خانوادههای مظلوم شهدا اینها
جنازه را هم گروگان میگیرند
هر روز که میگذرد، نام و مشخصات جدیدی به فهرست شهدای جنبش سبز افزوده میشود.خانوادههای این شهدا اما این روزها در رنج بسیاری به سر میبرند و خبرهایی کهبه طور جسته گریخته شنیده میشود، حاکی از آن است که علاوه بر ممانعت ازبرگزاری مراسم یادبود، در برخی موارد جنازهی شهید را نیز برای وادار کردنخانوادهها به همکاری، به عنوان گروگان نگه میدارند.
به گزارش «موج سبز آزادی» برخی خانوادههای شهدای شناخته شده در روزهای اخیر ازفشارهایی که از سوی نهادهای امنیتی بر آنها وارد شده، پرده برداشتهاند. نه فقطمادر ندا آقاسلطان از دستور وزارت اطلاعات به مساجد در خصوص خودداری از برگزاریمراسم برای کشته شدگان اخیر خبر داده و یا برخی خانوادههای شهدا از دریافت پولدر ازای تحویل جنازهی فرزندانشان سخن گفتهاند، بلکه حتی دکتر روحالامینیاصولگرا و عضو دولت نهم نیز فاش کرده که برخی قصد داشتهاند برای ارائه اطلاعدربارهی فرزندش از او رشوه بگیرند و با وجود اعلام مشخصات و تلفن آنها، وزارتاطلاعات هم حاضر به پیگیری نشده است.
در همین حال «موج سبز آزادی» کسب اطلاع کرده که در خصوص برخی خانوادهها کهفرزندشان به شهادت رسیده است، فشارها با روشهایی به مراتب غیر اخلاقیتر ادامهدارد؛ روشهایی همچون تحویل ندادن جنازهها و فشار بر خانوادهها برای معرفیفرزندان شهید خود به عنوان بسیجی و یا شکایت از موسوی.
بر اساس یکی از گزارشهای رسیده، خانوادهی شهید رامین قهرمانی که پیش از ایندر گزارش دیگری در «موج سبز آزادی» به نام وی اشاره شد، تا پایان هفته گذشتههنوز موفق نشده بودند جنازهی فرزندشان را برای تشییع و تدفین تحویل بگیرند؛چرا که از آنها خواسته شده بود هیچ مراسمی برای فرزندشان نگیرند و نام او را همدر جایی مطرح نکنند. آنها در نهایت وادار میشوند جنازهی فرزند شهیدشان رابدون تشییع و تنها با حضور چند نفر از نزدیکان دفن کنند.
این گزارش همچنین حاکی است پس از آنکه خانوادهای این شهید به محض اطلاع ازدرگذشت فرزندشان اقدام به انتشار اعلامیه و نصب پارچهی سیاه کردند، صبح روزبعد ماموران پلیس در محل حاضر شدند و ضمن امحاء اعلامیهها و جمعآوریپارچهها، به خانوادهی وی اعلام کردند که حق برگزاری هیچ مراسمی را ندارند.
خبر ویژهی قبلی «موج سبز آزادی» دربارهی نام و نشان سه شهید دیگر
*عکسی از مزار یک شهید ناشناس جنبش سبز
http://www.mowjcamp .com/article/ id/1770
گزارش دیگری که به «موج سبز آزادی» رسیده، از معاملهی ناجوانمردانهی مأمورانبا خانوادهی یکی از شهدای روز تاریخی 25 خرداد خبر میدهد. شهید داود صدری، 27ساله و ساکن شهرک اندیشه کرج، در این روز در جلوی یک پایگاه بسیج با یک گلولهبه شهادت میرسد. خانوادهی او شش روز بعد جنازهی او را در بیمارستان امام علیشهریار تحویل میگیرند، اما در ازای 350 هزار تومان پول تیر و 6 میلیون تومانبابت جنازه.
تکاندهندهترین قسمت ماجرا آنجاست که وقتی پدر این شهید برای شکایت مراجعهمیکند، به او میگویند اگر حاضر شود اعلام کند که پسرش بسیجی بوده و مردم اورا کشتهاند، هم دیهاش را خواهند داد و هم او را شهید محسوب و خانوادهاش رااز مزایای این کار بهرهمند خواهند کرد.
در همین حال روزنامه «سرمایه» نیز در شمارهی امروز خود گفتوگویی را با یکی ازنزدیکان شهید امیر جوادیفر، دانشجوی 23 سالهای که در روز 18 تیر دستگیر شد وجنازهاش دیروز به خانوادهی وی تحویل شد، منتشر کرده است. وی گفته است: «امیرروز 18 تیر دستگیر شد. ما تا دو ساعت بعد از گم شدنش خبری از او نداشتیم تااینکه ماموری از کلانتری 147 که همراه او بود با موبایل پدر امیر تماس گرفت وگفت بیایید بیمارستان فیروزگر. تا نیمههای شب امیر به دلیل شکستگی از چند جادر بدنش در بیمارستان بستری بود و با ضمانت همان مامور و با همراهی پدر امیر بهبیمارستان لاله شهرک غرب منتقل شد. ظهر جمعه 19 تیرماه امیر را از بیمارستانمرخص کردند و توسط همان مامور تحویل پلیس امنیت و پیشگیری از جرم داده شد و پساز آن دیگر هیچ خبری از امیر به ما داده نشد، نه زنگی، نه خبری و نه حتی اسمیاز او در میان بازداشت شدگان زندان اوین نبود، تا اینکه شنبه 3 مردادماه از طرفپلیس امنیت شهرری با پدر وی تماس گرفتند و گفتند بروید جسد پسرتان را از پزشکیقانونی کهریزک تحویل بگیرید.»
گفتوگو شونده در ادامه به شرط شرمآور مأموران برای تحویل جنازهی این شهیداشاره میکند و میگوید: «در حالی که برای تحویل جسد امیر رفته بودیم به ماگفتند باید بگویید برادرتان از قبل دچار بیماری ریه بوده است در حالی که چنینچیزی محال است زیرا امیر کاملاً سالم بود. آنها همچنین از خانواده امضا گرفتندکه تشییع جنازه فقط با حضور افراد فامیل و خودی برگزار شده و شعاری در آن دادهنشود. بالاخره دیروز جسد را تحویل گرفتیم و امروز صبح (دوشنبه) برای مراسمتشییع به بهشت زهرای تهران می رویم.
روز گذشته هم رسانهها از تحویل جسد «امیر جوادی لنگرودی»، یکی دیگر از بازداشتشدگان روز 18 تیر، به خانوادهی وی خبر داده بودند. همزمان با او، خبر درگذشتمحسن روحالامینی در زندان به رسانهها رسید و شاید به خاطر تعلق وی بهخانوادهی یک مسئول دولتی، شهادت او سر و صدای بیشتر به پا کرد.
چندی قبل هم برخی سایتها از شهادت یک سرباز وظیفه به نام «رامین رمضانی» دردرگیریهای هفته دوم پس از انتخابات در تهران خبر داده بودند. جنازهی این جوان20 ساله که چند روز قبل از شهادت به عنوان مرخصی از محل خدمت سربازیاش بهتهران آمده بود، در حالی پس از یک ماه پیگیری به خانوادهی وی تحویل داده شد کهسه گلوله پیکر وی را سوراخ کرده بود. آنها حتی در مراسم تدفین فرزند خود نیزمجبور بودند تحت نظارت مأموران عمل کنند.
آیا کسی هست که مطمئن باشد این نامها در آخرین ردیفهای فهرست سرخ شهدای جنبشسبز قرار گرفتهاند و زین پس خبر تلخ دیگری در راه نیست؟
جنازه را هم گروگان میگیرند
هر روز که میگذرد، نام و مشخصات جدیدی به فهرست شهدای جنبش سبز افزوده میشود.خانوادههای این شهدا اما این روزها در رنج بسیاری به سر میبرند و خبرهایی کهبه طور جسته گریخته شنیده میشود، حاکی از آن است که علاوه بر ممانعت ازبرگزاری مراسم یادبود، در برخی موارد جنازهی شهید را نیز برای وادار کردنخانوادهها به همکاری، به عنوان گروگان نگه میدارند.
به گزارش «موج سبز آزادی» برخی خانوادههای شهدای شناخته شده در روزهای اخیر ازفشارهایی که از سوی نهادهای امنیتی بر آنها وارد شده، پرده برداشتهاند. نه فقطمادر ندا آقاسلطان از دستور وزارت اطلاعات به مساجد در خصوص خودداری از برگزاریمراسم برای کشته شدگان اخیر خبر داده و یا برخی خانوادههای شهدا از دریافت پولدر ازای تحویل جنازهی فرزندانشان سخن گفتهاند، بلکه حتی دکتر روحالامینیاصولگرا و عضو دولت نهم نیز فاش کرده که برخی قصد داشتهاند برای ارائه اطلاعدربارهی فرزندش از او رشوه بگیرند و با وجود اعلام مشخصات و تلفن آنها، وزارتاطلاعات هم حاضر به پیگیری نشده است.
در همین حال «موج سبز آزادی» کسب اطلاع کرده که در خصوص برخی خانوادهها کهفرزندشان به شهادت رسیده است، فشارها با روشهایی به مراتب غیر اخلاقیتر ادامهدارد؛ روشهایی همچون تحویل ندادن جنازهها و فشار بر خانوادهها برای معرفیفرزندان شهید خود به عنوان بسیجی و یا شکایت از موسوی.
بر اساس یکی از گزارشهای رسیده، خانوادهی شهید رامین قهرمانی که پیش از ایندر گزارش دیگری در «موج سبز آزادی» به نام وی اشاره شد، تا پایان هفته گذشتههنوز موفق نشده بودند جنازهی فرزندشان را برای تشییع و تدفین تحویل بگیرند؛چرا که از آنها خواسته شده بود هیچ مراسمی برای فرزندشان نگیرند و نام او را همدر جایی مطرح نکنند. آنها در نهایت وادار میشوند جنازهی فرزند شهیدشان رابدون تشییع و تنها با حضور چند نفر از نزدیکان دفن کنند.
این گزارش همچنین حاکی است پس از آنکه خانوادهای این شهید به محض اطلاع ازدرگذشت فرزندشان اقدام به انتشار اعلامیه و نصب پارچهی سیاه کردند، صبح روزبعد ماموران پلیس در محل حاضر شدند و ضمن امحاء اعلامیهها و جمعآوریپارچهها، به خانوادهی وی اعلام کردند که حق برگزاری هیچ مراسمی را ندارند.
خبر ویژهی قبلی «موج سبز آزادی» دربارهی نام و نشان سه شهید دیگر
*عکسی از مزار یک شهید ناشناس جنبش سبز
http://www.mowjcamp .com/article/ id/1770
گزارش دیگری که به «موج سبز آزادی» رسیده، از معاملهی ناجوانمردانهی مأمورانبا خانوادهی یکی از شهدای روز تاریخی 25 خرداد خبر میدهد. شهید داود صدری، 27ساله و ساکن شهرک اندیشه کرج، در این روز در جلوی یک پایگاه بسیج با یک گلولهبه شهادت میرسد. خانوادهی او شش روز بعد جنازهی او را در بیمارستان امام علیشهریار تحویل میگیرند، اما در ازای 350 هزار تومان پول تیر و 6 میلیون تومانبابت جنازه.
تکاندهندهترین قسمت ماجرا آنجاست که وقتی پدر این شهید برای شکایت مراجعهمیکند، به او میگویند اگر حاضر شود اعلام کند که پسرش بسیجی بوده و مردم اورا کشتهاند، هم دیهاش را خواهند داد و هم او را شهید محسوب و خانوادهاش رااز مزایای این کار بهرهمند خواهند کرد.
در همین حال روزنامه «سرمایه» نیز در شمارهی امروز خود گفتوگویی را با یکی ازنزدیکان شهید امیر جوادیفر، دانشجوی 23 سالهای که در روز 18 تیر دستگیر شد وجنازهاش دیروز به خانوادهی وی تحویل شد، منتشر کرده است. وی گفته است: «امیرروز 18 تیر دستگیر شد. ما تا دو ساعت بعد از گم شدنش خبری از او نداشتیم تااینکه ماموری از کلانتری 147 که همراه او بود با موبایل پدر امیر تماس گرفت وگفت بیایید بیمارستان فیروزگر. تا نیمههای شب امیر به دلیل شکستگی از چند جادر بدنش در بیمارستان بستری بود و با ضمانت همان مامور و با همراهی پدر امیر بهبیمارستان لاله شهرک غرب منتقل شد. ظهر جمعه 19 تیرماه امیر را از بیمارستانمرخص کردند و توسط همان مامور تحویل پلیس امنیت و پیشگیری از جرم داده شد و پساز آن دیگر هیچ خبری از امیر به ما داده نشد، نه زنگی، نه خبری و نه حتی اسمیاز او در میان بازداشت شدگان زندان اوین نبود، تا اینکه شنبه 3 مردادماه از طرفپلیس امنیت شهرری با پدر وی تماس گرفتند و گفتند بروید جسد پسرتان را از پزشکیقانونی کهریزک تحویل بگیرید.»
گفتوگو شونده در ادامه به شرط شرمآور مأموران برای تحویل جنازهی این شهیداشاره میکند و میگوید: «در حالی که برای تحویل جسد امیر رفته بودیم به ماگفتند باید بگویید برادرتان از قبل دچار بیماری ریه بوده است در حالی که چنینچیزی محال است زیرا امیر کاملاً سالم بود. آنها همچنین از خانواده امضا گرفتندکه تشییع جنازه فقط با حضور افراد فامیل و خودی برگزار شده و شعاری در آن دادهنشود. بالاخره دیروز جسد را تحویل گرفتیم و امروز صبح (دوشنبه) برای مراسمتشییع به بهشت زهرای تهران می رویم.
روز گذشته هم رسانهها از تحویل جسد «امیر جوادی لنگرودی»، یکی دیگر از بازداشتشدگان روز 18 تیر، به خانوادهی وی خبر داده بودند. همزمان با او، خبر درگذشتمحسن روحالامینی در زندان به رسانهها رسید و شاید به خاطر تعلق وی بهخانوادهی یک مسئول دولتی، شهادت او سر و صدای بیشتر به پا کرد.
چندی قبل هم برخی سایتها از شهادت یک سرباز وظیفه به نام «رامین رمضانی» دردرگیریهای هفته دوم پس از انتخابات در تهران خبر داده بودند. جنازهی این جوان20 ساله که چند روز قبل از شهادت به عنوان مرخصی از محل خدمت سربازیاش بهتهران آمده بود، در حالی پس از یک ماه پیگیری به خانوادهی وی تحویل داده شد کهسه گلوله پیکر وی را سوراخ کرده بود. آنها حتی در مراسم تدفین فرزند خود نیزمجبور بودند تحت نظارت مأموران عمل کنند.
آیا کسی هست که مطمئن باشد این نامها در آخرین ردیفهای فهرست سرخ شهدای جنبشسبز قرار گرفتهاند و زین پس خبر تلخ دیگری در راه نیست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر