برگرفته از کار شماره ٥٥٤
سرکوبهای وحشیانه رژیم و چند رهنمود تکنیکی و تاکتیکی برای مقابله با آن
جمهوری اسلامی در طول چند هفته گذشته اوج توحش و بربریت حکومت اسلامی را به عموم تودههای مردم ایران و جهان نشان داد. نیروهای رنگارنگ سرکوب پلیس، سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات با بیرحمی و افسار گسیختگی به هر تجمع اعتراضی مردم یورش بردند، دهها تن را به ضرب گلوله و شکنجه کشتند، صدها تن از جوانان مبارز را مصدوم و معلول کردند. هزاران تن از مردم به بند کشیده شدند، تا کنون اجساد چند تن از دستگیر شدگان را که در زیر شکنجههای قرون وسطائی به قتل رسیدهاند به خانوادههایشان تحویل دادهاند. جسد سوخته ترانه موسوی را در بیابانها رها کردند. کمترین اطلاعی از بازداشت شدگان و محل نگهداری آنها به خانوادههایشان داده نمیشود. آنها همه روزه به زندانها و دستگاه قضائی مراجعه میکنند، اما پاسخی به آنها داده نمیشود. این نیز نوعی شکنجه به خانوادههای دستگیر شدگان است که آنها را در اظطراب مداوم قرار دهند. افزایش روز افزون تعدادی از زندانیان سیاسی که زیر شکنجههای پلیس و وزرات اطلاعات به قتل میرسند، خانوادههائی را که عزیزانشان در اسارت گرفتارند، شدیدا نگران کرده است. این نگرانی بسیار جدیست. چرا که چنین به نظر میرسد، جمهوری اسلامی به رغم این که به اعدامهای علنی ادامه میدهد و در طول چند روز گذشته حدود ١۵ تن از مردم بلوچستان را به جوخه اعدام سپرده است، اما برای جلوگیری از انعکاس بین المللی کشتار مردم ایران، بی سر و صدا زندانیان را زیر شکنجه به قتل میرساند و پس از گذشت چند روز از قتل زندانی، فردی ناشناس با خانوادۀ قربانیِ وحشی گری رژیم تماس میگیرد و از آنها میخواهد جسد فرزندشان را در سردخانهها تحویل بگیرند. در عین حال تهدید میشوند که از برگزاری مراسم بزرگداشت خودداری کنند. اخیرا اخبار وگزارشات وحشتناکی از شکنجه و کشتار جوانان در زندان کهریزک انتشار یافته است.
البته آنچه تا کنون رخ داده و تقریبا عموم مردم ایران از آن آگاهند، تنها گوشه کوچکیست از فجایع عظیمی که جمهوری اسلامی در طول این این ٣٠ سال، به ویژه در دهه ۶۰ آفرید. در سالهای دهه ۶۰ توحش رژیم صدها برابر آنچیزی بود که امروز شاهد آن هستیم. هزاران تن از زنان و مردان آزادیخواه و سوسیالیست به قتل رسیدند، بدون آنکه حتا اجساد این مبارزین به خانوادههایشان تحویل داده شود و یا محل دفن آنها را اعلام کنند، این قربانانیان رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی که پس از تحمل وحشیانهترین شکنجهها در بیدادگاههای چند دقیقهای به مرگ محکوم شدند، در گورهای دستجمعی به خاک سپرده شدند، شرایط آن دوران نیز به گونهای بود که حتا اکثریت بزرگ مردم ایران از آنچه که گذشت بی خبر ماندند تا چه برسد به مردم جهان، و چه ستمی بر خانوادههای این عزیزان رفت که حتا اگر با آنها ابراز همدردی میشد، در خفا بود. نه مردم همچون امروز از ماهیت ضد انسانی رژیم آگاه بودند و نه وسائل و امکاناتی نظیر امروز وجود داشت که به محض هر اتفاقی لااقل بخش بزرگی از مردم ایران و جهان از آن آگاه شوند. تازه اکنون هر کس میتواند از فجایع کنونی دریابد که در آن سال ها چه گذشت و جمهوری اسلامی از همان نخستین روز موجودیتاش در ایران، چیزی جز یک رژیم سرکوب، کشتار و اختناق نبود. اکنون تودههای مردم ایران به خوبی آگاه شده و میدانند که اختناق، سرکوب و کشتار بیرحمانه در ذات دولت مذهبی جمهوری اسلامی ست. امروز مردم به خوبی میدانند حکومت اسلامی، رژیم سرتا پا فریب، دروغ و جنایت است.
این مردم آگاه، اکنون به پا خاستهاند تا این رژیم ارتجاعی را سرنگون کنند. حوادث همین چند هفته اخیر نیز بار دیگر نشان داد که حتا اگر مردم ایران در ابعاد میلیونی به خیابانها بریزند و مخالفت علنی خود را ابراز دارند، جمهوری اسلامی بنابه ماهیت فوق ارتجاعی خود نه فقط حاضر نیست به ارداه مردم گردن نهد، بلکه تمام سگهای زنجیریاش را در خیابانها به جان مردم میاندازد و به سادگی دست بردار نیست. لذا باید این حقیت برای هر کسی روشن شده باشد که مبارزهای سخت و خونین و دراز مدت در پیش است. باید برای یک چنین مبارزهای آماده شد. باید تاکتیکها و روشها و شیوههای مختلف مبارزه را برای از پای در آوردن این رژیم بیرحم به کار بست. تلفاتمان را کاهش دهیم و بالعکس مدام بر تلفات دشمن مردم بیافزائیم
اما چه باید کرد، تا مقدم بر هر چیز تاکتیکهای سرکوبگرانه رژیم را خنثی و بی اثر سازیم.
اساسی ترین، مهم ترین و کارآترین راه مقابله با نیروی سرکوب هر رژیم ارتجاعی، به زانو درآوردن و نابود کردن آن، بسیج هر چه وسیعتر و گستردهتر تودههاست. هر چه تودههائی که به مبارزه روی میآورند وسیعتر و عظیمتر باشند، کارآئی نیروی سرکوب کمتر خواهد بود. اگر تظاهرات نه در یک یا چند نقطه، بلکه در دهها نقطه در سراسر تهران برپا شود، نیروهای سرکوب رژیم، ناگزیرند پخش شوند و پراکنده عمل کنند و در آن صورت دیگر نمیتوانند در دو یا سه نقطه متمرکز برای کوبیدن جنبش عمل نمایند. اگر راهپمائی و تظاهرات نه صرفا در تهران بلکه در تمام شهرها یا لااقل مهم ترین آنها صورت گیرد به شدت از توان نیروهای سرکوب کاسته میشود و تلفات ما کمتر خواهد بود. اگر به جای راهپیمائیهای دهها هزار نفری، تجمعات و راهپیمائیهای صدها هزار نفری و میلیونی بر پا گردد، دیگر حتا سازمان یافتهترین و بیرحم ترین نیروی سرکوب، جرأت رودرروئی با مردم را نخواهد داشت. اگر اکثریت بزرگ مردم به ویژه کارگران در سراسر ایران به مبارزه مستقیم و علنی برخیزند و اعتصاب عمومی برپا کنند، مبارزه دیگر به یک یا دو شکل محدود نخواهد بود، بلکه اشکال بسیار متنوعی به خود خواهد گرفت که نیروهای سرکوب قادر به مقابله با آنها نیست. چرا که هر کارخانه، دانشگاه، مدرسه، مؤسسات مختلف، کوچه و خیابان، همه جا مرکز مبارزه خواهد بود. یعنی در جائی اعتصابات است، در جای دیگر راهپمیمائی، تظاهرات موضعی، سنگر بندی خیابانی، گردهمآئی، درگیری مسلحانه و غیره.
بنابر این، هیچ راهی نمیتواند برای مقابله با نیروهای سرکوب رژیم و خنثا سازی اقدامات سرکوبگرانه آنها مؤثرتر و تعیین کنندهتر از بسیج تودهای، گسترش و فراگیرتر شدن هر چه بیشتر دامنه جنبش تودهای باشد، لذا وظیفه اصلی و اساسی هر نیروی رادیکال و انقلابی که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی در جریان تحولات سیاسی کنونی و کاهش تلفات مردم در جریان این نبرد میباشد، تلاش برای بسیج هر چه گستردهتر تودهای و سازماندهی کارگران و زحمتکشان است.
اما لازم است که در اینجا به چند نکته تکنیکی و تاکتیکی هم اشاره کنیم که رعایت و به کارگیری آنها به ویژه برای آن گروه از مردمی که در مرحله کنونی مبارزات، نقش پیشرو را بر عهده دارند، به منظور مقابله با نیروهای سرکوب و کاهش خطرات و تلفات ضروریست. در همین جا از رفقائی که در گردآوری و تدوین رهنمودها زحمت کشیده و آنها را ارسال نمودهاند و بخشی از آنها در همین نوشته میآید، تشکر میکنیم.
سرکوبهای وحشیانه رژیم و چند رهنمود تکنیکی و تاکتیکی برای مقابله با آن
جمهوری اسلامی در طول چند هفته گذشته اوج توحش و بربریت حکومت اسلامی را به عموم تودههای مردم ایران و جهان نشان داد. نیروهای رنگارنگ سرکوب پلیس، سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات با بیرحمی و افسار گسیختگی به هر تجمع اعتراضی مردم یورش بردند، دهها تن را به ضرب گلوله و شکنجه کشتند، صدها تن از جوانان مبارز را مصدوم و معلول کردند. هزاران تن از مردم به بند کشیده شدند، تا کنون اجساد چند تن از دستگیر شدگان را که در زیر شکنجههای قرون وسطائی به قتل رسیدهاند به خانوادههایشان تحویل دادهاند. جسد سوخته ترانه موسوی را در بیابانها رها کردند. کمترین اطلاعی از بازداشت شدگان و محل نگهداری آنها به خانوادههایشان داده نمیشود. آنها همه روزه به زندانها و دستگاه قضائی مراجعه میکنند، اما پاسخی به آنها داده نمیشود. این نیز نوعی شکنجه به خانوادههای دستگیر شدگان است که آنها را در اظطراب مداوم قرار دهند. افزایش روز افزون تعدادی از زندانیان سیاسی که زیر شکنجههای پلیس و وزرات اطلاعات به قتل میرسند، خانوادههائی را که عزیزانشان در اسارت گرفتارند، شدیدا نگران کرده است. این نگرانی بسیار جدیست. چرا که چنین به نظر میرسد، جمهوری اسلامی به رغم این که به اعدامهای علنی ادامه میدهد و در طول چند روز گذشته حدود ١۵ تن از مردم بلوچستان را به جوخه اعدام سپرده است، اما برای جلوگیری از انعکاس بین المللی کشتار مردم ایران، بی سر و صدا زندانیان را زیر شکنجه به قتل میرساند و پس از گذشت چند روز از قتل زندانی، فردی ناشناس با خانوادۀ قربانیِ وحشی گری رژیم تماس میگیرد و از آنها میخواهد جسد فرزندشان را در سردخانهها تحویل بگیرند. در عین حال تهدید میشوند که از برگزاری مراسم بزرگداشت خودداری کنند. اخیرا اخبار وگزارشات وحشتناکی از شکنجه و کشتار جوانان در زندان کهریزک انتشار یافته است.
البته آنچه تا کنون رخ داده و تقریبا عموم مردم ایران از آن آگاهند، تنها گوشه کوچکیست از فجایع عظیمی که جمهوری اسلامی در طول این این ٣٠ سال، به ویژه در دهه ۶۰ آفرید. در سالهای دهه ۶۰ توحش رژیم صدها برابر آنچیزی بود که امروز شاهد آن هستیم. هزاران تن از زنان و مردان آزادیخواه و سوسیالیست به قتل رسیدند، بدون آنکه حتا اجساد این مبارزین به خانوادههایشان تحویل داده شود و یا محل دفن آنها را اعلام کنند، این قربانانیان رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی که پس از تحمل وحشیانهترین شکنجهها در بیدادگاههای چند دقیقهای به مرگ محکوم شدند، در گورهای دستجمعی به خاک سپرده شدند، شرایط آن دوران نیز به گونهای بود که حتا اکثریت بزرگ مردم ایران از آنچه که گذشت بی خبر ماندند تا چه برسد به مردم جهان، و چه ستمی بر خانوادههای این عزیزان رفت که حتا اگر با آنها ابراز همدردی میشد، در خفا بود. نه مردم همچون امروز از ماهیت ضد انسانی رژیم آگاه بودند و نه وسائل و امکاناتی نظیر امروز وجود داشت که به محض هر اتفاقی لااقل بخش بزرگی از مردم ایران و جهان از آن آگاه شوند. تازه اکنون هر کس میتواند از فجایع کنونی دریابد که در آن سال ها چه گذشت و جمهوری اسلامی از همان نخستین روز موجودیتاش در ایران، چیزی جز یک رژیم سرکوب، کشتار و اختناق نبود. اکنون تودههای مردم ایران به خوبی آگاه شده و میدانند که اختناق، سرکوب و کشتار بیرحمانه در ذات دولت مذهبی جمهوری اسلامی ست. امروز مردم به خوبی میدانند حکومت اسلامی، رژیم سرتا پا فریب، دروغ و جنایت است.
این مردم آگاه، اکنون به پا خاستهاند تا این رژیم ارتجاعی را سرنگون کنند. حوادث همین چند هفته اخیر نیز بار دیگر نشان داد که حتا اگر مردم ایران در ابعاد میلیونی به خیابانها بریزند و مخالفت علنی خود را ابراز دارند، جمهوری اسلامی بنابه ماهیت فوق ارتجاعی خود نه فقط حاضر نیست به ارداه مردم گردن نهد، بلکه تمام سگهای زنجیریاش را در خیابانها به جان مردم میاندازد و به سادگی دست بردار نیست. لذا باید این حقیت برای هر کسی روشن شده باشد که مبارزهای سخت و خونین و دراز مدت در پیش است. باید برای یک چنین مبارزهای آماده شد. باید تاکتیکها و روشها و شیوههای مختلف مبارزه را برای از پای در آوردن این رژیم بیرحم به کار بست. تلفاتمان را کاهش دهیم و بالعکس مدام بر تلفات دشمن مردم بیافزائیم
اما چه باید کرد، تا مقدم بر هر چیز تاکتیکهای سرکوبگرانه رژیم را خنثی و بی اثر سازیم.
اساسی ترین، مهم ترین و کارآترین راه مقابله با نیروی سرکوب هر رژیم ارتجاعی، به زانو درآوردن و نابود کردن آن، بسیج هر چه وسیعتر و گستردهتر تودههاست. هر چه تودههائی که به مبارزه روی میآورند وسیعتر و عظیمتر باشند، کارآئی نیروی سرکوب کمتر خواهد بود. اگر تظاهرات نه در یک یا چند نقطه، بلکه در دهها نقطه در سراسر تهران برپا شود، نیروهای سرکوب رژیم، ناگزیرند پخش شوند و پراکنده عمل کنند و در آن صورت دیگر نمیتوانند در دو یا سه نقطه متمرکز برای کوبیدن جنبش عمل نمایند. اگر راهپمائی و تظاهرات نه صرفا در تهران بلکه در تمام شهرها یا لااقل مهم ترین آنها صورت گیرد به شدت از توان نیروهای سرکوب کاسته میشود و تلفات ما کمتر خواهد بود. اگر به جای راهپیمائیهای دهها هزار نفری، تجمعات و راهپیمائیهای صدها هزار نفری و میلیونی بر پا گردد، دیگر حتا سازمان یافتهترین و بیرحم ترین نیروی سرکوب، جرأت رودرروئی با مردم را نخواهد داشت. اگر اکثریت بزرگ مردم به ویژه کارگران در سراسر ایران به مبارزه مستقیم و علنی برخیزند و اعتصاب عمومی برپا کنند، مبارزه دیگر به یک یا دو شکل محدود نخواهد بود، بلکه اشکال بسیار متنوعی به خود خواهد گرفت که نیروهای سرکوب قادر به مقابله با آنها نیست. چرا که هر کارخانه، دانشگاه، مدرسه، مؤسسات مختلف، کوچه و خیابان، همه جا مرکز مبارزه خواهد بود. یعنی در جائی اعتصابات است، در جای دیگر راهپمیمائی، تظاهرات موضعی، سنگر بندی خیابانی، گردهمآئی، درگیری مسلحانه و غیره.
بنابر این، هیچ راهی نمیتواند برای مقابله با نیروهای سرکوب رژیم و خنثا سازی اقدامات سرکوبگرانه آنها مؤثرتر و تعیین کنندهتر از بسیج تودهای، گسترش و فراگیرتر شدن هر چه بیشتر دامنه جنبش تودهای باشد، لذا وظیفه اصلی و اساسی هر نیروی رادیکال و انقلابی که خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی در جریان تحولات سیاسی کنونی و کاهش تلفات مردم در جریان این نبرد میباشد، تلاش برای بسیج هر چه گستردهتر تودهای و سازماندهی کارگران و زحمتکشان است.
اما لازم است که در اینجا به چند نکته تکنیکی و تاکتیکی هم اشاره کنیم که رعایت و به کارگیری آنها به ویژه برای آن گروه از مردمی که در مرحله کنونی مبارزات، نقش پیشرو را بر عهده دارند، به منظور مقابله با نیروهای سرکوب و کاهش خطرات و تلفات ضروریست. در همین جا از رفقائی که در گردآوری و تدوین رهنمودها زحمت کشیده و آنها را ارسال نمودهاند و بخشی از آنها در همین نوشته میآید، تشکر میکنیم.
.
- در وهله نخست آنچه که باید بر آن تاکید نمود، سازمان یافتگی ست. برای مقابله با یک رژیم ارتجاعی و سر تا پا مسلح باید سازمان یافته حرکت کرد. از همین حالا باید کمیتههای محلات را تشکیل داد. آماده ترین نیرو در مرحله کنونی برای شرکت در این کمیتهها، جوانان محلات هستند. برای دست زدن به هر اقدام مبارزاتی مشترکاً تصمیم بگیرید و عمل کنید. گروههای کوه نوردی، فرهنگی و تفریحی سازمان بدهید و با یکدیگر مسائل محله و اوضاع سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار دهید. به این اکتفا نکنید که بر حسب مسائلی که از رادیو و تلویزونها میشنوید و میبینید و یا در نشریات میخوانید، تصمیم بگیرید، بحث جمعی بر سر این مسائل و تصمیم گیری جمعی، برای حرکت سازمان یافته، دارای اهمیت جدیست. دید عمیقی نسبت به کمیتهها و وظایف آنها داشته باشید و تصور نکنید که آنها تشکلهای موقتی برای مرحله کنونی مبارزهاند. در مراحل پیشرفتهتر جنبش وقتی که تودههای وسیع مردم در آنها حضور یافتند، این کمیتهها به شوراهای محلات ارتقاء مییابند که یکی از ارگانهای اعمال حاکمیت توده مردماند.
در هر محله ای که فعالید، ابتکار حل مسائل مردم محلهتان را در دست بگیرید. اگر خطری برای یکی از آنها پیش آمده، مردم را برای حمایت از او بسیج کنید. اعلامیه و تراکت پخش نمائید، حتی خبرنامه تهیه کنید و مهمترین اخبار را که ممکن است مردم از آنها اطلاعی نداشته باشند، به اطلاع آنها برسانید. تمام منطقه را پر از شعار کنید، نشریات، خبرنامهها، اطلاعیههای خود را در مراکز پر رفت و آمد، بر سر راه مردم، در کیوسکهای تلفن و غیره قرار دهید.
یکی از کارهائی که هم اکنون باید انجام داد، شناسائی کامل مراکز سرکوب رژیم و عوامل ارگانهای سرکوب است. این مسئله برای مراحل پیشرفتهتر جنبش از اهمیت زیادی برخودار میباشد. اما اکنون یکی از کارهای مهمی که میتوان انجام داد ، افشاء و معرفی عوامل جنایتکار سرکوبگر در هر محله است. عوامل سرکوب را حتا در خانههایشان نباید آرام گذاشت. با صدور اطلاعیه و یا از طریق تراکت و شعار نویسی، همه مردم محله را از وجود چنین اشخاصی درمحل آگاه کنید. اگر محل کار نیز امکان و اجازه این کار را میدهد، در محل کار نیز آنها را افشاء کنید. به عوامل سرکوب از طریق همین اطلاعیهها، تراکتها، اینترنت و غیره اخطار کنید که دست از سرکوب بردارند، خود را از این ارگانهای ضد مردمی کنار بکشند و تسلیم اراده و خواست مردم شوند، والّا مجازات سختی در انتظار آنها خواهد بود.
- در وهله نخست آنچه که باید بر آن تاکید نمود، سازمان یافتگی ست. برای مقابله با یک رژیم ارتجاعی و سر تا پا مسلح باید سازمان یافته حرکت کرد. از همین حالا باید کمیتههای محلات را تشکیل داد. آماده ترین نیرو در مرحله کنونی برای شرکت در این کمیتهها، جوانان محلات هستند. برای دست زدن به هر اقدام مبارزاتی مشترکاً تصمیم بگیرید و عمل کنید. گروههای کوه نوردی، فرهنگی و تفریحی سازمان بدهید و با یکدیگر مسائل محله و اوضاع سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار دهید. به این اکتفا نکنید که بر حسب مسائلی که از رادیو و تلویزونها میشنوید و میبینید و یا در نشریات میخوانید، تصمیم بگیرید، بحث جمعی بر سر این مسائل و تصمیم گیری جمعی، برای حرکت سازمان یافته، دارای اهمیت جدیست. دید عمیقی نسبت به کمیتهها و وظایف آنها داشته باشید و تصور نکنید که آنها تشکلهای موقتی برای مرحله کنونی مبارزهاند. در مراحل پیشرفتهتر جنبش وقتی که تودههای وسیع مردم در آنها حضور یافتند، این کمیتهها به شوراهای محلات ارتقاء مییابند که یکی از ارگانهای اعمال حاکمیت توده مردماند.
در هر محله ای که فعالید، ابتکار حل مسائل مردم محلهتان را در دست بگیرید. اگر خطری برای یکی از آنها پیش آمده، مردم را برای حمایت از او بسیج کنید. اعلامیه و تراکت پخش نمائید، حتی خبرنامه تهیه کنید و مهمترین اخبار را که ممکن است مردم از آنها اطلاعی نداشته باشند، به اطلاع آنها برسانید. تمام منطقه را پر از شعار کنید، نشریات، خبرنامهها، اطلاعیههای خود را در مراکز پر رفت و آمد، بر سر راه مردم، در کیوسکهای تلفن و غیره قرار دهید.
یکی از کارهائی که هم اکنون باید انجام داد، شناسائی کامل مراکز سرکوب رژیم و عوامل ارگانهای سرکوب است. این مسئله برای مراحل پیشرفتهتر جنبش از اهمیت زیادی برخودار میباشد. اما اکنون یکی از کارهای مهمی که میتوان انجام داد ، افشاء و معرفی عوامل جنایتکار سرکوبگر در هر محله است. عوامل سرکوب را حتا در خانههایشان نباید آرام گذاشت. با صدور اطلاعیه و یا از طریق تراکت و شعار نویسی، همه مردم محله را از وجود چنین اشخاصی درمحل آگاه کنید. اگر محل کار نیز امکان و اجازه این کار را میدهد، در محل کار نیز آنها را افشاء کنید. به عوامل سرکوب از طریق همین اطلاعیهها، تراکتها، اینترنت و غیره اخطار کنید که دست از سرکوب بردارند، خود را از این ارگانهای ضد مردمی کنار بکشند و تسلیم اراده و خواست مردم شوند، والّا مجازات سختی در انتظار آنها خواهد بود.
.
کمیتههای محلات از هم اکنون باید گروهی از افراد ورزیده و با تجربه به فنون نظامی داشته باشند و جوخههای رزمی تشکیل دهند که در مراحل پیشرفتهتر جنبش وظایف نظامی را بر عهده خواهند داشت. یکی از وظایف مهم جوخههای رزمی مراقبت از راهپیمائیها و تظاهرات بزرگ تودهای خواهد بود.
- با رعایت موازین امنیتی، از ایمنی خودتان و رفقایتان مواظبت کنید. هر آنچه را که در خانه شما میتواند برای پلیس و عوامل وزارت اطلاعات مدرک جرم باشد، به دقت مخفی کنید. کامپیوتر، اینترنت و موبایل، همانگونه که کارها را از هر جهت برای شما سهل و آسان میکند، از نظر امنیتی خطر آفرین نیز هست. دقت کنید و مدرکی را که نباید در کامپیوتر باشد، در آنجا نگهداری نکنید، همواره منوی تاریخ، کوکی و کشه را در بروسرهای خود غیر فعال کنید. و مدام فایلهای رزروی را که سيستم عامل کامپیوترتان نگهمیدارد، به ویژه در آن پوشههائی که مخفیست پاک کنید. در تماسهای تلفنی مراقب صحبتهای خودتان باشید. همواره توجیهاتی داشته باشید که اگر دستگیر شدید چه بگوئید و چگونه برخورد کنید.
- اگر قصد برپائی راهپیمائی و تظاهرات موضعی دارید و یا میخواهید در چنین راهپیمائیها و تظاهراتهائی شرکت کنید، چند نکته مهم را باید مد نظر داشته باشید. به شکلی کاملاً سازمان یافته و هم آهنگ حرکت کنید.. هدف باید کاملا روشن باشد. بی هدف حرکت کردن و ناهمآهنگی نتیجهای دربر نخواهد داشت و کار نیروی سرکوب را ساده و سهل میکند. اگر با هدف روشنی قصد برپائی تظاهرات موضعی دارید، باید از منطقه شناسائی دقیقی داشته باشید، راههای در رفتن را به خوبی بشناسید. در نظر داشته باشید که در این مرحله، تظاهرات موضعی نبردی شبیه جنگ چریکی ست، با سرعت عمل و تحرک بالا باید به دشمن ضربه بزنید و بدون این که تلفات برجای بگذارید منطقه را ترک کنید. در این مرحله، ضربه زدن به دشمن، همان برپائی تظاهرات، سر دادن شعار، شعار نویسی، پخش اعلامیه و بی ثبات سازی اوضاع و فرسوده کردن نیروهای سرکوب است. در اینجا ما هستیم که زمان و مکان نبرد را تعیین میکنیم و نیروهای دشمن در حالت تدافعی به سر میبرند. لذا باید منظقه درگیری، نقاط درفتن، منطقه تجمع بعدی، نقاطی که نیروهای سرکوب میتوانند وارد شوند، به خوبی شناسائی شده باشند. در میان گروه تقسیم کار کنید. یک اکیپ امداد با فوری ترین وسائل مورد نیاز داشته باشید. بسته به شرایط زمانی و مکانی و هدف تظاهرات، باید مدت زمان تظاهرات را در یک نقطه و منطقه کوتاه کرد و به نقطه دیگر انتقال داد. شعارها و تراکتهایی که پخش میکنید، باید با محل تجمع، هدف و ترکیب جمعیت هماهنگی داشته باشد. در اولین فرصت اعلامیهها و تراکتهای که از قبل آماده کردهاید برای پخش به مردم بدهید که آنها را دست به دست توزیع کنند.
پیشقراول داشته باشید که مدام وضعیت جلو حرکت تظاهرکنندگان را گزارش کند. افرادی را مسئول مراقبت وجلوگیری از نفوذ و عناصر پلیس و اطلاعاتی به درون جمعیت نمائید. ابتکار عمل را در رهبری تظاهرات در دست خود بگیرید، فراموش نکنید که عوامل پلیس و دستگاههای اطلاعاتی رژیم، همواره سعی میکنند به درون جمعیت نفوذ کنند و حتی رهبری حرکت اعتراضی را در دست خود بگیرند. بنابر این، هوشیاری لازم است و ابتکار عمل رهبری حرکتهای اعتراضی مردم توسط گروههای سازمان یافته از خود مردم. آگر این حرکت یک راهپیمائی تودهایست، باید با صفوف بهم فشرده حرکت کرد و از نفوذ عوامل پلیس جلوگیری نمود .
وقتی که بویژه در صفوف نخست و رهبری جنبش قرار دارید، صورت خود را بپوشانید تا عوامل پلیس نتوانند شما را شناسائی کنند. هر کسی که در راهپیمائی و تظاهرات شرکت میکند، حتما باید لباس مناسب مبارزه را پوشیده باشد تا به چنگ نیروی سرکوبگر نیفتد و از آسیبهای گاز، آب جوش و غیره بر کنار ماند. دفترچه تلفن و کارت شناسائی با خود حمل نکنید، حتی از بردن تلفن موبایل به تظاهرات خود داری کنید، چون با چند تماس به شناسائی شما کمک می کند برای خنثی سازی شیوه ردیابی، باطری موبایل و سیم کارت خود را به هنگام راهپيمائی و تظاهرات از تلفن خارج کنيد. بعد از هر فيلمبرداری آن را سريعاً برای دوستان خود ارسال کنيد و به فوريت آن را از موبايل پاک کنيد.
کمیتههای محلات از هم اکنون باید گروهی از افراد ورزیده و با تجربه به فنون نظامی داشته باشند و جوخههای رزمی تشکیل دهند که در مراحل پیشرفتهتر جنبش وظایف نظامی را بر عهده خواهند داشت. یکی از وظایف مهم جوخههای رزمی مراقبت از راهپیمائیها و تظاهرات بزرگ تودهای خواهد بود.
- با رعایت موازین امنیتی، از ایمنی خودتان و رفقایتان مواظبت کنید. هر آنچه را که در خانه شما میتواند برای پلیس و عوامل وزارت اطلاعات مدرک جرم باشد، به دقت مخفی کنید. کامپیوتر، اینترنت و موبایل، همانگونه که کارها را از هر جهت برای شما سهل و آسان میکند، از نظر امنیتی خطر آفرین نیز هست. دقت کنید و مدرکی را که نباید در کامپیوتر باشد، در آنجا نگهداری نکنید، همواره منوی تاریخ، کوکی و کشه را در بروسرهای خود غیر فعال کنید. و مدام فایلهای رزروی را که سيستم عامل کامپیوترتان نگهمیدارد، به ویژه در آن پوشههائی که مخفیست پاک کنید. در تماسهای تلفنی مراقب صحبتهای خودتان باشید. همواره توجیهاتی داشته باشید که اگر دستگیر شدید چه بگوئید و چگونه برخورد کنید.
- اگر قصد برپائی راهپیمائی و تظاهرات موضعی دارید و یا میخواهید در چنین راهپیمائیها و تظاهراتهائی شرکت کنید، چند نکته مهم را باید مد نظر داشته باشید. به شکلی کاملاً سازمان یافته و هم آهنگ حرکت کنید.. هدف باید کاملا روشن باشد. بی هدف حرکت کردن و ناهمآهنگی نتیجهای دربر نخواهد داشت و کار نیروی سرکوب را ساده و سهل میکند. اگر با هدف روشنی قصد برپائی تظاهرات موضعی دارید، باید از منطقه شناسائی دقیقی داشته باشید، راههای در رفتن را به خوبی بشناسید. در نظر داشته باشید که در این مرحله، تظاهرات موضعی نبردی شبیه جنگ چریکی ست، با سرعت عمل و تحرک بالا باید به دشمن ضربه بزنید و بدون این که تلفات برجای بگذارید منطقه را ترک کنید. در این مرحله، ضربه زدن به دشمن، همان برپائی تظاهرات، سر دادن شعار، شعار نویسی، پخش اعلامیه و بی ثبات سازی اوضاع و فرسوده کردن نیروهای سرکوب است. در اینجا ما هستیم که زمان و مکان نبرد را تعیین میکنیم و نیروهای دشمن در حالت تدافعی به سر میبرند. لذا باید منظقه درگیری، نقاط درفتن، منطقه تجمع بعدی، نقاطی که نیروهای سرکوب میتوانند وارد شوند، به خوبی شناسائی شده باشند. در میان گروه تقسیم کار کنید. یک اکیپ امداد با فوری ترین وسائل مورد نیاز داشته باشید. بسته به شرایط زمانی و مکانی و هدف تظاهرات، باید مدت زمان تظاهرات را در یک نقطه و منطقه کوتاه کرد و به نقطه دیگر انتقال داد. شعارها و تراکتهایی که پخش میکنید، باید با محل تجمع، هدف و ترکیب جمعیت هماهنگی داشته باشد. در اولین فرصت اعلامیهها و تراکتهای که از قبل آماده کردهاید برای پخش به مردم بدهید که آنها را دست به دست توزیع کنند.
پیشقراول داشته باشید که مدام وضعیت جلو حرکت تظاهرکنندگان را گزارش کند. افرادی را مسئول مراقبت وجلوگیری از نفوذ و عناصر پلیس و اطلاعاتی به درون جمعیت نمائید. ابتکار عمل را در رهبری تظاهرات در دست خود بگیرید، فراموش نکنید که عوامل پلیس و دستگاههای اطلاعاتی رژیم، همواره سعی میکنند به درون جمعیت نفوذ کنند و حتی رهبری حرکت اعتراضی را در دست خود بگیرند. بنابر این، هوشیاری لازم است و ابتکار عمل رهبری حرکتهای اعتراضی مردم توسط گروههای سازمان یافته از خود مردم. آگر این حرکت یک راهپیمائی تودهایست، باید با صفوف بهم فشرده حرکت کرد و از نفوذ عوامل پلیس جلوگیری نمود .
وقتی که بویژه در صفوف نخست و رهبری جنبش قرار دارید، صورت خود را بپوشانید تا عوامل پلیس نتوانند شما را شناسائی کنند. هر کسی که در راهپیمائی و تظاهرات شرکت میکند، حتما باید لباس مناسب مبارزه را پوشیده باشد تا به چنگ نیروی سرکوبگر نیفتد و از آسیبهای گاز، آب جوش و غیره بر کنار ماند. دفترچه تلفن و کارت شناسائی با خود حمل نکنید، حتی از بردن تلفن موبایل به تظاهرات خود داری کنید، چون با چند تماس به شناسائی شما کمک می کند برای خنثی سازی شیوه ردیابی، باطری موبایل و سیم کارت خود را به هنگام راهپيمائی و تظاهرات از تلفن خارج کنيد. بعد از هر فيلمبرداری آن را سريعاً برای دوستان خود ارسال کنيد و به فوريت آن را از موبايل پاک کنيد.
.
با هر وسیله ای که در اختیار دارید، در خیابانها و مراکزی که امکان حمله وجود دارد، مانع ایجاد نمائید تا موتورسوارها و دیگر نیرویهای سرکوب نتوانند به شما حمله کنند. برافروختن آتش به ویژه با ترکیب بنزین و روغن موتور و یا صابون سفید، هم یکی از موانع مؤثر است که نیروهای سرکوب نتوانند به شما نزدیک شوند و هم خنثی کننده گازهائی ست که پلیس به سوی شما پرتاب میکند. پشت خط جبههای که موتور سواران و نیروهای پیاده سرکوب میتوانند حرکت کنند، ریختن روغن موتور سوخته فراوان بر سر گذرگاهها یا هر وسیله دیگر ایجاد لغزندگی، عامل خنثا کننده ديگری در مقابل به ويژه نيروی سرکوب موتور سوار است. از میخهای 3 پایه یا شیوههای ابتکاری دیگر نظیر لولههائی که سراسر پر از فلزات نوک تیز است برای سد کردن راه موتور سواران و ماشینهای نیروهای سرکوب استفاده کنید. امروزه پليس از دوربينهای مخفی که در خيابانها نصب شده است، برای فيلمبرداری و شناسائی شما استفاده میکند. به هنگام تظاهرات و راهپيائی آنها را از کار بيندازيد. اگر راه ديگری برای از کار انداختن آنها نبود، ستون چراغهای راهنمائی را به آتش بکشيد.
پليس ضد شورش و ديگر سرکوبگران اکنون از باتون، باتون برقی، اسپری فلفل، گاز اشکآور، بمب صوتی، گلوله پلاستيکی، شات گان ساچمهای و گلوله واقعی استفاده میکند. بايد راهپيمايان و تظاهر کنندگان آمادگی مقابله با آنها را داشته باشند. قبل از هر چيز مردم باید اين آمادگی را داشته باشند که نيروی سرکوب نتواند به آنها نزديک شود. اگر کسی به چنگ سرکوبگران افتاده است که او را میزنند يا میخواهند با خود ببرند، بايد با يک یورش دسته جمعی، مانع آن گرديد و پليس و مزدوران بسيجی و اطلاعاتی را فراری داد. در اعتراضات اخير در موارد متعدد، مردمی که توسط گلولههای نيروهای سرکوب به قتل رسيدهاند، اين گلولهها اغلب به سر، گلو و قلب اصابت کرده است. اين نشان میدهد که آمادگی و هوشياری لازم وجود نداشته است. بايد به هنگام شليک گلوله، همه مردم را دعوت کرد که روی زمين دراز بکشند. در مواردی که گار اشک آور يا اسپری فلفل پرتاب میکنند، بالعکس، بايد سريعاً از آن نقطه فاصله گرفت و به نقاط بالاتر رفت. در مواردی که گلوله به مردم اصابت میکند، بايد سريعاً در همانجا اقدامات درمانی فوری انجام بگيرد و به نزديکترين مکان درمان انتقال يابد.
برای مقابله با گاز اشک آور و فلفل، همانگونه که پيش از اين اشاره شد مؤثرترين راه برافروختن آتش است. روشن کردن فندک و کاغذ نزديک به صورت، گازها را خنثا میکند. اگر هنگام حضور در راهپيمائی و تظاهرات از عينکهای آفتابی و پهن استفاده شود، کمک بزرگی خواهد بود. وقتی که نارنجک مملو از گاز پرتاب میشود، بايد سريعاً عکسالعمل نشان داد و با لگد آن را از جمعيت دور کرد. چنانچه اين عکسالعمل بسيار سريع باشد، حتا ميتوان آنرا به سوی نيروهای سرکوب برگرداند. فقط مواظب باشيد که دستتان نسوزد. يک پارچه آغشته به وايتکس که روی آن انداخته شود، نیز احتمالاً میتواند آن را خنثا نمايد. اگر گاز اشک آوربه بدن و صورت کسی اصابت کرده است، از مالش چشم و پوست بايد اکيداً خودداری شود. مرتب پلک بزنيد تا اشک، اسپری و گاز را از چشم شما بيرون بريزد. اگر موثر نبود، چشم و صورتتان را با آب سرد بشوئيد و مطلقاً از آب گرم استفاده نکنيد. دستمال آغشته به آبليمو جلو دهان و بينی نيز مؤثر است. در صورت اصابت مستقيم گاز به چشم، از مخلوط بسيار رقيق آبليمو هم ميتوان برای شستشو استفاده کرد.
چگونه تأثیر اسپری فلفل را خنثی کنیم؟
این اسپریها عموماً دارای تاثیر کوتاه مدت اما قوی هستند. در صورتی که اسپری به شما پاشیده شد از دستمالی و یا شستشو با آب جدا خودداری کنید. چون نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه باعث سوزش و التهاب بیشتر میشود.
موثر ترین اقدام در این مواقع نگاه داشتن یک فندك روشن مقابل صورت و چشمهاست. فاصله شعله باید طوری باشد که حرارت توسط پوست صورت احساس شود. بعد از چند ثانیه سوزش التیام خواهد یافت و اثر اسپری خنثی خواهد شد. در مواقعی که اسپری در یک فضای بسته پراکنده شده با آتش زدن چند برگ کاغذ آنرا خنثی کنید. اگر سوزش و التهاب از بین نرفت، محل اصابت اسپری را با شیر شستشو دهید.
با هر وسیله ای که در اختیار دارید، در خیابانها و مراکزی که امکان حمله وجود دارد، مانع ایجاد نمائید تا موتورسوارها و دیگر نیرویهای سرکوب نتوانند به شما حمله کنند. برافروختن آتش به ویژه با ترکیب بنزین و روغن موتور و یا صابون سفید، هم یکی از موانع مؤثر است که نیروهای سرکوب نتوانند به شما نزدیک شوند و هم خنثی کننده گازهائی ست که پلیس به سوی شما پرتاب میکند. پشت خط جبههای که موتور سواران و نیروهای پیاده سرکوب میتوانند حرکت کنند، ریختن روغن موتور سوخته فراوان بر سر گذرگاهها یا هر وسیله دیگر ایجاد لغزندگی، عامل خنثا کننده ديگری در مقابل به ويژه نيروی سرکوب موتور سوار است. از میخهای 3 پایه یا شیوههای ابتکاری دیگر نظیر لولههائی که سراسر پر از فلزات نوک تیز است برای سد کردن راه موتور سواران و ماشینهای نیروهای سرکوب استفاده کنید. امروزه پليس از دوربينهای مخفی که در خيابانها نصب شده است، برای فيلمبرداری و شناسائی شما استفاده میکند. به هنگام تظاهرات و راهپيائی آنها را از کار بيندازيد. اگر راه ديگری برای از کار انداختن آنها نبود، ستون چراغهای راهنمائی را به آتش بکشيد.
پليس ضد شورش و ديگر سرکوبگران اکنون از باتون، باتون برقی، اسپری فلفل، گاز اشکآور، بمب صوتی، گلوله پلاستيکی، شات گان ساچمهای و گلوله واقعی استفاده میکند. بايد راهپيمايان و تظاهر کنندگان آمادگی مقابله با آنها را داشته باشند. قبل از هر چيز مردم باید اين آمادگی را داشته باشند که نيروی سرکوب نتواند به آنها نزديک شود. اگر کسی به چنگ سرکوبگران افتاده است که او را میزنند يا میخواهند با خود ببرند، بايد با يک یورش دسته جمعی، مانع آن گرديد و پليس و مزدوران بسيجی و اطلاعاتی را فراری داد. در اعتراضات اخير در موارد متعدد، مردمی که توسط گلولههای نيروهای سرکوب به قتل رسيدهاند، اين گلولهها اغلب به سر، گلو و قلب اصابت کرده است. اين نشان میدهد که آمادگی و هوشياری لازم وجود نداشته است. بايد به هنگام شليک گلوله، همه مردم را دعوت کرد که روی زمين دراز بکشند. در مواردی که گار اشک آور يا اسپری فلفل پرتاب میکنند، بالعکس، بايد سريعاً از آن نقطه فاصله گرفت و به نقاط بالاتر رفت. در مواردی که گلوله به مردم اصابت میکند، بايد سريعاً در همانجا اقدامات درمانی فوری انجام بگيرد و به نزديکترين مکان درمان انتقال يابد.
برای مقابله با گاز اشک آور و فلفل، همانگونه که پيش از اين اشاره شد مؤثرترين راه برافروختن آتش است. روشن کردن فندک و کاغذ نزديک به صورت، گازها را خنثا میکند. اگر هنگام حضور در راهپيمائی و تظاهرات از عينکهای آفتابی و پهن استفاده شود، کمک بزرگی خواهد بود. وقتی که نارنجک مملو از گاز پرتاب میشود، بايد سريعاً عکسالعمل نشان داد و با لگد آن را از جمعيت دور کرد. چنانچه اين عکسالعمل بسيار سريع باشد، حتا ميتوان آنرا به سوی نيروهای سرکوب برگرداند. فقط مواظب باشيد که دستتان نسوزد. يک پارچه آغشته به وايتکس که روی آن انداخته شود، نیز احتمالاً میتواند آن را خنثا نمايد. اگر گاز اشک آوربه بدن و صورت کسی اصابت کرده است، از مالش چشم و پوست بايد اکيداً خودداری شود. مرتب پلک بزنيد تا اشک، اسپری و گاز را از چشم شما بيرون بريزد. اگر موثر نبود، چشم و صورتتان را با آب سرد بشوئيد و مطلقاً از آب گرم استفاده نکنيد. دستمال آغشته به آبليمو جلو دهان و بينی نيز مؤثر است. در صورت اصابت مستقيم گاز به چشم، از مخلوط بسيار رقيق آبليمو هم ميتوان برای شستشو استفاده کرد.
چگونه تأثیر اسپری فلفل را خنثی کنیم؟
این اسپریها عموماً دارای تاثیر کوتاه مدت اما قوی هستند. در صورتی که اسپری به شما پاشیده شد از دستمالی و یا شستشو با آب جدا خودداری کنید. چون نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه باعث سوزش و التهاب بیشتر میشود.
موثر ترین اقدام در این مواقع نگاه داشتن یک فندك روشن مقابل صورت و چشمهاست. فاصله شعله باید طوری باشد که حرارت توسط پوست صورت احساس شود. بعد از چند ثانیه سوزش التیام خواهد یافت و اثر اسپری خنثی خواهد شد. در مواقعی که اسپری در یک فضای بسته پراکنده شده با آتش زدن چند برگ کاغذ آنرا خنثی کنید. اگر سوزش و التهاب از بین نرفت، محل اصابت اسپری را با شیر شستشو دهید.
.
اما برای مقابله با اقدامات سرکوبگرانه پليس و دیگر نیروهای سرکوب، برهم زدن تمرکز و در هم ریختن صفوف آنها ، راههای مؤثرتری هم وجود دارد که در اينجا به چند مورد آن اشاره میکنیم که نیاز به ساختن اسپری فلفل، کوکتل مولوتف، بمب دود زا و بمب صدا دارد که هم ميتوانند از سوی جمعيت تظاهرکننده و هم مردم منطقه از درون خانههايشان به سوی محل تمرکز نيروهای سرکوب و يا بهنگام حملات آنها مورد استفاده قرار گيرد و موجب عدم تمرکز، پراکندگی، ترس و وحشت در آنها گردد.
اما برای مقابله با اقدامات سرکوبگرانه پليس و دیگر نیروهای سرکوب، برهم زدن تمرکز و در هم ریختن صفوف آنها ، راههای مؤثرتری هم وجود دارد که در اينجا به چند مورد آن اشاره میکنیم که نیاز به ساختن اسپری فلفل، کوکتل مولوتف، بمب دود زا و بمب صدا دارد که هم ميتوانند از سوی جمعيت تظاهرکننده و هم مردم منطقه از درون خانههايشان به سوی محل تمرکز نيروهای سرکوب و يا بهنگام حملات آنها مورد استفاده قرار گيرد و موجب عدم تمرکز، پراکندگی، ترس و وحشت در آنها گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر