۳۱.۳.۸۸

آقای موسوی شایستگی آنرا دارید؟؟؟

آقای موسوی شایستگی آنرا دارید؟؟؟

چهارشنبه, 27 خرداد 1388 ساعت 09:59 آرش صبحی

نمیدانم چه جوری باید گفت؟ نمیدونم از کجا، از کدام خیابان، از کدام خشونت وسرکوبگری مغول مانندواسکندرگونه بگویم وبنویسم؟ هموطنان، ایرانیان، مبارزین، مخالفین، بی خیالها، با خیالها، نان بنرخ روزبخورها، ای ایرانیانی که فقط برای زندگی کردن امروز وفارق از آینده فرزندانتان مشغول کار و رفع گرفتاریها و... سردرگریبانید!


ای ایرانیانی که از حجم ثروت دارید میترکید وبرای بیشتر داشتن و فربه ترشدن بهر ذلت وخفتی تن میدهید وبرای داشتن فلان ماشین، یا داشتن خانه ای درشمال شهر ومناطق رجال نشین سر دربرف فروبرده وچشمتان رابرهرجنایت ودزدی و پست فطرتی بسته اید،، یا اگرهم چشمانتان بازاست بخاطرثروت ومکنت دست دردست جانیان وزالوها مشغول مکیدن خون این ملت گرفتارهستید. بیدار وهوشیارباشید که درب همیشه براین پایه نخواهد چرخید. باور داشته باشید که هنرزمان تحول است وتحول. بپذیرید که پیشرفت وترقی درجامعه بشری قابلیت ایستائی وسکون ندارد، حتی اگرقدرتمندترین کشورها،، یا با هیبت ترین رهبران جهان خواستارآن باشند. میخواهم بگویم که بالاخره بعد ازتحمل و تحمیل سی سال بدبختی وسیه روزی، وفلاکت وتحقیر، وعقب ماندگی غیرقابل تصورکشوردرابعاد مختلف، وسه دهه چالش ودشمن تراشی فرضی با کشورهای مختلف جهان، چنین بنظرمیرسد که افق روشنی دارد بچشم میخورد. درفردای آنروزی که افق روشنش دارد سوسو میزند هیچ جائی برای عذرخواهی نخواهد بود.


بعضی فربه شدگان ثروت ومکنت با خودمی اندیشند که میتوانند تا آخرین لحظه از شرایط موجود سود ببرند، ویک دقیقه بعداز دقیقه نود وپیروزی ملت بر حاکمان خونریزواستبداد خشن آنها فرصت دارندکه تغییررنگ داده و بزعم خودشان همرنگ جماعت شده و در برجهای عاج وآپارتماهای هزار وچند متری و ویلاهای آنچنانی شان به زندگی خونبار و ننگین خودادامه دهند. نه چنین نیست ونخواهد بود. نه اینکه شما بخواهید یا نخواهید! جبرتاریخ چنین قضاوتی دارد که چنان نخواهد بود که فربه شدگان وغارتگران وآدمخواران بدان فکر میکنند. بپردازم به اصل مسئله.


درتهران یک حکومت نظامی رسما"اعلام نشده برقراراست. درهرمیدان یک لشکرازنیروهای ضدشورش و ضد مردمی با انواع واقسام وسائل و تجهیزات مستقر شده اند تا مبادا جنبنده ای بگوید مرگ براستبداد. حالا دیگرکاراز نیروهای ضدشورش یونیفورم فرم پوش گذشته ولباس شخصی ها را با انواع واقسام تجهیزات وارد معرکه نموده اند تا شاید بتوانند بربحران وعصیان مردمی که گریبان رژیم شان را گرفته با توسل به این نیروها که مزدورانی بیش نیستند، وتعریف دیگری نیز برآنها متصورنیست جلوگیری نمایند. در خیابان فاطمی حدفاصل هتل اینتر کنتینانتال سابق، سازمان آب بسمت ساختماتن وزارت کشور هرگونه تردد ممنوع است و حالت جنگ وگریز دراین خیابان بوضوح ملموس و مشهود است. درخیابان انقلاب یا همان 24اسفند سابق همه چیز حکایت ازآن مینماید که شرایط در این خیابان اصلا"معمولی نیست وکاسب کاران مجبورند که حداکثر راس ساعت 8 غروب که هنوزهوا روشن است ونیروها قدرت مانور دارند، نان دانی هارا ببندند وبروند. از ساعت 30/9 به بعد یک حکومت نظامی فشرده با نیروهای پنهان وعیان برقرار است بنحویکه که هر تنابنده ای ولو اینکه از اهالی دورافتاده ترین روستاها باشد میتواند چنین شرایطی را با گوشت وپست واستخوان لمس نماید. درمیدان هفت حوض که همواره یک نقطه استراتژیک محسوب میشود ومسجد مستقر دراین منطقه که از مراکز فرماندهی حساس بسیج وسپاه درشرق تهران بحساب میاید، با انبوهی از ماموران تحت مراقبت قراردارد تا جائیکه اگرماموران به کسی مشکوک شوند اورامورد بازخواست قراردهند. درمیدان هفت حوض رفت وآمد عملا"از ساعت گفته شده با یک نوع خوف وهراس همراه است وشرایطی جنگی را که دشمن درآن مستقراست به هرانسانی القا میکند.


در میدان هفت تیر یا همان میدان 25 شهریورسابق هم وضعیت جندان تفاوتی با میدان هفت حوض وغیرو ندارد، با این تفاوت که در آنجا یک قبضه تیربار هم بچشم میخورد که روزها بمسجد برده میشود وشب در بیرون از مسجد بصورت استتاری مستقراست. شاهدان ساکن درآن منطقه میگویند از روزیکه شمارش آراء ریاست جمهوری اعلام شد واین چالش ملی به بهانه تقلب در شمارش آراء بوجود آمد، با توجه بمجاری های متعدد ورودی و خروجی که دراین منطقه وجود دارد، میدان هفت تیر بیک منطقه چالش خیز درآمده وبخش زیادی از نیروها را این میدان درخود جای داده، ولی با اینهمه با توجه به امتیازی که این میدان از آن برخودار است، با استقرار اینهمه نیروعملا" کاربیهوده ای بوده ومردم با انواع حرکات ایذائی موجبات نوعی درگیری فرسایشی را به نیروهای انتظامی و امنیتی تحمیل کرده که در نهایت نیروهای مردمی مخالف در بخشهای بزرگ حرکات خودرا به خیابان کریمخان میکشانند که این امر درعمل تحرکات نیروی انتظامی وامنیتی را به بیهودگی سوق میدهد. جالب اینجاست که با استقرار اینهمه نیرو درجای جای میدان زباله های موجود درظرفهای پلاستیکی توامان در حال سوختن هستند که این امرموجبات شکل گیری ترافیک سنگینی را در این میدان بوجود میاورد که درنوع خود یک بخش مهم از مبارزات مردم را شکل میدهد.


شب گذشته بهمراه دونفرازدوستان رفتیم تا شرایط شهررا درپاسی از شب مورد بررسی قراربدهیم. از منطقه شمال شهر واز خیابان دولت آغاز کردیم. درچهارراه اختیاریه ماموران نیروی انتظامی باانواع تجهیزات وباطومهای برقی بدست به تجمعات هجوم می بردند وبدون هیچ دلیلی وصرفا" بدلیل اینکه مردم بصورت گروهی برسراین چهارراه گردآمده بودند، حمله میکردند وبا بیرحمانه ترین شکل ممکن مردم را ضرب وشتم میکردند. ازدهام اتومبیل سخت متراکم بود واتومبیلها برای اظهار اعتراضات خود با زدن بوقهای ممتد نوعی مبارزه ایذائی را بر مامورین تحمیل میکردند که از دست ماموران هم کاری ساخته نبود. ازآنجا بمیدان ونک رفتیم و شرایط دراین میدان بیشتربمیدان جنگ شباهت داشت تا یک شهر آرام که احمدی نژاد درپاسخ کریستین امان پورابراز نمود.


با مشکلات زیاد وماندن دوساعته پشت ترافیک بالاخره راهی خیابان فاطمی شدیم چون همه میدانند که این روزها این خیابان به مرکزثقل مبارزات مردم بدل شده واین خیابان را میتوان به خط مقدم جبه تعبیر نمود. باید گفته شود که خیابان فاطمی عملا" بیک خیابان بن بست بدل گردیده وشبها این خیابان به روی اتومبیلها بصورتی که درشکل ترافیک نشان داده میشود، مسدود میگردد وتردد درآن غیرممکن وصدها تن نیروهای یونیفورم پوش و لباس شخصی دراین خیابان جولان میدهند. وضعیت درخیابانهای دیگر چون امیرآباد و جلال ال احمد وآزادی و سی متری و پارک لاله دقیقآ" مشابه همان است که درمکانهای دیگرمیباشد. روزگذشته در خیابان مطهری یک دستگاه اتوبوس شرکت واحد درآتش سوخته وبه آهن پاره بدل گردیده بود. مضاف اینکه یک باب کیوسک پلیس درابتدای ال احمد توسط مردمی که بنظرمیرسد باید ازعناصرمخرب رژیم باشد به آتش کشیده شد که آن نیز خاموش ودر فاصله کمی با تلاش ماموران شهرداری اسکلت سوخته جمع آوری و چنان شستشو گردید که بنا به اظهار مبارزین ساکن درآن منطقه امروز صبح هیچ اثری ازاین مکان سوخته باقی نماتده بود. وضعیت در خیابان پهلوی حدفاصل چهارراه پارک وی تا میدان ونک با فواصل گوناگون چنان درهم وکثیف ومملو از زباله های سوخته بود که چندان بی شباهت به شهری سوخته که ماموران اسکندر آنرا آتش زده باشند نداشت.


اکثریت قریب به اتفاق مردم وفعالین در حرکتهای اعتراضی براین اعتقادند که اینگونه اقدامات تخریبی هیچ ارتباطی به مردم معترض ندارد وهیچ شائبه ای وجود ندارد که مجموعه اقدامات تخریبی یا حداقل بخش اعظم آنرا میتوان بعوامل سرکوبگر و نفوذی جناح اقتدارگرا که حالا دارند سنگ احمدی نژاد را بسینه میزنند دانست که بسیار حساب شده وبا برنامه صورت میپذیرد تا از این طریق زمینه سازی لازم برای سرکوب مردم معترض را برای ماموران سرکوبگر رژیم فراهم بیاورند.درحقیقت مسئولین اطاق فکرجناح حاکم واطاقهای دیگری که میتوان حدس زد درکجاقراردارند، عزمشان را جزم نموده تا بهرطریق ممکن وبا توسل بهر طرفند و راه و روشی که درگذشته نیز بکرات دیده وتجربه شده مسیر مبارزات مسالمت جویانه معترضین را بسمت وسوئی سوق دهند که اگرفرصتی حاصل شود، این بارنیز حرکت اعتراضی مردم را آنگونه که درجریان 18 تیر78 بصحنه آوردند، این بار نیز با شدت تمام درهم بکوبند.


آنچه بعنوان نتیجه گیری میتواند مطرح شود، اینست که یک جدال مدنی ومسالمت جویانه وبدورازهرگونه خشونت بین مردم ازیکسو، ومقابله برنامه ریزی شده بیرحمانه وسرشار از خشونت ازسوی رژیم وعناصرخودفروخته وجیره خوارش ازسوی دیگردرجریان است که بسیاری از مرفه هان وفربه شدگان چندان قرابتی با آن ندارند. آنچه که هم اکنون وبعداز خیمه شب بازی انتخابات قلابی رژیم ازطرف مردم بیان میشود ودرشعارهاشان متجلی است،، همانهائیست که درطی سه دهه گذشته خاصه دهه سوم، درمناسبتها وحرکتهای اعتراضی همواره بیان گردیده،، اما درشرایط کنونی این مطالبات با ظرفیت وانباشت بیشتری مطرح است. مردم معترض که اینروزها درخیابانها با حضوری گسترده و چشمگیرموجبات هراس و وحشت رژیم را فراهم آورده اند، بخوبی به این مهم رسیده اند که اگراین جدال نابرابر و حق طلبانه تا دیروز باانگیزه های صنفی واجتماعی وفرهنگی و اقتصاد رخ مینمود، امروزدرقالب یک حرکت صددرصد سیاسی قد برافراشته که سرکوب آن به آسانی میسر نمینماید.


اینبارخیزش وعصیان مردم ایران خیزشی کاملا"سیاسی بوده که سایرمطالبات نیز بطورطبیعی واجتناب ناپذیر تحت الشعاع آن قرارگرفته است. ازهمین روست که مشاهده میشود موضوع مطالبات بلعیده شده وبتاراج رفته مردم ایران خاصه جوانان بی آتیه درراس مطالبات قرار دارد وعبورازآن تا حصول نتیجه مطلوب بعید بنظرمیرسد. خواستهای مطرح درحرکتهای اعتراضی که فعلا" دریک قالب کلی بیان گردیده دقیقا"ناظر بریک مجموعه بزرگ ودامنه دار است که شاید هنوزشرایط طرح آنها فرانرسیده ، اما طی برآوردی که در اجتماعات بعمل آمده ،، تردیدی نیست که اکثریت بزرگ معترضین وشرکت کنندگان درحرکتها برای بمیان آوردن یک مجموعه از مطالبات زمینه های زیادی قائل بوده ومنتظرند تا درفرصت مناسب پنجره آنها را نیز بگشایند. بسیار دیده وشنیده میشود که حتی اگر خدائی ناخواسته موسوی بهردلیلی ازمیدان خارج شود، چه تن به سازشی سیاسی بدهد(( یعنی همان راهی را که خاتمی درپیش گرفت)) وموجبات 12 سال سرگردانی وفلاکت بیشتر مردم را رقم زد، و درعین حال جنبه پشت کردن بمردم را نیز بهمراه داشت که نتیجه آن همانا احمدی نژاد وبحران امروزیست.


اما اینبار برخلاف دوران خاتمی حرکتی که امروز شکل گرقته وهرروز دامنه وسیع تری میابد، کماکان باید در همین ابعاد گسترده ودامنه دارادامه یابد تا نتیجه نهائی حاصل گردد. فی الواقع مفهوم آنچه که اینروزها از زبان مردم عصیان زده گفته وشنیده میشود، اینست که مردم ایران ازیکسو وکسانی که درشرایط کنونی بعنوان لیدرهای این حرکت مطرح هستند باید به این حقیقت کتمان ناپذیر رسیده وعمق آنرا ادراک نموده باشند، آنچه که امروز جریان دارد بمثابه قطاریست که براه افتاده ومسافرانش باید کسانی باشند که این حرکت را حرکتی ملی و سراسری تلقی نمایند که درچنین برهه حساسی قرعه آن بنام فردی بنام میرحسین موسوی خورده است. اینکه او شایستگی آنرا داشته باشد، یا داراست که بتواند نام خودرا برای همیشه درتاریخ ایران یا بگفته خودش سرزمین پارسیان ثبت وجاودانه نماید، واین بخت بزرگ وتاریخی رافدای سازشهای بیهوده با حاکمان دروغین اسلامی ننماید، امریست که هنوز قضاوت درمورد آن زود مینماید. اما مردم نیزباید به این نکته مهم واساسی پی برده باشند که این حرکت نه زائیده تفکر وخواست موسوی یا خاتمی و یا اصلاح طلبان، که زائیده شکیبائی وتحمل ودرعین حال عصیان ملتی است که طی سی سال گذشته همه چیز خودرا از دست داده و دراثر بی لیاقتی و بی کفایتی حاکمان اسلامی طی سه دهه گذشته از جایگاه رفیع وبلند آوازه تاریخی خود به گودال عمیق تحجر وچرخشی خلاف حرکت تاریخ پرتاب گردیده است،، ونتیجه آن همانست که یک ملت،، با فرهنگی به درازای تاریخ تمدن بشری، در دنیای قرن بیست ویکم به ملتی تروریست پرور ومخل آرامش وصلح جهانی بدل گردد وچنین وضعیتی از منظر ملت ایران تحت هیچ شرایطی قایل پذیرش نبوده، نیست ونخواهد بود.


بهمین دلیل است که بسیاری قائل برآنند که مردم باید دریابند درحرکت وموج عظیمی که هم اکنون درایران براه افتاده ودنیا را بحیرت واداشته، ومیتواند هرسد ومانعی را بسادگی از سر راه خود بردارد به هیچ روی وابستگی صرف به بودن یا نبودن موسوی ندارد، وانگیزه اصلی این حرکت طوفنده همانا ایجاد وظهوریک دگرگونی بنیادی است که مطمعئا"خود آقای میر حسین موسوی بیش از هرکسی بدان وقوف کامل دارد. درچنین وضعیتی است که باید پرسید: آقای میرحسین موسوی ازآن شایستگی وذکاوت ووطن دوستی برخوداراست که نام خودرا دراوراق تاریح این مملکت برجسته وزرین نماید، یا اینکه احتمال بریدن وسازشکاری او میتواند چنین امتیاز بزرگ وجاودانه ای را ازاو بگیرد، همانگونه که از سلف او محمد خاتمی سلب نمود؟؟؟ تجربیات تاریخی نشان داده است که تاریخ قهرمانان بیاد ماندنی وجاودانه را میسازد، وهرکسی دارای چنین ظرفیت واقبال بلندی نمیتواند باشد. عاشقان زر و زور، وفربه شگان ثروت ومکنت هیچگاه نمیتوانند ازچنین بخت واقبال بلندی برخودارباشند، وهمین است که میبینیم درخیل جمعیتی که دراین روزها درخیابانها فریاد آزادی ورهائی از چنگال استبدادراسر میدهند، هیچ خبرواثری ازثروتمندان وفربه شدگان بچشم نمی آید. اگرهم موردی باشد، آنقدرمحدود ومعدود وکمرگند که بحساب نمی آیند.



آنچه که ظرف سه روزگذشته ودربحبوحه حرکتهای اعتراضی مردم با شدت و حدت درابعاد محدودمطرح بوده وهست، بحث آشوبها وتخریب و ویرانگری است که ازسوی نظام حاکم به یک مسئله چالش آفرین اجتماعی بدل گردیده، تهیه فیلم ازاین صحنه ها، و پخش آنهاازفرستنده های تلویزیونی رژیم است که با تمام توش وتوان تلاش میشود تا از اینطریق یک جنگ روانی ومهمترازآن یک جنگ فرسایشی وخسته کننده را برعلیه موسوی وطرفداران او یعنی مردم عاصی وبجان آمده براه بیندازد تا با فشارآوردن برموسوی شرایطی را فراهم آورندکه دولت وحاکمیت اسلامی تسلیم این اعتراضات نخواهد شد وشاید استدلال برآنست که با طولانی وفرسایشی شدن اعتراضات مردم وازآنسو با دستگیری مشاوران کروبی وموسوی که اینروزها درحال اجراست بتوانند باتسلط به اوضاع پیش آمده وکنترل اوضاع، درنهایت موسوی را وادارنمایند که دربا انتشار یک بیانیه یا حضوردریک برنامه تلویزیون خطاب بمردم معترض چنین عنوان نماید که آرام باشند واجازه ندهند که چنین اقداماتی تداوم یابد وامنیت کشورکه بنظرمردم میتواندهمان حفظ نظام تعبیر شود درمخاطره جدی قراربگیرد.



اگرچنین شود ازهم اکنون میتوان پیش بینی نمود که اطاقهای فکر مستقر در مکانهای مخصوص با شدت هرچه تمامتر در صددند که با تمسک به تخریبهای اخیر که بطورقطع توسط عوامل رژیم صورت گرفته ومیگیرد وضعیت را بسمت وسوئی هدایت کنند که مردم را تهدید ودرنتیجه از ادامه حرکتهای اعتراضی جلوگیری نمایند، ولی هم ایرانیان وجهانیان باید بدانند که هیچ کدام ازاین اقدامات تخریبی کار مردم واعتراضیون نبوده وهرآنچه دراین زمینه ها مشاهده میشود مسئولیتش مستقیما" متوجه دولت ودرنهایت خود حاکمیت خواهد بود. درچنین وضعیتی که اعتراضات مردمی باشدت تمام ستونهای رژیم را به لرزه انداخته وحاکمان فروریزی دیوارهای عمارت استبدادشان را درحال فروریزی می بینند، طبیعیست که تئوریسینها ونظریه پردازان حکومت با همکاری همدستان خارجی خود برای اینکه موتور این جنبش را ازکار بیندازند ازهیچ اقدامی فروگذلر نخواهند نمود.



بدیهست که جنگ موجود جنگی است بیرحمانه بین دوجناح حاکم که نهایتا"هیچ ارتباطی به مطالبات مردم ندارد، اما تقلب درانتخابات واختلافات موجود بین دو باند هاشمی رفسنجانی وخامنه ای موجب گردید تا بهانه ای شود دردست مردم که بتوانند دریک حرکت اعتراضی گسترده وفراگیربخیابانها بیایند وبا بهانه قراردادن موضوع تقلب درانتخابات خواستهای دزدیده شده وبه یغما رفته خودرا طلب نمایند. با توضیح این مسئله وآنچه که بدان اشارت رفت، ضرورت دارد تا میرحسین موسوی و دیگر نیروهای مخالف ضمن مخالفت واعتراض به عملکردهای سرکوبگرانه رژیم بهرطریق ممکن به شرح اتفاقات و واقعیت ها بپردازند، وبصورتی شفاف بمردم وجهانیان توضیح دهند که اینگونه اقدامات ازسوی چه عناصری شکل میگیرد وبه مرحله اجراگذاشته میشود؟ میرحسین موسوی وکروبی ودیگران که ازمردم خواسته اند تا درصحنه باشند، باید پرده از روی تمامی نقشه های رژیم که درجهت خاموش کردن شعله خشم مردم دارد به صحنه میاید را بدون پرده پوشی باطلاع مردم برسانند، واز دنبال کردن سیاست فشار ازپائین وچانه زنی دربالابپرهیزند، چرا که چنین سایست واینگونه چانه زنی ها مطلوب خواسنهای مردم نبوده ونیست ونخواهد بود.



موسوی باید بهترازهرکسی بداندکه هدف جناح مقابل از انجام اینگونه مانورها چیست وچه دستهائی در کاراست که میخواهند حرکتهای اعتراضی ومسالمت جویانه مردم را باجلوه دادن آشوب وتخریب درهم بیامیزند وآن کنند که در طی سی سال گذشته بکرات به صحنه آورده، وموجبات سرخوردگی وفلاکت بیشترمردم رافراهم آورده اند. موسوی باید این حقیقت عریان واین واقعیت بی چون وچرا رادرک نماید که مردم بستوه آمده ایران مرعوب این بازیها نخواهد شد، واگرهم ایشان براثرفشارهای وارده یا هرگونه سازشی دست ازاین جدال بکشد وازمردم بخواهد که کوتاه بیایند، قطعا"این اقدام وی ازنظرمردم امری مذموم و غیرقابل بخشش ازسوی مردم خواهد بود ومسئولیت خونهائی که درطی همین چندروز گذشته بزمین ریخته شد نه تنها متوجه سران رژیم که متوجه اونیز خواهد بود.



درنهایت این موضوع مهم باید بطورجدی مد نظرمردم وسیاسیون غیروابسته به دوجناح درگیرقرارداشته باش با حضورجدی ومستمر مدیریت حرکتها واجتماعات اعتراضی را بعهده بگیرند واین امکان را ازرژیم سلب نمایند که با کناررفتن یا بازداشت موسوی موج عظیم اعتراضی مردم نیز بار دیگربازنده بازیهای درون حاکمیتی باشد.



ایران 25 خرداد88 .



آقای موسوی شایستگی آنرا دارید؟؟؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر