ميکنند) آنقدر منظم و دقيق با مقامات حزب کمونيست چين (ح ک چ) هماهنگ شده باشند كه آنها بتوانند چنين تصاويري را گرفته باشند.
خورشيد هرگز زير ابر پنهان نميماند. حزب کمونيست چين (ح ک چ) در كنار دروغ پردازيها و شايعه پراكنيهايش با تمام توان از گسترش اخبار و اطلاعات مربوطه نيز جلوگيري ميكرد. گزارشات برون مرزي مربوط به فعاليتهاي فالون گونگ(فالون دافا) را در نطفه خفه كرد و از گسترش اخبار مربوط به دفاعيات تمرينکنندگان آن جلوگيري ميكرد. تماميكتابها و مدارك مربوط به فالون گونگ(فالون دافا) بدون استثناء از بين برده شد. اقدامات شديد امنيتي در جهت جلوگيري از موفقيت تلاشهاي خبرگزاريهاي خارجي در جهت مصاحبه با تمرينکنندگان فالون گونگ در چين اتخاذ گرديد، اقداماتي از قبيل بيرون كردن روزنامهنگاران از كشور، تحت فشار گذاشتن خبرگزاريهاي خارجي و اجبار آنها به سكوت با توسل به تهديد و ممنوعيت ادامهي كارشان در چين.
زماني كه تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) اقدام به تلاش براي ارسال حقايق و مدارك دال بر سركوب غيرانساني مقامات چين به خارج از كشور را آغاز كردند، حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز اقدامات بسيار خشن و ظالمانهاي را در جهت كنترل آنان آغاز كرد. خانم لي يانهوآ (Li Yanhua) اهل شهر داشيچيان (Dashiqian) واقع در استان ليانينگ (Lianing) كه حدود 60 سال سن داشت و در تاريخ اول فوريه سال 2001 در حال تحويل مدارك و اطلاعات در مورد آزار و شكنجهي فالون گونگ(فالون دافا) بود كه توسط پليس دستگير شد و سپس زير كتك كشته شد. پليس براي سرپوش گذاشتن روي اين جنايت اينگونه عنوان كرد كه او در اثر ”مسحور شدن توسط فالون گونگ(فالون دافا)“ مرده است.
در دانشگاه تسينگهوآ (Tsinghua) به تنهايي بيش از 12 استاد و دانشجو به علت توزيع مطالب مربوط به فالون گونگ(فالون دافا) به حبسهاي طولاني محكوم شدند. پس از فاش کردن خبر تجاوز به خانم وي شينگيان (Wei Xingyan) در زندان، يك دانشجوي تمرينکنندهي فالون گونگ(فالون دافا) دانشگاه چونگچينگ (Chongqing) و هفت تمرينکنندهي ديگر شهر چونگچينگ به زندانهاي بلند مدت محكوم شدند.
اعمال جريمه و جستجو و غارت منازل بدون هيچ رويهي قانوني
عُمال حزب کمونيست چين (ح ک چ) سياستي را در كل كشور اتخاذ كردند كه آن ”ورشكست كردن [تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا)]“ بود. در مدت 5 سال از شروع سركوب، صدها هزار تمرينکنندهي فالون گونگ(فالون دافا) به جريمههاي نقدي سنگين از هزاران تا دهها هزار يوان محكوم شدهاند. اين اقدامات همه در جهت وارد كردن خسارات مالي سنگين به آنان انجام گرفته است. بدون هيچ گونه توجيهي، دولتهاي محلي، اماكن كاري، كلانتريها و ادارات امنيت عمومي جريمههاي دلخواه خود را بر آنان تحميل كردهاند. به آناني كه اموالشان ضبط شده يا جريمه كردهاند هيچگونه رسيدي داده نشده و هيچ قسمت از قانون در مورد آن صدق نكرده است. براي اين كار هيچ رويهي قانوني وجود ندارد.
جستجوي خانهها و غارت آنها از ديگر شكلهاي دزدي و تهديد تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) است. آنهايي كه بر اعتقادشان پا فشاري ميكردند منازلشان وقت و بي وقت توسط پليس بدون حكم تفتيش مورد بازرسي قرار گرفته و پول نقد و اشياء قيمتيشان بدون هيچ توجيه قانوني مصادره شده است. در مناطق خارج از شهر حتي از آذوقهي غذايي و غلات آنان چشمپوشي نکردهاند. هيچ يك از اقلام مصادره شده از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در جايي ثبت نگرديده و هيچ رسيدي در مقابل آن صادر نگرديده است. معمولاً كساني كه اموال را ضبط ميكنند آنها را براي خود نگه ميدارند.
در عين حال تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) با خطر بيكار شدن نيز روبه رو هستند. در مناطق خارج از شهر روستاييان به مصادرهي زمينهايشان تهديد شدهاند. حزب کمونيست چين (ح ک چ) حتي افراد سالمند بازنشسته را نيز مستثني نكرده، مقرري ماهيانهشان قطع شده و دولت آنها را از محل سكونتشان اخراج كرده است. اموال برخي از تمرينکنندگان كه در كار تجارت هستند مصادره گرديده و حسابهاي بانكيشان مسدود شده است.
در ادامهي اين سياستها، حزب کمونيست چين (ح ک چ) سياست ”تنبيه براي همه“ را اتخاذ كرده است. بدين معني كه اگر در هرگونه محل كاري اعم از تجاري يا دولتي، تمرينکنندهي فالون گونگ(فالون دافا) پيدا شود، مديران و كاركنان آن واحد همگي تنبيه گرديده و از دريافت مزاياي شغلي و ارتقاء محروم ميگردند. هدف از اين كار ايجاد تنفر از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در جامعه است. خانواده و اقوام شخص تمرينکنندهي فالون گونگ نيز در معرض تهديد هستند. تهديد به از دست دادن كارشان، بيرون كردن فرزندشان از مدرسه و اخراج از محل سكونتشان. هدف تمامي اين كارها يكي است: قطع كردن تمامي منابع درآمد براي تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) در جهت اجبار آنها به تسليم و دست كشيدن از اعتقادشان.
اعمال شكنجههاي سخت و كشتار وحشيانه
سياست كثيف ”وارد آوردن صدمات جسمي به تمرينکنندگان فالون گونگ“ اساساً توسط پليس، دادستاني [11] و دادگاه چين به اجرا گذارده شده است. بر اساس آمار جمع آوري شده توسط سايت اينترنتي Clearwisdom، حداقل در پنج سال اخير 1143 نفر از تمرينکنندگان فالون گونگ در اثر آزار و شكنجه جان سپردهاند. اين تعداد مرگ و مير در30 استان، مناطق مستقل و مناطق شهرداري تحت رهبري دولت مركزي اتفاق افتاده است. تا ماه اكتبر 2004 استانهايي كه بيشتر تعداد كشته را داشته اند عبارتند از، هيلانگ جيانگ (Heilongjiang)، جيلين (Jilin)، ليائونينگ (Liaoning)، هبي (Hebei)، شاندونگ (Shandong)، سيچوان (Sichuan) و هوبي (Hubei). كم سن و سالترين شخص كشته شده 10 ماهه و مسنترين شخص 82 ساله بودهاند. 3/51 درصد كشتهشدگان را زنان و از اين تعداد 8/38 درصد بالاي 50 سال بودهاند. مقامات حزب کمونيست چين (ح ک چ) بطور غير علني اعتراف كردهاند كه تعداد كشتهشدگان تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) بيش از اينها بوده است.
شكنجههاي وحشيانهي انجام گرفته بروي تمرينکنندگان فالون گونگ بسيار متنوع هستند. كتك زدن، شلاق زدن، شكنجه با شوك الكتريكي، قرار دادن شخص در سرماي شديد در حد يخ زدن، بستن با طناب، دستبند و پا بند زدن براي مدت طولاني، سوزاندن با شعله آتش، آتش سيگار و آهن داغ، دستبند زدن و آويزان كردن، اجبار به ايستادن يا زانو زدن براي مدت طولاني، كتك زدن با چوب ني يا كابل، سوء استفادهي جنسي و تجاوز به عنف تنها بخشي از اين شكنجهها را تشكيل ميدهد. در اكتبر سال 2000 زندانبانان زندان ماسانجييا (Masanjia) هجده زن تمرينکنندهي فالون گونگ را مجبور به در آوردن لباسها بطور كامل كرده و آنها را به درون سلولهاي زندان مردها انداختند تا به آنها تجاوز كنند. تمامي اين جرايم به طور كامل ثبت گرديده و ليستهاي بيشماري را تشكيل دادهاند.
يكي ديگر از انواع معمول شكنجههاي غير انسانيِ مورد استفاده روش ”روان درماني“ است. افراد نرمال، عاقل و برخوردار از سلامتي كامل را به طور غير قانوني در اتاقكهاي مجهز به تجهيزات روان درماني محبوس كرده و به آنها داروهاي ناشناختهاي تزريق ميكنند كه به روي سيستم مركزي اعصاب اثر تخريبي دارد. در اثر اين داروها بعضي از اين تمرينکنندگان به طور ناحيهاي و يا كامل فلج گرديدهاند. بعضي بينايي دو چشم و يا شنوايي هر دو گوش خود را از دست دادهاند. در بعضي ديگر عضلات و يا اعضاي داخلي بدن تخريب گرديده است. بعضي ديگر حافظهي خود را به طور كامل از دست داده و عقبافتادهي ذهني شدهاند. به اعضاي داخلي بدن بعضي از آنها شديداً جراحت وارد آوردهاند. بعضي به طور كامل مشاعر خود را از دست دادهاند و بعضي ديگر مدت كوتاهي بعد از تزريق مردهاند.
آمار نشان ميدهد كه موارد شكنجهي رواني در مورد تمرينکنندگان فالون گونگ در 23 استان از 33 استان، مناطق مستقل، مناطق شهرداري تحت نظارت دولت مركزي چين انجام ميگيرد. حداقل يكصد محل مجهز به تجهيزات آزار رواني در استانها، شهرها، روستاها و يا مناطق به كار گرفته ميشوند. بر اساس پراكندگي منظم اين مراكز در جاهاي مختلف كشور ميتوان چنين نتيجهگيري كرد كه استفاده از داروهاي رواني بر روي تمرينکنندگان فالون گونگ يك نقشهي از قبل برنامهريزي شده، منظم و به دستور مقامات بالاست. حداقل هزار نفر از تمرينکنندگان كه از سلامت كامل برخوردار بودهاند به اين مراكز فرستاده شدهاند و به وسيلهي تجهيزات و داروها تحت آزار قرار گرفتهاند، بسياري از آنها بهزور مورد تزريق قرار گرفته و يا مجبور به خوردن داروهايي شدهاند كه به روي سيستم عصبيشان تأثير مخرب داشته است. اين تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نيز با طناب بسته شده و تحت شكنجه و شوك الكتريكي قرار گرفتهاند. حداقل 15 نفر از آنها در اثر استفادهي بيش از حد از اين داروها فوت كردهاند.
ادارهي 610 همچون اختاپوس نظام قضايي را دربرگرفته
در تاريخ هفتم ژوئن سال 1999، جيانگ زمين تهمت و افتراهاي بيپايه و اساس خود را در جلسهي حزب کمونيست چين (ح ک چ) به فالون گونگ(فالون دافا) وارد كرد. او موضوع فالون گونگ(فالون دافا) را به عنوان يك مبارزهي تبليغاتي مطرح كرد و به تمرينکنندگان آن انگ دشمنان سياسي حزب کمونيست چين (ح ک چ) زد و حزب را در جهت مبارزه با آن تحريك كرد و دستور تأسيس ”ادارهي مبارزه با فالون گونگ“ را در كميتهي مركزي صادر كرد. از تاريخ دهم ژوئن كه اين دفتر تأسيس شد، به نام ”ادارهي 610“ معروف گرديد. پس از آن، ادارهي 610 در سرتاسر كشور و در سطوح مختلف دولت از بالاترين رده تا پايينترين آن تأسيس گرديد تا منحصراً در زمينهي سركوب فالون گونگ(فالون دافا) فعاليت كند. كميتهي سياسي و قضايي، رسانهها، نهادهاي امنيت اجتماعي، دادستانيها، دادگاهها و نهادهاي امنيت ملي تحت امر رهبري حزب کمونيست چين (ح ک چ) به عنوان جانيان و مزدوران آدم كش ادارهي 610 وارد عمل شدند. ادارهي 610 در ظاهر وظيفهي اطلاعرساني فني به شوراي دولت را دارد ولي در عمل يك نهاد حزبي است كه ميتواند بدون هيچگونه محدوديت قانوني و يا سياسي پا را از چهار چوب قوانين دولت چين فراتر بگذارد. اين نهاد يك سازمان مستقل و كاملاً قدرتمند و چيزي شبيه گشتاپو در زمان آلمان نازي است كه از اختياراتي به مراتب فراتر از قوانين قانوني و قضايي برخوردار است و هر آنچه از منابع كشور را كه لازم بداند مورد استفاده قرار ميدهد. در تاريخ 22 جولاي 1999 پس از صدور فرمان سركوبي توسط جيانگ زمين، خبرگزاري شينهوآ صحبتهاي برخي از افراد مسئول در وزارت حکومتي مرکزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) و وزارت تبليغات مرکزي حزب کمونيست چين (ح ک چ) را پخش كرد كه در آن فالون گونگ(فالون دافا) را محكوم ميكردند و از اين طريق آزار آنها توسط جيانگ زمين را حمايت ميكردند. تمامي اين موارد با هماهنگي اكيد حزب کمونيست چين (ح ک چ) انجام شده بود تا قصد پليد جيانگ زمين جامهي عمل بپوشد.
در جريان بسياري از اين موارد ثابت شد كه هيچ يك از ادارات امنيت عمومي، دادستانيها و دادگاهها قدرت تصميم گيري در مورد فالون گونگ(فالون دافا) را ندارند و بايد از ادارهي 610 كسب تكليف كنند. زماني كه خانوادهي بسياري از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) كه دستگير و زنداني شده و يا تحت شكنجه قرار گرفته و يا فوت كرده بودند به امنيت عمومي و دادستانيها شكايت بردند به آنها گفته شد كه تمام تصميمگيريها در ادارهي 610 انجام ميگيرد.
با اين همه، وجود ادارهي 610 از بيخ و بن غير قانوني بود. زمانيكه به نهادهاي تحت نظام حزب کمونيست چين (ح ک چ) فرمان ميداد، اين فرمانها معمولاً كتبي نبودند و تنها به صورت شفاهي صادر ميگشتند. علاوه بر اين چنين شرط كرده بودند كه تمام كساني كه فرامين را دريافت ميكردند حق ضبط صدا يا تصوير و يا يادداشت كردن آن را نداشتند.
استفاده از اينگونه ابزار فشار به طور موقت و اِعمال ديكتاتوري، ترفندي بود كه حزب بارها تكرار كرده بود و به هيچ عنوان در چارچوب قانون نميگنجيد. در خلال تمام پاكسازيهاي سياسي گذشته، حزب همواره از ترفندهاي موقت و تأسيس نهادهاي موقت مثل تيم مركزي انقلاب فرهنگي سود ميبرد تا بتواند ظلم خود را برتمامي نقاط كشور حاكم كند.
در تمام مدت حكومت طولاني و خودكامهاش، حزب يكي از قويترين نظامهاي شيطاني ايجاد رعب از طريق خشونت، دروغ و سانسور خبري را بنا كرده است. سطح فجايع غير انساني و خدعه و نيرنگ آن از درجهي كاملاً حرفهاي برخوردار است. مقياس و اندازهي آن بيرقيب است. در تماميجنبشهاي سياسي گذشته، حزب به جمعآوري روشهاي منظم و مؤثر براي تنبيه، لطمه زدن و كشتن مردم با ظالمانهترين و فريبكارانهترين روش ممكن مشغول بوده است. در يكي از مواردي كه قبلاً نيز ذكر شد، شوهر در مقابل اذيتهاي دائم پليس تاب نياورد و همسر مهربانش را كشت. اين ميوهي شيطاني حكومت رعب و وحشت حزب کمونيست چين (ح ک چ) است كه كار آن فريب از طريق رسانهها، فشارهاي سياسي، تنبيه براي همه و تهديد بهمنظور منحرف كردن فطرت بشري و ايجاد بغض و نفرت در دلها است.
استفاده از منابع مالي ملي و نظامي براي به انجام رساندن آزار و اذيت
كنترل تمامي نيروهاي نظامي كشور در دست حزب است و اين امر حزب را قادر ساخته تا در هر زمان و به هر نحو كه بخواهد بدون هيچ ترسي مردم را سركوب كند. در سركوبي فالون گونگ(فالون دافا)، جيانگ زمين نه تنها از پليس و پليس شبه نظامي استفاده نمود بلكه نيروهاي مسلح را نيز به طور مستقيم وارد صحنه نمود تا در طول ماههاي جولاي و اوت سال 1999 صدها هزار و يا بلكه ميليونها نفر از تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) غير مسلح و بيدفاع را كه از سراسر كشور به سمت پكن به راه افتاده بودند تا در مقابل زورگويي اعتراض كنند سركوب نمايند. سربازان در مكانهاي زيادي در شهر پكن مستقر شدند. تمامي راههاي اصلي به پكن توسط سربازاني كه با اسلحههاي پر به خط شده بودند كنترل ميشد. آنها براي دستگيري تمرينکنندگان فالون گونگ(فالون دافا) كه براي اعتراض به سمت پكن به راه افتاده بودند با پليس همكاري ميكردند. بكارگيري نيروهاي مسلح حزب کمونيست چين (ح ک چ) توسط جيانگ زمين راه را براي يك كشتار خونين هموار ميكرد.
اختيار منابع مالي كه جيانگ زمين از آن به عنوان پشتوانهي مالي براي كشتار فالون گونگ(فالون دافا) استفاده كرد در دست حزب کمونيست چين (ح ک چ) است. يكي از افسران بلند پايهي دپارتمان قضايي استان ليائونينگ (Liaoning) يك بار در كنفرانس تشكيل شده در اردوگاه كار اجباري در همان استان گفت: ”منابع مالي اختصاص داده شده براي مبارزه با فالون گونگ(فالون دافا) از آنچه براي يك جنگ در نظر گرفته ميشود بيشتر است.“
هنوز مشخص نيست كه چه مقدار از منابع اقتصادي كشور كه حاصل تلاش و زحمت مردم است توسط حزب در جهت سركوب و آزار فالون گونگ(فالون دافا) به مصرف رسيده است. با اين همه مبلغ هنگفت اين بودجه را ميتوان به آساني حدس زد. در سال 2001 اطلاعات به دست آمده از درون ادارهي امنيت عمومي حزب نشان داد كه تنها در محل ميدان تيانآنمن، هزينهي صرف شده براي دستگير كردن تمرينكنندگان فالون گونگ چيزي بالغ بر 7/1 تا 5/2 ميليون يوان در روز بوده كه معادل 620 تا 910 ميليون يوان در سال است. در سراسر كشور، از شهرها گرفته تا روستاهاي دور افتاده، از پليس در كلانتريها و ادارات امنيت عمومي گرفته تا كاركنان دفاتر و شعبات ادارهي 610، جيانگ زمين حداقل چند ميليون نفر را براي آزار تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) به خدمت گرفته است. تنها هزينهي حقوق اين افراد بيش از يكصد ميليون يوان در سال است. علاوه بر اين، جيانگ زمين مبالغ هنگفتي را جهت توسعهي اردوگاههاي كار اجباري جهت زندانيكردن تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) و ساختن مراكز شستشوي مغزي و پايگاههاي ديگر هزينه كرد. براي مثال در ماه دسامبر سال 2001، جيانگ زمين مبلغ 2/4 ميليارد يوان را به يكباره براي ساخت مراكز شستشوي مغزي و پايگاههايي براي ”ايجاد دگرگوني“ در تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) اختصاص داد. او همچنين بوسيلهي ايجاد انگيزههاي مالي سعي در ترغيب و تشويق تعداد بيشتري از مردم براي آزار و اذيت تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) نمود. در بسياري از مناطق جايزهي دستگيري يك نفر از تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا)، چندين هزار و حتي تا ده هزار يوان نيز تصويب شد. اردوگاه كار اجباري ماسانجيا (Masanjia) واقع در استان ليائونينگ (Liaoning) يكي از مخوفترين مکانها از لحاظ شكنجه و اذيت پيروان فالون گونگ(فالون دافا) است. حزب يكبار مبلغ پنجاه هزار يوان به مدير آن و سيهزار يوان به معاونش به عنوان پاداش پرداخت كرد.
جيانگ زمين، دبيركل اسبق حزب کمونيست چين (ح ک چ) كسي است كه شكنجه و آزار تمرينكنندگان فالون گونگ(فالون دافا) را پيشنهاد كرد و با توطئهچيني فرمان به آغاز آن داد. او براي انجام اين كار از مكانيزم و تواناييهاي حزب کمونيست چين (ح ک چ) بهره گرفت. او مسئول بدون قيد و شرط اين جنايت تاريخي است. با اين حال اگر حزب کمونيست چين (ح ک چ) با مکانيزم خشونتش که از طريق جنبشهاي سياسي زيادي شکل گرفت نبود، جيانگ زمين قادر به راهاندازي و ادامهي اين آزار و اذيتها نبود.
جيانگ زمين و حزب از يكديگر كمك ميگيرند. آنها مردم را به گمراهي كشيده تا با اصول ”راستي، شفقت و بردباري“ فالون گونگ(فالون دافا) مخالفت كنند و اين همه در جهت منافع يك شخص و يك حزب است. تباني و همدستي اين دو است كه باعث بروز چنين جنايات بزرگي ميشود.
ث- جيانگ زمين باعث پوسيدن حزب كمونيست چين از داخل است
جيانگ زمين تنها از روي انگيزههاي فردي از ذات شيطاني حزب کمونيست چين (ح ک چ) استفاده كرد تا آن را به عنوان ابزاري در جهت آزار همه جانبهي مردم بيگناهي كه به دنبال ”راستي، شفقت و بردباري“ بودند بشوراند. او جنبش كيفري و تنبيهي را بر ضد كساني برپا داشت كه سودمندترين و كمآزارترين افراد براي جامعه و كشور به حساب ميآيند. اينگونه آزارها نهتنها مردم و كشور را به سمت جرم و تباهي سوق ميدهد بلكه مانند تيشهاي است به ريشهي خود حزب.
جيانگ زمين از حزب استفاده کرد تا بهطور بيرحمانهاي تمام روشهاي شيطاني در سراسر جهان را در مواجهه با فالون گونگ(فالون دافا) به كار گيرد. قانون، انسانيت و اخلاق همگي متحمل ضربهي سنگيني شدند كه در اصل اين ضربه باعث سستشدن پايههاي رژيم و قدرت آن ميگردد.
جيانگ زمين تمامي منابع مالي، مادي و انساني را جهت سركوب فالون گونگ(فالون دافا) بكار گرفت كه بار سنگيني به روي دوش كشور و جامعه و فشار عظيمي بر نظام مالي كشور بود. حزب چارهاي به جز ادامهي اين آزارهاي شريرانه براي مدت زماني طولاني نداشته و براي ادامه آن تنها ميتواند به اندوختههاي مردم، ثروت ملي و جذب فريبكارانهي سرمايهگذاري خارجي اتكا كند.
در زمان آزار فالون گونگ(فالون دافا)، حزب و جيانگ زمين به تمامي انواع حيلههاي شنيع و رذيلانه متكي شده و از تمامي ظرفيت خود براي خيانت بهره جستند تا فالون گونگ(فالون دافا) را از پا دربياورند.
جيانگ زمين و حزب از تمامي ابزارهاي تبليغاتي و دروغ پراكني براي خرابكردن وجههي فالون گونگ(فالون دافا) استفاده كردند تا بهانهاي براي آزار و سركوب آنها داشته باشند. با اين همه هيچ دروغي نيست كه تا ابد بماند. زماني كه در نهايت دروغهايشان نقش بر آب شود نقشههاي آزار و سركوبشان شكست بخورد، ديگر روشهاي دروغپراكني و تبليغاتيشان كاري از پيش نخواهد برد. حزب اعتبار خود را از دست داده و ديگر جايي در قلب مردم نخواهد داشت.
در ابتداي سركوب فالون گونگ(فالون دافا) در سال 1999، جيانگ زمين قصد داشت تا مسئلهي فالون گونگ(فالون دافا) را در مدت سه ماه حل ميكند. به نظر ميرسد كه حزب قدرت فالون گونگ(فالون دافا) و نيروي سنت و اعتقادات را دست كم گرفته بود. از روزگار باستان هميشه اينگونه بوده كه باطل نتوانسته حق را از بين ببرد و هنوز هم نميتواند محبت و مهرباني را از قلب مردم ريشهكن كند. پنج سال از آن زمان گذشته است. فالون گونگ(فالون دافا) هنوز نيز فالون گونگ(فالون دافا) است. علاوه بر آن فالون گونگ(فالون دافا) بهطور وسيعي به بسياري از كشورهاي جهان راه يافته است. جيانگ زمين و حزب در اين نبرد بين حق و باطل بشدت شكست خوردهاند و ذات پليد، ظالم و رذلشان كاملاً آشكار شده است. جيانگ زمين بدنام در حال حاضر مظان بسياري از اتهامات چه در داخل و چه خارج كشورش است و دادگاههاي بسياري را كه خواستار آوردن او به ميز محاكمه هستند پيش رو دارد.
حزب اساساً قصد داشت تا با استفاده از سركوب، ظلم خود را منسجم كند، حال آنكه به جاي ”تقويت بنيهي خود“ باعث هدر رفتن انرژي خود شد. اكنون نيز براي به خود آمدن بسيار دير شده است. حزب اكنون مانند يك درخت خشك و پوسيده است كه با يك باد شديد فرو ميافتد. هر گونه خيال باطلي درجهت نجات حزب کمونيست چين (ح ک چ) بر خلاف روند تاريخ است. اين تلاش نهتنها بيهوده مينمايد بلكه باعث نابودي آيندهي كساني كه در جهت عملي شدن آن قدم بردارند خواهد شد.
نتيجهگيري
دبير كل اسبق حزب کمونيست چين (ح ک چ)(حزب کمونیست چین)، جيانگ زمين كسي بود كه آزار و اذيت خبيثانهي فالون گونگ(فالون دافا) را توطئهچيني و عملي ساخت. جيانگ زمين از تمامي قدرت، جايگاه، روشهاي تنبيهي و مكانيزمهاي حزب براي راهاندازي جنبشهاي سياسي در جهت آغاز آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا) استفاده كرد. او مسئوليت كامل اين جنايت تاريخي را به دوش ميكشد. از طرف ديگر، اگر حزب کمونيست چين (ح ک چ) وجود نداشت، جيانگ زمين به تنهايي قادر به آغاز و رهبري اين اعمال رذيلانه نبود. حزب کمونيست چين (ح ک چ) از اولين روز پيدايش خود در مقابل درستكاري و نيكي موضع گرفت. با سركوبي به عنوان ابزار و آزار و اذيت به عنوان تخصص، حزب کمونيست چين (ح ک چ) حكومت خود را پايهريزي كرد، حكومتي بر پايهي كنترل افكار و سوق دادن آنها به سمت يك حزب مركزي. حزب کمونيست چين (ح ک چ) بر اساس فطرتش مخالف ”راستي، شفقت و بردباري“ است و فالون گونگ(فالون دافا) را دشمن خود ميداند. به همين علت هم سركوب و آزار و اذيت فالون گونگ(فالون دافا) امري اجتناب ناپذير است. جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) با حملهي خود به ”راستي، شفقت و بردباري“ زمينه را براي رشد دروغ، خباثت، شرارت و فساد فراهم كردند. حاصل اين كار نزول گستردهي معيارهاي اخلاقي در سراسر سرزمين چين بود كه تمامي مردم را تحت تأثير قرار داد.
تباني بين حزب کمونيست چين (ح ک چ) و جيانگ زمين سرنوشت آن دو را به هم گره زده است. فالون گونگ(فالون دافا) در حال حاضر در حال كشيدن جيانگ زمين به دادگاه است. روزي كه او به دادگاه برده شود سرنوشت حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز به خودي خود روشن است.
اصول الهي هرگز تحمل آزار و اذيت غير انساني انسانهاي خوبي را كه به دنبال ”راستي، شفقت و بردباري“ هستند ندارد. اعمال شيطاني جيانگ زمين و حزب کمونيست چين (ح ک چ) نيز درسي آموزنده و ابدي براي بشريت خواهد بود.
.
برای بازگشت به لیست فصلها اینجا کلیک کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر