۱۳.۵.۸۸

واي بر شما که شرم از رهبري اين مملکت نداريد.

آقاي خامنه اي!

ده سال بيشتر است که عادت کرده ام که هر روز طنزي بنويسم، و به برکت اوضاع احمقانه کشور که تحت عنايات خاصه حضرتعالي اداره مي شود، هميشه آنقدر سوژه در دست و بال مان هست که بتوانيم بنويسيم چيزي که مردم بخندند، بخندند و بتوانند کمي نيرو بگيرند تا بار دشوار زندگي تلخي را که حکومت شما بر شانه هاي شان گذاشته تحمل کنند. امروز هم مي خواستم چيزي بنويسم که نامه عزت ضرغامي را خواندم، هنوز تمام نشده حرف هاي قاليباف را که پس از مدتها منتشر شده شنيدم، و هنوز زماني نگذشته تصاوير شکنجه شده هاي کهريزک را ديدم. روزگار زشت و تلخي است اينکه اين روزها مي رود و مي گذرد که خنده شرم دارد از آنکه بر لب بنشيند و خنداندن معصيتي است که به دشواري مي توان نزديکش شد. آيا مي فهميد داريد چه مي کنيد؟ آيا تصاوير آن همه کشتگان معصوم را ديده ايد؟ آيا مي دانيد که دستبوسان و کاسه ليسان آستان ولايت تان دارند چگونه فرزندان اين کشور را با زشت ترين شيوه ها و غير انساني ترين رفتارها نابود مي کنند؟ اگر نمي دانيد، بگوئيد آنان که مي دانند برايتان بگويند و اگر مي دانيد واي بر شما که شرم از رهبري اين مملکت نداريد.

اي عجب دلتان بنگرفت و نشد جانتان ملول

زين هواهاي عفن، وين آبهاي ناگوار


آقاي خامنه اي!

شما مسوول مستقيم اتفاقاتي هستيد که در کشور مي گذرد، شما با تبريک زودهنگام و بي دليل تان به عزيزکرده بارگاه تان به او جرات داديد تا به جان ملت بيفتد. شما در نماز جمعه دستور کشت و کشتار مردمي را صادر کرديد که حتي دست به مخالفت با شما هم نزده بودند، بسياري از کشتگان تنها جرم شان ايستادن در کنار خيابان بود، آن يکي بر سر بام صداي مردم را مي شنيد که گلوله اي مغزش را از کار انداخت، همان که مسعودتان هم در مجلس ختمش حاضر بود. شما مسوول مستقيم جناياتي هستيد که بر سر بيگناهان مي رود. آيا اين رهبري و اين حکومت ارزش اش را دارد، شما که نام تان نام بزرگمردي است که مي گفت اگر خلخال از پاي زني بکشند و آدمي از اين رنج نميرد، مسلمان نيست، چرا هيچ تان نمي شود؟

چرا از اينکه پسر يکي از دانشمندان حامي خودتان در زندان کشته شده و به شهادت پدرش دهانش را خرد کرده اند، دق نمي کنيد؟ چرا از اينکه سعيد حجاريان بيمار را شکنجه مي دهند، کک تان نمي گزد؟ يزيد و شمر در فرهنگ ما مصاديق بارز ظلم اند، آنان به امام بيماري که براي جنگ رفته بود، رحم کردند، شما شرم نمي کنيد، بيماري را شکنجه مي کنيد که به دروغ اعتراف کند؟ اگر روزي در بارگاه خدايي حاضر شديد و گفتند شکنجه هايي که سردار رادان و سردار تائب در حکومت شما کرد هزار بار بدتر از شکنجه هايي بود که ساواک مي کرد، چه جوابي مي دهيد؟ چرا نمي رويد بازديد کنيد و ببينيد. شايد راست بگويند. شايد اين احتمال باشد که در حکومت شما شکنجه هايي سخت بدهند، اگر بود حداقل خواهيد دانست که شما رهبر عادل نيستيد و پيشوايي ظالميد، و اگر نبود، شب راحت بخوابيد. چطور مي توانيد شب بخوابيد و اين همه صدا را نشنويد.


آقاي خامنه اي!
به ما گفته اند امام علي ارزش حکومت کردن را به عطسه بزي تشبيه کرد، آيا براي شما هم همينطور است؟ چه ارزشي دارد حکومتي که براي نگه داشتنش چنين مي کنيد؟ شنيده ام که در زندگي شخصي و مصرف بيت المال دقت مي کنيد، چه فايده اي دارد اين دقت؟ چه ارزشي دارد که شما هر شب سر گرسنه بر بالين بگذاريد و هر شب زندانيان تان زير شلاق و با تن کبود و با پاي خونين و با دهان خرد در گوشه سلول انفرادي رنج شان را فرياد کنند. مرده شور آن تقواي تان را ببرد که امنيت و آسايش مردم در آن جايي ندارد. شما ظاهرا فکر يک قران بالا پايين هستيد ولي فکر تلف شدن سرمايه هاي بزرگ انساني ايران نيستيد.
ظلم چنان از حد گذرانده ايد که اگر فردا خبر دادند که اشتباها ميثم خامنه اي فرزندتان، در تلويزيون اعتراف کرده و چنانش زده اند که خود را جاسوس آمريکا دانسته، و بعد هم به همسرتان بگويند که برود جسد پسرتان را با تن کبود از پزشکي قانوني تحويل بگيرد و نامه امضا کند که حتي حق ندارد، بالاي سر قبر فرزندش برود، تعجب نکنيد. اين ها که چنين مي کنند مصداق روشن حيوانات و بل بدتر از حيواناتي اند که مورد اشاره کتاب خدا ست. نامردماني مجنون که شما به جان ملت انداخته ايد به پسر خودتان هم رحم نمي کنند. مگر خيلي از آنها که دستگير شده اند، اصلا دليلي براي دستگيري شان وجود دارد؟ من نمي دانم شما از خدا نمي ترسيد؟ يا اصلا به خداوند اعتقاد نداريد؟ يا اصلا به روز داوري باور نداريد؟ نمي دانم اينها را چگونه مي بينيد، ولي حداقل در ادبيات و فرهنگ که با آن بيگانه هم نيستيد، چيزهايي به اسم آزادگي و شرف و وجدان وجود دارد، حداقل به آنها فکر کنيد.


آقاي خامنه اي!

ميرحسين موسوي يکي از بهترين و شريف ترين مردان اين روزگار است، خاتمي يکي از بزرگان و خردمندان و شريف ترين مردان اين مملکت است، شما بعد از شصت سال خواندن و فکر کردن اين غلامبچه را انتخاب کرديد که اينطور آبرويتان را بعد از بيست سال ببرد و چنان بشود که حتي دوستان تان هم کلمه اي در دفاع از شما ندارند که بگويند، دوستان تان عارشان مي آيد اسم شما را بياورند. اين ديوانه کيست که شما مجنونش شديد؟ وزارت اطلاعات که شما را در اين سالها نگه داشته و امين شماست و تندروترين وزير ممکن را دارد که مراتب وفاداري اش را هزار بار به شما اثبات کرده، اعلام کرده است که جنبش سبز ملت براي احقاق حقوق شان، يک انقلاب مخملي نيست و رئيس جمهور شما، او و معاونينش و بيست کارشناس وزارت اطلاعات را از آنجا اخراج کرده، چرا که حاضر نيستند توهمات ماليخوليايي او را تائيد کنند.

معاون وزارت اطلاعات هم وقتي به عنوان سرپرست تعيين شده، بخاطر اعتراض به اين تصميم، نظر رئيس جمهور را نپذيرفته و حالا احمدي نژاد خودش سرپرست وزارت اطلاعات هم هست. رئيس جمهوري که در يک جلسه چهار وزيرش را که در هنگام دفاع آنان را بهترين مي دانست، فقط بخاطر مخالفت با تصميم اش اخراج کرده است، چه کفايت سياسي دارد که شما اين همه از او حمايت مي کنيد؟ حداقل براي اينکه بخشي از اشتباهات تان را جبران کرده باشيد، او را بگذاريد کنار. خودتان خراب کرديد، خودتان هم درست کنيد. اگر نمي دانيد من به شما راهش را نشان مي دهم، کابينه قانونا ساقط است، اگر شما حکم به حمايت از اين فرد افسار گسيخته ندهيد، مجلس در عرض دو روز عدم کفايت سياسي اش را تصويب مي کند، شتر مرد حاجي خلاص! اين فرد تا تمام مملکت را به باد ندهد، رها نمي کند. اگر مي خواهيد مملکت را حفظ کنيد، قضيه را تمام کنيد و بعد هم خودتان استعفا بدهيد و برويد از خدا استغفار کنيد.


آقاي خامنه اي!

ترديد نکنيد که اگر بسرعت بساط اين فتنه را جمع نکنيد، چيزي نخواهد گذشت که خودتان را هم بازداشت کنند و اگر زودتر از احمدي نژاد عمل نکنيد، او زودتر عمل خواهد کرد. براي من و بسياري از ملت سرنوشت شما شايد مهم نباشد. اما اگر باند مخوف احمدي نژاد قدرت را به دست بگيرند، نه از جمهوريت چيزي مي ماند و نه اسلاميتي که به روايت آيت الله خميني همنشين با جمهوريت بود، حفظ خواهد شد. يک مشت شکنجه گر و زورگوي بي اصول مي مانند که يا کشور را به جنگ داخلي و ويرانگر نزديک مي کنند، يعني ادامه طبيعي همين که هست، يا حکومتي فاشيستي مثل بعث عراق و سوريه مي سازند که خدايگانش بشود احمدي نژاد و يک مشت کوتوله بي عرضه بهترين مردمان را بزنند و بکشند و شکنجه کنند.


آقاي خامنه اي!

نمي دانم مي توانيد عاقلانه تصميم بگيريد يا نه، ولي از خدا مي خواهم که هنوز امکان تصميم عاقلانه در شما باشد. بزرگترين دشمن اين کشور آمريکا نيست، آمريکاي امروز دوستي با شما را به مخالفت با شما ترجيح مي دهد، حتي اسرائيل و اروپايي ها هم امروز دشمن اصلي ايران نيستند، دشمني هم بخواهند بکنند، کاري از آنان برنمي آيد. امروز بدترين دشمن ايران احمدي نژاد است، او چهار سال ملت و ايران و اسلام را خوار و خفيف کرده و امروز شما را بدنام ترين رهبر جهان و ايران را مصداق بارز ديکتاتوري شناسانده است. فکري به حال خودتان بکنيد، مردم کشور پر از خشم و پر از نفرت از اين وضعيت اند.

چنين نيست که با داغ و درفش اين کار راست شود، داغ و درفش تنها کينه را افزون مي کند و ننگ را بيشتر. شما هنوز وقت داريد که نگذاريد کشور بيش از اين در بحران فرو برود. مي گويند در تاريخ صدر اسلام يکي از خلفا از مردمان پرسيد: اگر من از راه راست منحرف شدم چه مي کنيد؟ يکي از اصحاب گفت: با همين شمشير راست ات مي کنيم. از خشم و کينه بترسيد. از مردماني مظلوم که نمي خواهند خون ريخته شود بترسيد، نجابت مردم حد دارد. حد آن را ظالم تعيين مي کند. پيش از آنکه اوضاع بدتر شود بسرعت اين غائله اي که شروع کرديد را تمام کنيد، شايد راهي براي نجات کشور مانده باشد.


سيد ابراهيم نبويجنبش راه سبز


6 مرداد 1388

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر